25 آبان 1396
کاش امشب در مدینه بودم از باب الجبرئیل وارد مسجد النبی میشدم وقدم به بهشت می گذاشتم دران بهشت زیبا می نشستمو زیارت حضرت رسول می خوندم روضه رضوان میرفتم و… می امدم قبرستان بقیع کنار مضجع شریف امام حسن مجتبی (ع) …. خدای من چه میشه یه روز… بیشتر »
2 نظر
25 آبان 1396
پیامبر و امام حسن رحلت پیامبر اسلام (صلی الله علیه و آله وسلم) خلاصهای از زندگی رسول خدا( صلی الله علیه و آله وسلم) خلاصهای از زندگی پیامبر اسلام، حضرت محمد(ص) را بیان کنید؟ «هاله» نام کیست؟ خواهر خدیجه(سلام الله علیها)؟ همسر پیامبر(صلی الله علیه و… بیشتر »
25 آبان 1396
مادربزرگم، که او را مادرجان صدا میزدیم، مرا روی پاهایش تکان میداد و آرام آرام برایم لالایی میخواند. مادرم هم وقتهایی که خوابم نمیبرد همان لالایی را زمزمه میکرد. سالها از خواندن آن لالایی گذشته بود و همهمان فراموشش کرده بودیم. تا اینکه… بیشتر »
25 آبان 1396
رفته بودیم برای عروسی خواهرزادهاش خرید کنیم. از اوایل ازدواجمان هیچوقت پیش نیامده بود که با او به خرید لباس شب بروم. اصلاً همیشه احساسم این بود که او مثل خیلی از مردهای دیگر از خرید کردن بیزار است. این بار چون تنها بودم از او خواهش کردم که با من… بیشتر »
25 آبان 1396
کودکان امروز، مانند نسل پدر و مادرانشان یا عقبتر از آنها تنها دغدغه بازی و سرگرمی ندارند چرا که در معرض هجمههای مختلفی از فضای مجازی هستند و باید سواد رسانهای را به آنها آموزش داد. بالاخره پس از چند دهه از پیدایش اینترنت و سایتهای وابسته و انتشار… بیشتر »
25 آبان 1396
من هم مانند پدرم، خار در چشم و استخوان در گلو، ماندم و بردباری پیشه کردم. تا اینکه به پدرم علی و مادرم زهرا مُلحق شدم. فراموش نمیکنم. آن لحظهای که دستان پدرم علی را بستند. شیرِ دربند را کشان کشان به سوی مسجد بردند. یادم نمی رود صورتِ از سیلی کبود… بیشتر »