16 آبان 1396
وبازهم نیمه شب است ونمیدانم که….. فقط میدانم که نمیدانم……………….. سردرگم و تنها باتاریکی شب که مرا به دور دستها میبرد وبس ازاین تنهایی که به طور وحشتناکی مرا در بغل گرفته یاد تاریکی وتنهایی شب اول قبرم افتادم اون… بیشتر »
نظر دهید »
16 آبان 1396
دلم خیلی گرفته از اینکه با این همه سردر گمی چه کنم دربین چندین راه نرفته انگار خدا میخواد که همه راهها را بروم ودر انتها هم بگوید که فقط تکیه ات بر من باشد خدا یا خودم را فقط و فقط به خودت می سپارم لحظه ای به خودم وامگذارم بیشتر »