یک جرعه باشهید
هدف که مشخص باشد،
دشمن که شناسایی شده باشد
دیگر مشکلی نیست و باید هدفگیری کرد
یک روز با سلاح نظامی…
روز دیگر با سلاح فرهنگی….
شهید محمودرضا بیضایی
توانایی فرد برای تفکر روشن ممکن است تحت تاثیر تجمع مونوکسید کربن در خون قرار بگیرد، که به سردرگمی، اختلال در قضاوت، مشکلات حافظه و در برخی موارد، توهم منجر می شود.
به گزارش جام جم آنلاین به نقل از باشگاه خبرنگاران، مونوکسید کربن گازی بی رنگ، بی بو، و بی مزه است که اغلب به عنوان «قاتل خاموش» شناخته می شود، زیرا این ویژگی ها تشخیص آن را دشوار می سازند.
مونوکسید کربن به واسطه سوختن گاز، چوب، پروپان، زغال چوب یا دیگر انواع سوخت از طریق پیشرانه های احتراقی، لوازم خانگی یا سیستم های گرمایشی تولید می شود.
در شرایطی که این منابع به طور معمول یک نگرانی محسوب نمی شوند، اما اگر خودرو در فضایی بسته در حال کار باشد، یا سیستم گرمایشی دچار نقص بوده یا از آن به درستی استفاده نشود، میزان مونوکسید کربن می تواند به سطوح سمی و خطرناک افزایش یابد، که مسمویت فرد یا افرادی که در آن نزدیکی قرار دارند را به همراه دارد.
هنگامی که بدن بیش از اندازه مونوکسید کربن تنفس کند، این گاز در خون جایگزین اکسیژن می شود. بدون اکسیژن، سلول ها در سراسر بدن می میرند، و فعالیت اندام ها متوقف می شود. هر ساله هزاران نفر در سراسر جهان جان خون را به واسطه تنفس گاز مونوکسید کربن از دست می دهند، از این رو آشنایی با نشانه ها و علائم اولیه مسمومیت با این گاز و دریافت کمک پزشکی اهمیت دارد.
سردرد مبهم
شایعترین نشانه هشداردهنده اولیه مسمومیت خفیف با مونوکسید کربن یک نوع سردرد تنشی است. افرادی که مسمومیت با مونوکسید کربن را تجربه کرده اند، آن را به عنوان سردردی مداوم که در قسمت جلو سر احساس می شود و دردی مبهم را ایجاد می کند، توصیف می کنند.
سردردها به راحتی نادیده گرفته می شوند، از این رو هنگام مواجهه مداوم با آنها در یک محیط ثابت مانند خانه، محل کار، یا خودرو بهتر است این شرایط جدی گرفته شود. ممکن است با تغییر مکانی که نشت مونوکسید کربن در آن رخ داده است، احساس سردرد نیز به سرعت از بین برود.
ضعف عضلانی و سرگیجه
با جایگزینی مونوکسید کربن به جای اکسیژن در خون، که مرگ سلول ها را به همراه دارد، ضعف عضلانی می تواند شکل بگیرد. این شرایط ممکن است انجام فعالیت های روزانه مانند پیاده روی را چالش برانگیزتر نماید.
سرگیجه یکی دیگر از نشانه های هشدار دهنده اولیه مسمویت با مونوکسید کربن است. در موارد شدید، اگر مونوکسید کربن به میزان کافی تنفس شده باشد ممکن است به از دست دادن هوشیاری، از جمله غش کردن منجر شود.
حالت تهوع و استفراغ
نشانه های اولیه مسمومیت خفیف با گاز مونوکسید کربن اغلب شبیه به علائم مرتبط با آنفلوآنزا، مانند حالت تهوع، استفراغ و خستگی، به نظر می رسند. بر خلاف آنفلوآنزا، مسمومیت با مونوکسید کربن موجب دمای بالای بدن (تب) نمی شود. اگر چند نفر در خانه این نشانه های را تجربه می کنند یا با نشانه های دیگر که در این مطلب به آنها اشاره شده مواجه هستند، این می تواند افزایش نگرانی ها را موجب شود.
تنگی نفس
با تجمع مونوکسید کربن در خون، نشانه هایی ممکن است به طور قابل توجهی تشدید شوند. تنگی نفس یا تنفس سریع یکی از این نشانگرها است. اگر چند نفر با این نشانه مواجه شده اند باید توجه ویژه ای به آن داشته باشید.
به همراه تنگی نفس، فردی با مسمومیت مونوکسید کربن ممکن است احساس فشار یا درد در ناحیه سینه را تجربه کند. این درد در ناحیه سینه ممکن است با تندتپشی، تعداد بیش از 100 تپش قلب در دقیقه، همراه باشد.
گیجی و خواب آلودگی
توانایی فرد برای تفکر روشن ممکن است تحت تاثیر تجمع مونوکسید کربن در خون قرار بگیرد، که به سردرگمی، اختلال در قضاوت،مشکلات حافظه و در برخی موارد، توهم منجر می شود.
همچنین، مسمومیت با مونوکسید کربن ممکن است موجب احساس خواب آلودگی در فرد شود. افراد اغلب این نشانه را به عنوان عاملی نگران کننده در نظر نمی گیرند، که موجب به خواب رفتن و تداوم تنفس مونوکسید کربن تا زمان تشدید مسمومیت یا مرگ منجر می شود.
تاری دید
مغز تحت تاثیر کمبود اکسیژن قرار می گیرد و تاری دید یکی دیگر از نشانه هایی است که باید در زمینه مسمومیت با گاز مونوکسید کربن مورد توجه قرار داد. این نشانه کمتر شایع است و به طور معمول تنها در موارد شدید با تجمع مونوکسید کربن در خون شکل می گیرد.
در صورت تجربه مشکلات بینایی به ویژه همراه با دیگر نشانه هایی که در این فهرست به آنها اشاره شده است، دریافت کمک پزشکی باید در اولویت قرار بگیرد.
تشنج
در موارد شدید، مسمومیت با مونوکسید کربن ممکن است موجب تشنج شود، که به عنوان یک انفجار غیر قابل کنترل فعالیت های الکتریکی در مغز که اسپاسم های عضلانی را به همراه دارد، تعریف شده است.
از آنجایی که تشنج ها به طور معمول در شرایط نزدیک به مرگ رخ می دهند، کمک پزشکی باید به سرعت در اختیار فرد قرار بگیرد، اما متاسفانه ممکن است مسمومیت از مرز نقطه احیا عبور کرده باشد.
علامه مجلسی چنین نقل میکند که در بعضى از کتب معتبره دیدم از مسلم جصّاص نقل شده است:
«ابن زیاد مرا خواست تا دارالاماره کوفه را تعمیر نمایم. زمانی که درهای دار الاماره را گچکارى میکردم، ناگاه شنیدم فریادهایى از اطراف بلند شد. از کارگر زیر دستم پرسیدم: چرا کوفه دچار زاری و فغان گشت؟ جزع و فزع و بی تابی کردن و لطمه زنی در محدوده شرع که ضرر قابل توجهی بر آن مترتب نشود ، در مصیبت امام حسین استحباب روایی دارد
گفت: همین حالا سر یکى از خارجیهایی که بر یزید خروج کرده را آوردهاند.
گفتم: آن خارجى کیست ؟ گفت حسین بن على .من صبر کردم تا کارگر رفت؛ چنان به صورتم زدم که ترسیدم چشمم کور شود. دست خود را شسته، دست از کار کشیدم و وارد میدان کوفه شدم؛ جایی که مردم منتظر ورود اسیران و سرهاى بریده بودند. در این هنگام حدود چهل شتر با هودج پیدا شدند که در میان آنها اهلبیت حضرت سیدالشهداء و اولاد فاطمه بودند؛ دیدم که على بن الحسین بر شترى برهنه سوار است و غل و زنجیر به او آسیب رسانده و خون از رگهاى گردنش جارى است. او گریه میکرد و اشعاری با این مضامین میخواند:
«اى امت بد رفتار خدا شما را از باران رحمتش سیراب نکند، اى امتى که احترام جدّ ما را درباره ما مراعات نکردید. اگر روز قیامت پیغمبر خدا ما را جمع کند، شما در جواب چه خواهید گفت. شما ما را بر پشت شتران بیجهاز میگردانید. گویا ما آن افرادى نیستیم که پایه دین را براى شما محکم کرده باشیم»
در همین زمان، مردم کوفه از روی دلسوزی به بچهها نان، گردو و خرما میدادند. ام کلثوم آنها را از دست و دهان کودکان میربود و دور میافکند و فریاد میزد: «اى مردم کوفه صدقه بر ما حرام است…». زنان کوفه با مشاهده این وضعیت براى مصیبت اهلبیت گریه میکردند.
امکلثوم سر خود را از محمل خارج کرد و گفت: اى اهل کوفه آرام باشید. مردانتان ما را میکشند و زنانتان براى ما گریه میکنند. خدا در روز قیامت بین ما و شما داورى خواهد کرد. در همان هنگام بود که ناگاه صداى ضجه بلند شد و سر شهیدان که سر امام حسین پیشاپیش آنان بود را آوردند.
زینب با دیدن سر برادرش، پیشانی خود را بر چوب جلوی محمل زد و خون از زیر مقنعهاش فرو ریخت، سپس با یک قطعه پارچه به سر امام حسین اشاره کرده و اشعارى را خواند:
اى ماهی که چون بسر حدّ کمال رسید، به ناگاه خسوف او را ربوده و غروبش را مقدّر کرد.پاره قلبم گمان نمیکردم که چنین مصیبتی در انتظارت باشد.
برادرم با فاطمه کوچکت سخنی بگو؛ زیرا نزدیک است که قلبش آب شود. برادرم! قلب مهربانت چه شد که اکنون سفت و سخت شده است…»بحار الانوار ج45 صجریان مذکور نمی تواند مستند برای قمه زنی قرار گیرد زیرا اساسا قمه زنی در نزد عرف مصداق عزاداری نمی باشد و هیچ کس در فراق عزیزانش شمشیر به سر نمی زند ، اما به سر و صورت زدن و حتی زدن سر به درب منزل و مانند آن در فراق عزیزان امری مرسوم در نزد عرف است و نوعی جزع و فزع کردن تلقی می شود و تا زمانی که ضرر خاصی بر آن مترتب نشود ، بی اشکال است و این نوع جزع و بی تابی کردن در فراق امام حسین هم مصداق عزاداری و حزن تلقی می شود .
بنابراین از جریان حضرت زینب می توان استحباب به سر و صورت زدن و مانند آن را در مصیبت امام حسین استنباط کرد نه قمه زنی را .
115
ما در گذشته این روایت را چون مرسل نقل شده بود ، از حیث سندی تضعیف کرده و رد کردیم ، اما با تامل بیشتری که حول مساله داشته ایم و این که جریان مذکور در کتاب شریف و معتبر بحار الانوار نقل شده است و علامه مجلسی نیز تصریح می کند که این جریان را از کتب معتبر نقل می کند ، و از سوی دیگر در گذشته نیز ثابت کرده ایم که تمام روایاتی که در کتب معتبر ما نقل شده است مورد استناد است جز موارد اندکی از آنها که خلاف سنت قطعی می باشد ؛
و از سوی دیگر جزع و فزع و بی تابی کردن و لطمه زنی در محدوده شرع که ضرر قابل توجهی بر آن مترتب نشود ، در مصیبت امام حسین استحباب روایی دارد ؛
با توجه به تمام این نکات به این نتیجه رسیدیم که روایت مذکور صحیح است و حضرت زینب سلام الله علیها بی اختیار با دیدن سر مبارک امام حسین ، سر خودش را به عنوان حزن و اندوه و مصیبت بر محمل می کوبد که به ناگاه سر خونین می شود ، ما نیز وقتی عزیزی از خود را از دست می دهیم ممکن است بی اختیار چنین رفتاری از ما صادر شود .
البته این نکته را متذکر می شویم که جریان مذکور نمی تواند مستند برای قمه زنی قرار گیرد زیرا اساسا قمه زنی در نزد عرف مصداق عزاداری نمی باشد و هیچ کس در فراق عزیزانش شمشیر به سر نمی زند ، اما به سر و صورت زدن و حتی زدن سر به درب منزل و مانند آن در فراق عزیزان امری مرسوم در نزد عرف است و نوعی جزع و فزع کردن تلقی می شود و تا زمانی که ضرر خاصی بر آن مترتب نشود ، بی اشکال است و این نوع جزع و بی تابی کردن در فراق امام حسین هم مصداق عزاداری و حزن تلقی می شود .
بنابراین از جریان حضرت زینب می توان استحباب به سر و صورت زدن و مانند آن را در مصیبت امام حسین استنباط کرد نه قمه زنی را .
یکی از شهدای مبلغی که برای احیای فرهنگ ناب اسلامی قدم در سرزمین ایران گذاشت، شهید «علی بن محمد باقر(علیه السلام)» معروف به «سلطان علی» است که مراسم قالی شویان جهت تعظیم و بزرگداشت این امامزاده ی واجب التعظیم اجرا می شود.
از دیر باز مردم فهیم و فرهنگ دوست ایران اسلامی برای شهدای شاخص و نامدار خود مراسم و یادبودهای خاصی را برپا می کرده اند، هدف از برپایی این مراسم ها علاوه بر زنده کردن یاد و نام آن شهدای والا مقام، زنده نگه داشتن هدف و آرمان های ناب آنان نیز بوده است.حضور این امامزاده در فین کاشان مورد توجه محبان و شیعیان اهل بیت (علیه السلام) قرار داشت از این رو روز به روز بر طرفداران اهل بیت بیشتر می شد، نقل است در روزهای تابستان که هوای فین بسیار گرم و طاقت فرسا می شد، ایشان با یاران و همراهان خود به اردهال سفر می کردند و دوره ی گرما را در روستای «خاوه» سپری می کردند.
در طول فصل گرم سال نیز مردم فین و چهل حصاران (کاشان) که در بخش ییلاقی اردهال به سر میبردند، جمعه ها به خاوه می آمدند و از حضور او کسب معارف می کردند. حکام زمان که از قدرت نفوذ این مبلغ شهیر در بین مردم بیمناک شده بودند، وجود او را بر نتافتند از این رو تصمیم گرفتند ایشان را بکشند و سر از بدنش جدا کنند.
یکی از شهدای مبلغی که برای احیای فرهنگ ناب اسلامی قدم در سرزمین ایران گذاشت، شهید «علی بن محمد باقر(علیه السلام)» معروف به «سلطان علی» است که مراسم قالی شویان جهت تعظیم و بزرگداشت این امامزاده ی واجب التعظیم اجرا می شود.
امامزاده علی بن محمد باقر(علیه السلام)
بر اساس اسناد، منابع و نقل قول های تاریخی یکی از مشهور ترین امام زادگانی که در سرزمین ایران در شهر کاشان مدفون شده امامزاده علی بن محمد باقر(علیه السلام) است، همان طور که از نام او نیز مشخص است، ایشان فرزند بلافصل امام محمد باقر(علیه السلام) است، شیخ مفید در کتاب ارشاد خود فرزندان امام محمد باقر(علیه السلام) را هفت تن بر میشمارد و آنها را این چنین معرفی می کند: «1. ابو عبد اللَّه جعفر بن محمد (علیه السلام) كه كنيهاش همان أبا عبد اللَّه است 2. عبد اللَّه بن محمد، و مادرشان ام فروة دختر قاسم بن محمد بن ابى بكر است 3. ابراهيم 4. عبد اللَّه كه اين هر دو در زمان زندگى پدر در كودكى از دنيا رفتند و مادرشان ام حكيم دختر اسيد بن مغيرة ثقفى است 5. على 6. زينب، مادرشان ام ولد بود، 7. ام سلمة كه او نيز مادرش ام ولد بوده.[1] علما و محققان توصیفات عالی در خصوص این شخصیت والا مقام بیان داشته اند برای نمونه:
از برخی نقل های علما و دانشمندان علوم اسلامی که در عصر صفویه زندگی می کرده اند همچون میرزا عبدالله اصفهانی افندی (صاحب کتاب ریاض العلما) از امامزاده علی بن محمد باقر(علیه السلام) به بزرگی و کرامت یاد شده است، از جمله اینکه از صاحب ریاض نقل شده است: «انّ قبر عليّ بن محمد الباقر (عليه السّلام) بحوالي بلدة كاشان و مقبرته معروفة و له قبة رفيعة عظيمة و له كرامات ظاهرة[2] همانا مقبره معروف علی بن محمد الباقر(علیه السلام) در اطراف شهر کاشان قرار دارد، به طوری که بارگاه و او بزرگ و صاحب کرامات روشن است.»
سرگذشت یک مبلغ و سفیر شهید در کاشان
در خصوص شخصیت و تبارشناسی امامزاده علی بن محمد باقر(علیه السلام) محققان به دو شیوه تحقیق اشاره کرده اند، یکی نقل قول های شفاهی مردم و دوم روایات و نقل های مکتوبی که در خصوص این شخصیت برجای مانده است.
شیوه اول بیان و نقل شفاهی است که مردم کهن کاشان، سینه به سینه و نسل به نسل از گذشتان خود در خصوص شخصیت علی بن محمد باقر(علیه السلام) بیان کرده اند.
از آنجا که علی بن محمدباقر(علیه السلام) فرزند و برادر امام به حساب می آمد و در مکتب اهل بیت(علیه السلام) سال های متمادی کسب فیض و معرفت کرده بود، بنابر تقاضای مردم و بزرگان اهالی فین کاشان از امام محمد باقر(علیه السلام) و به دستور آن حضرت به دیار کاشان هجرت کرده بود و به مدت سه سال در پایان امامت امام باقر(علیه السلام) و آغاز امامت امام صادق (علیه السلام)(سال های 116-113 ق) در آن منطقه به تبلیغ، ارشاد و اقامة نماز جمعه مشغول بوده است.
حضور این امامزاده در فین کاشان مورد توجه محبان و شیعیان اهل بیت (علیه السلام) قرار داشت از این رو روز به روز بر طرفداران اهل بیت بیشتر می شد، نقل است در روزهای تابستان که هوای فین بسیار گرم و طاقت فرسا می شد، ایشان با یاران و همراهان خود به اردهال سفر می کردند و دوره ی گرما را در روستای «خاوه» سپری می کردند. مردم فین با یک تأخیر چند روزه از شهادت «سلطان علی» با خبر می شوند، از این رو با هر آنچه که در دست داشتند، با بیل و چوب و چماق به سوی اردهال شتافتند، و خود را به بالین آن مبلغ شهید رساندند، و در روز سوم او را غسل کرده و به خاک سپردند.
در چگونگی غسل و خاک سپاری این امامزاده جلیل القدر نقل شده است، مردم فین پیکر بی سر و غرق در خون او را در تختهای از قالی گذاشتند و در کنار جوی آبی که اکنون «نهر شازده حسین» معروف است، بردند و غسل دادند و سپس پیکر او را تشییع کردند و جهت خاکسپاری به اهالی روستای خاوه سپردند.
در طول فصل گرم سال نیز مردم فین و چهل حصاران (کاشان) که در بخش ییلاقی اردهال به سر میبردند، جمعه ها به خاوه می آمدند و از حضور او کسب معارف می کردند. حکام زمان که از قدرت نفوذ این مبلغ شهیر در بین مردم بیمناک شده بودند، وجود او را بر نتافتند از این رو تصمیم گرفتند ایشان را بکشند و سر از بدنش جدا کنند.
خبر شهادت سفیر شهید و مراسم قالیشویان
مردم فین با یک تأخیر چند روزه از شهادت «سلطان علی» با خبر می شوند، از این رو با هر آنچه که در دست داشتند، با بیل و چوب و چماق به سوی اردهال شتافتند، و خود را به بالین آن مبلغ شهید رساندند، و در روز سوم او را غسل کرده و به خاک سپردند.
در چگونگی غسل و خاک سپاری این امامزاده جلیل القدر نقل شده است، مردم فین پیکر بی سر و غرق در خون او را در تختهای از قالی گذاشتند و در کنار جوی آبی که اکنون «نهر شازده حسین» معروف است، بردند و غسل دادند و سپس پیکر او را تشییع کردند و جهت خاکسپاری به اهالی روستای خاوه سپردند.
طرفداران و محبان اهل بیت(علیه السلام) بعد از مشاهده آن ظلم و جنایتی که به فرزند امام باقر(علیه السلام) وارد شده بود به خون خواهی شهیدان دشت اردهال برخاستند و با همان چوب ها و چماق های خود به تعقیب قاتلان آنان رفتند و آنها را از پای در آوردند.[3] از آن تاریخ تاکنون مردم فین با خود پیمان بستند، هر سال یک بار در سیزدهم پاییز، یا دومین جمعة پاییز که همزمان با روز خاکسپاری آن شهید مظلوم است به زیارتش مشرف شوند و با مراسم قالیشویی نام او را زنده نگه دارند.
اهمیت و ارزش این جانبازی و جهاد در قرآن
بی شک گسترش و تقویت فرهنگ اهل بیت(علیه السلام) مرهون زحمات علما و امامزادگانی همچون علی بن محمد است که از دیر باز با جان و مال خود جهاد کرده و با تحمل هجرت های طولانی و دور از وطن در جهت ترویج و تبلیغ مکتب تشیع تلاش کرده اند. کار بسیار ارزشمندی که می تواند مصداق این آیه شریف باشد:«آنها كه ايمان آوردند، و هجرت كردند، و با اموال و جانهايشان در راه خدا جهاد نمودند، مقامشان نزد خدا برتر است و آنها پيروز و رستگارند.» [توبه، آیه20]
پی نوشت ها:
[1]. الإرشاد للمفيد، ترجمه رسولى محلاتى، ج2، ص172.
[2]. تعريب منتهى الآمال في تواريخ النبي و الآل نویسنده : السيد هاشم الميلاني، ج 2،ص184.
[3]. ر. ک: زندگانی و شهادت حضرت سلطانعلی بن محمد باقر(علیه السلام)، (ص 70- 23). مجموعه تاریخی مذهبی مشهد اردهال (ص 63- 37)، حماسه تاریخی مشهد اردهال (ص 104- 65)؛ شهید اردهال، سلمانی آرانی، (ص 52- 41)، قالیشویان، (ص 23- 15).
علی بیرانوند- بخش تاریخ و سیره معصومین تبیان
مادرم از عمههایم متنفر بود. هر بار که ما کار اشتباهی میکردیم عصبانی میشد و میگفت: «تو هم به اون عمههای عفریتهت رفتی.» مادربزرگم به چشم مادرم دشمن قسمخوردهای بود که یک روز بالاخره زهرش را میریزد، اما وقتی به خانهمان میآمد مادرم همزمان میوه پوست میکند و قربانصدقۀ مادربزرگم میرفت. با عمههایم هم همین رفتار را داشت. هر بار که آنها را میدید از اندام خوب و پوست صاف و موهای خوشرنگشان تعریف میکرد، اما تا میرفتند کنار پدرم مینشست و از مادر و خواهرهایش گله میکرد. من هم اینطور بودم. قبل از ازدواج مطمئن بودم مادرشوهر و خواهرشوهر دشمن آدم هستند و تا آدم را از پا درنیاورند کنار نمیکشند. این بود که بعد از ازدواجمان کوچکترین حرف مادرشوهرم مثل سوزنی در من فرو میرفت و من همهٔ ناراحتیهایم را به همسرم میگفتم.
صفحات: 1· 2
در دو دهه گذشته روغن زیتون در سفرههای سالم جایگاه ویژهای یافته است خصوصاً در میان افرادی که مایلند سطح کلسترول خوب خونشان را افزایش دهند و از سلامت قلبشان محافظت کنند. اما افرادی هم هستند که به آنچه مصرف میکنند توجه میکنند.
روغن زیتون نیز مانند سایر روغنهای گیاهی صد درصد چربی است اما چربی خوب! بخش زیادی از این جذابیت و معروف بودن روغن زیتون مربوط به پژوهشهایی است که درباره رژیم غذایی مدیترانهای انجام شده است و همانطور که میدانید روغن زیتون عنصری کلیدی در این نوع آشپزی است. بازاریابی هوشمندانه نیز در این میان نقش مهمی بازی میکند. صنعت تولید روغن زیتون را پژوهشهای بسیاری حمایت میکند و صنعتگران این حوزه با تأمین نظر پژوهشگران و متخصصان تغذیه سعی میکنند ماهرانه تولیداتشان را به سوی ذائقه مشتری سوق دهند.
روغن زیتون اغلب اوقات توصیه میشود زیرا سرشار از چربی اشباعشده است. برای بسیاری از افرادی که به دنبال سلامتی هستند، هیچکدام از روغنها با روغن زیتون قابل مقایسه نیستند. برای اینگونه افراد و نیز برای بیشتر متخصصان، ویژگیهای دیگر روغن زیتون است که در کنار اثرش بر کلسترول خون، آن را بر سایر روغنها برتری میدهد؛ یکی از این نکات میزان ترکیبات پلی فنل است که در روغن زیتون وجود دارد. بیایید نگاهی دقیقتر به داستان روغن زیتون بیندازیم.
چرا روغن زیتون تا این اندازه مورد توجه قرار گرفته است؟ پژوهشها درباره روغن زیتون چه میگویند؟
روغن زیتون از عصر برنز در منطقه مدیترانه روغن پایه خوراکی بود. پس سه هزار سال پیش یا بیش از این قدمت دارد. در سال 1958 پژوهشی معروف بر روی اثرات روغن زیتون انجام شد. نتایج این پژوهش نشان داد که مصرف چربیهای اشباع باعث کاهش میزان کلسترول بد خون و در نتیجه کاهش میزان بیماریهای قلبی میشود. (این مطالعه شامل زنان نمیشد) در این پژوهش که هفت کشور منطقه مدیترانه بررسی و مقایسه شدند نشان داد که یونان، کمترین میزان بیماری قلبی را دارد زیرا نسبتاً اغلب مردم مصرفکننده روغن زیتون بودند.
در کنار اثر روغن زیتون بر میزان کلسترول خون، از طرق دیگر باعث کاهش خطر بیماریهای قلبی عروقی میشود. مثلاً برخی از پژوهشها نشان میدهد که روغن زیتون به کاهش فشارخون کمک میکند (فشارخون مینیمم) و نیز سبب کاهش تمایل خون به لختگی میشود که باز هم میزان خطر حملات قلبی را کاهش میدهد
در نظر داشته باشید یونانیان کارهای دیگری نیز میکنند که باعث کاهش میزان بیماریهای قلبی در آنها میشود. یعنی در کنار مصرف روغن زیتون، مردم رژیم غذایی سرشار از گیاهان دارند و میزان متوسطی از ماهی و میزان بسیار اندکی گوشت میخورند در حالی که فعالیت فیزیکی آنها نسبتاً زیاد است، پس تشخیص نقش و اهمیت روغن زیتون تا حد زیادی دشوار است. به علاوه در ژاپن که اصلاً روغن زیتون مصرف نمیکنند، میزان بیماریهای قلبی بسیار اندک است.
همچنین بسیاری از مطالعات بعدی بر روی رژیمهای غذایی سنتی در کشورهای مدیترانه نشان داند که مصرف روغن زیتون، روغن پایه است و برای بیماریهای قلبی مفید بوده و میزان مرگ و میر را کاهش میدهد.
پس چه روغنی میزان سطح کلسترول بد (ال دی ال) را افزایش میدهد؟
پژوهشهای بسیاری شامل مطالعاتی بر روی حیوانات و پژوهشهای نسبتاً کوتاه مدت وجود دارد که بر روی رابطه میان چربیها و میزان کلسترول خون کار کردهاند. روشن است که غذاهایی با میزان چربیهای اشباعنشده باعث کاهش (ال دی ال) کلسترول بد میشود هنگامی که آنها را جایگزین غذاهایی با میزان چربیهای اشباع (مانند کره) کنند. به همین دلیل است که انجمن بیماریهای قلب و عروق آمریکا بر گنجاندن چربیهای اشباعنشده در رژیم غذایی سالم و مفید برای قلب تأکید میکند هرچند میزان چربیهای اشباع هم توصیه میشود. بنابراین اگر دغدغه شما این است که میزان سطح کلسترول خوب خون را افزایش دهید، روغن زیتون توصیه میشود.
سایر فواید بالقوه روغن زیتون چیست؟
روغن زیتون حاوی پلی فنل، (گروه بزرگی از ترکیباتی هستند که در بسیاری از غذاهای گیاهی وجود دارد و فواید بسیاری دارد) باید در نظر داشت که گرما دیدن روغن زیتون باعث میشود بخشی از این ترکیبات از بین بروند.
در کنار اثر روغن زیتون بر میزان کلسترول خون، از طرق دیگر باعث کاهش خطر بیماریهای قلبی عروقی میشود. مثلاً برخی از پژوهشها نشان میدهد که روغن زیتون به کاهش فشارخون کمک میکند (فشارخون مینیمم) و نیز سبب کاهش تمایل خون به لختگی میشود که باز هم میزان خطر حملات قلبی را کاهش میدهد.
در پژوهشی تجربی در سال 2011 که در مجله عصبشناسی منتشر شد مشخص شد سالمندانی که بیشتر از روغن زیتون استفاده میکنند کمتر در معرض خطر حملات قلبی هستند نسبت به افرادی که بهندرت از این روغن استفاده میکنند.
همچنین در مطالعهای در سال 2015 روشن شد که روغن زیتون میزان فشارخون را کاهش میدهد.
پژوهشی در سال 2017 نشان داد که روغن زیتون فوقالعاده تصفیهشده اچ دی ال را افزایش نمیدهد.
چربی اشباعنشده ممکن است به افراد مبتلا به دیابت نوع دو یا کنترل میزان قند خون افرادی که در مرحله پیش دیابت قرار دارند کمک کند. به همین دلیل انجمن دیابت آمریکا پیروی از رژیم غذایی مدیترانهای را توصیه میکنند. همچنین مطالعات نشان میدهند که مصرف روغن زیتون با کاهش میزان متوسط خطر افزایش بیماری دیابت مرتبط است.
مترجم: دکتر سمیه جولائی _ بخش تغذیه و آشپزی تبیان