یک جرعه باشهید
هدف که مشخص باشد،
دشمن که شناسایی شده باشد
دیگر مشکلی نیست و باید هدفگیری کرد
یک روز با سلاح نظامی…
روز دیگر با سلاح فرهنگی….
شهید محمودرضا بیضایی
کودک جلوي اسباببازيفروشي ايستاده و مدام جيغ ميكشد كه اسباب بازی داخل ويترين رامیخواهد. مادرش نميداند بايد آن رابخرد يا نه!
اگر به او گفته اید«نه اين اسباببازي را نميشه خريد» بايد پاي نه گفتنتان بايستيد و اقتدار لازم را داشته باشيد.
وقتي جيغ ميزند جلوي صورتش بايستيد و بگوييد؛ «وقتي جيغ ميزني نميفهمم چي ميگي. آروم صحبت کن»
حواسش را پرت کنید؛ پيشنهاد چيز ديگري به او دهيد و بگوييد: «ميتونيم بريم خونه با اون ماشين بزرگت مسابقه بديم»یا … به اين ترتيب او ياد يكي از اسباببازيهايش ميافتد و در لحظه هيجان اين كار را احساس ميكند.
او را تاييد نكنيد اما با عصبانيت هم با او برخورد نشود. گفتن «ديگه داري عصبانيام ميكني» هيچ كمكي به شما و كودك نميكند، چون كودك نميخواهد احساس شما را بفهمد.
او باید در چهره شما آرامش و منطقی بودن را ببیند، كودك نباید فكر كند كه با جيغ كشيدن مدام شما را مستاصل ميكند و تسليم ميشويد. اگر ادامه داد بی توجهی کنید، او را برداشته و از آنجا دور شوید.
تضعیف سیستم ایمنی
موهای زائدوآکنه
فشارخون
قندخون
آب مروارید
استئوپروز⬅️پوکی استخوان
افسردگی
⬆️وزن
تحلیل رفتن عضلات
فلاشینگ⬅️قرمزی چهره و تورم
سند 2030 ثابت کرد که لیبرال ها، بعنوان سربازان پیاده نظام نظام جهانی سلطه ، قدم به قدم در حال یاری رسانی سیستماتیک به غرب در جهت فتح تک تک قله های استحاله نظام اسلامی هستند. این خیانت آشکار در چهار ساله اخیر توسط یک حقوقدان ( حسن روحانی ) به شکل اسناد حقوقی تعهد آور بین المللی در ابعاد سیاسی ( برجام )، اقتصادی ( FATF ) فرهنگی و علمی ( 2030) و … به تدریج بر طوق نظام نصب شده است و به اذعان کارشناسان مربوطه پس از دولت حسن روحانی، رهایی از بندهای هریک از این اسناد حقوقی جهانی غیرممکن یا مستلزم هزینه های بسیار زیاد برای نظام خواهد بود.
سناریو تکراری است: با تمسخر آغاز می شود ، سپس انکار، بعد از آن پذیرش ونهایتا اعلان عمومی بعنوان “دستاورد ملی"؛ این چهار مرحله ی تکراری واکنش جناب حقوقدان پس از بیرون زدن دم خروس چنین اسنادی از پشت قبا بوده است. لیبرال ها در حال هزینه تراشی های دراز مدت برای نظام هستند، طوری که نظام توان سرخاراندن را از کف بدهد.
تکلیف نظام با لیبرال ها روشن است ولی وقتی به 2030 می رسیم، صورت مسئله به تصمیمات چهار ساله شورایعالی انقلاب فرهنگی نیز گره میخورد و مجموعه این تصمیمات در چهارساله اخیر آنقدر ناپلئونی بوده است که آزرده خاطری مقام معظم رهبری را باعث می شود. آسیب شناسی 2030 یادداشتی مفصل و جداگانه را می طلبد با این حال نمی شود از کنار سئوالاتی بداهه از این دست به راحتی گذر کرد که:
آیا شورایعالی انقلاب فرهنگی دانسته با پذیرفتن 2030، چراغ سبز به رخنه همجنسبازی و تعلیمات لائیک و رقص و آزادی تدریس فرق ضاله و مانند این در آموزش و پرورش جمهوری اسلامی ایران داده است؟ و آیا در جمهوری اسلامی پذیرفتنی خواهد بود که نظام در آینده بواسطه 2030 به دلیل ممیزی آموزگاران فرضا بهایی و چه و چه باید به نهاد بالاسری خود (سازمان ملل) پاسخگو باشد وگرنه چوب تحریم های حقوق بشری با همین بهانه ها بالای سر او خواهد بود؟ اختلاط پسر و دختر در مدارس را چگونه ماستمالی خواهد کرد؟ دستورالعمل های اسلام ستیزانه ابلاغی سازمان ملل را در مدارس کشور چگونه اجرایی خواهد کرد و ده ها نکته برجامی جدید در حوزه آموزش و پرورش رخ خواهد داد که انسان را ناخواسته به یاد آن دیوانه و سنگی که در چاه انداخت می اندازد.
شورایعالی انقلاب فرهنگی در چهار ساله اخیر دیکته های پر غلطی داشته که از چشمان تیزبین دلسوزان نظام دور نمانده است. سکوت مرگبار اعضای شورای انقلاب فرهنگی در نفوذ تفکر لیبرال بر آموزش و پرورش و تغییر کتب درسی در دولت روحانی قابل تامل و اسفناک است..
فقط در حوزه آموزش و پرورش ابتدایی می توان ساعت ها درد و دل نوشت. به صورت مصداقی:
اعضای این شورا چه پاسخی در حذف رکن ” عدل ” از اصول 5 گانه دین در کتب درسی دوره ابتدایی دارند؟
آنها چه توجیهی برای تنزل کتب درسی تعلیمات دینی به کتاب پر بحث و کم محتوای “هدیه های آسمانی” دارند که آن را به یک درس خنثی و تفننی تبدیل کرده که دانش آموزان و آموزگاران را از درس مهم تعلیمات دینی فراری داده است؟
درس قرآن را هم که وضعی مشابه دارد چرا و چگونه به حاشیه تدریس کشانده اند؟
اعضای شورایعالی انقلاب فرهنگی در قبال حذف خزنده دروس انقلابی نظیر “حسین فهمیده” از کتب درسی ابتدایی ، حذف متعدد دروس تاریخ اسلام و تمرکز بر اسطوره پردازی از عصر هخامنشی و تزریق تفکرات لیبرال در کتب درسی اساسا چه موضع گیری داشته اند؟
وارد شدن عکس رییس جمهور مستقر (روحانی) به انحای مختلف در مابین کتب درسی، تخلفی آشکار بوده است که شورایعالی انقلاب فرهنگی ترجیح بر سکوت در قبال آن داده است.
در خصوص کتب تعلیمات اجتماعی مقطع ابتدایی بی ملاحظگی بقدری بسیار است که یادداشتی جداگانه را می طلبد.
این مصادیق صرفا تلنگری است بر نفوذ لیبرال بر ارکان فرهنگی نظام و بالاخص آموزش و پرورش که نظام آموزشی ما را نه در وجه علمی ارتقا دهد، بلکه وجه اعتقادی نسبی که تاکنون بوده را بطور کامل محو کند و پروژه اسلام زدایی از نظام آموزشی ایران را به دنباله راه عصر طاغوت بکشاند..
علمای اعلام، شورای عالی انقلاب فرهنگی، دلسوزان اسلام.. اینجاست که باید بیدار شویم..
محمد عبدالهی
اگر جامعهای در امتحانات اجتماعی و سیاسی نمرۀ منفی بگیرد، بلا های اجتماعی پیش میآید و تر و و خشک با هم میسوزد!
عرصۀ سیاست محل امتحان همۀ مردم است؛ نه فقط سیاسیون
انتخابات_وامتحانات_سیاسی_جامعه –ج3
مهمترین و دشواترین امتحانات الهی از انسانها، که قلب انسان را آشکار میکند، در عرصۀ قدرت و سیاست و مواردی مثل انتخابات است
در امتحانات اجتماعی و سیاسی موضع «همه» مشخص میشود؛ کسی هم که سکوت میکند و حق را تنها میگذارد جزء خاذلین خواهد بود؛ مانند کسانی که حسین(ع) را تنها گذاشتند!
آیت الله بهجت(ره): هر روز واقعه کربلا تکرار می شود انسان باید مشخص کند که با حق است یا باطل(در محضر بهجت، ج 2، ص361)
اینکه هر کسی به چه کسی رأی میدهد، مهم نیست، ولی باید با یک محاسبۀ عقلانی و بدون حب و بغضهای نفسانی، بین خودش و خدا، حجت را تمام کند و فرد اصلح را پیدا کند.
در مدت باقیمانده تا انتخابات، باید روشنگری کنیم تا مردم بدانند که در معرض یک امتحان الهی قرار دارند
______________________________
بقعۀ_شیخ_طرشتی
استاد پناهیان:
امیرالمؤمنین(ع) میفرماید: حکومتها محل امتحان مردان هستند «الْوِلَایَاتُ مَضَامِیرُ الرِّجَال» (نهجالبلاغه/حکمت441) وقتی آدمها در معرض قدرت قرار میگیرند، امتحان میشوند و آنچه در قلبشان هست، آشکار میکنند. امیرالمؤمنین(ع) میفرماید: «الْقُدْرَةُ تُظْهِرُ مَحْمُودَ الْخِصَالِ وَ مَذْمُومَهَا»(غررالحکم/1153) قدرت، هم صفات خوب انسان را رو میآورد و هم صفات بد انسان را. قدرت فقط فاسدکننده نیست، بلکه متعالیکنندۀ روح مستعد هم هست. یک انسان خوب وقتی به قدرت میرسد، از نظر خوبی، به اوج میرسد. البته آدمهای بد هم وقتی وارد عرصۀ قدرت میشوند، به افراد رذلی تبدیل میشوند که حاضرند بالاترین جنایتها را انجام دهند.
امتحان عرصۀ سیاست و قدرت، فقط به مسئولین و سیاستمدارانی که در رأس جامعه هستند، مربوط نمیشود، بلکه تک تک افراد جامعه در معرض این امتحان هستند. مثلاً در صدر اسلام، یکدفعهای همۀ افراد جامعه، با ماجرای سقیفه یا بهواسطۀ درگیری با قاسطین و مارقین و ناکثین، مورد امتحان قرار گرفتند و حتماً موضع هر کس در این وسط مشخص میشود و بالاخره در یک جبههای قرار میگیرند.
به ائمۀ هدی(ع) «الْبَابُ الْمُبْتَلَى بِهِ النَّاسُ»(زیارت جامعه) گفته میشود، یعنی اهلبیت(ع) در جایگاهی قرار دارند که مردم با آنها امتحان میشوند. مثلاً #امام_حسین(ع) وسط میدان آمد و ندای «هل من ناصر ینصرنی» سر داد، و همه امتحان شدند. هر کسی که کنار کشید و کمک نکرد و گفت: «من نه سرِ پیازم نه ته پیاز!» اسمش جزء خاذلین ثبت شد و خاذلین هم در کنار قاتلین و غاصبین حق اهلبیت(ع) خواهند بود.
مهمترین امتحان الهی از انسانها، در عرصۀ قدرت و سیاست و موقعیتهایی مثل انتخابات است. اگر انسان در یک امتحان سیاسی، جبهۀ حق را تنها بگذارد، جزء خاذلین خواهد بود.
همۀ ما در عرصۀ سیاست امتحان خواهیم شد! اگر یک جامعهای در امتحانات اجتماعی و سیاسی، نمرۀ منفی بگیرد، بلاهای اجتماعی پیش میآید که شامل آدم خوبها نیز میشود، یعنی تر و خشک با هم میسوزند(أَنِّی مُعَذِّبٌ مِنْ قَوْمِکَ مِائَةَ أَلْفٍ أَرْبَعِینَ أَلْفاً مِنْ شِرَارِهِمْ وَ سِتِّینَ أَلْفاً مِنْ خِیَارِهِمْ؛ کافی/5/55)
مثلاً در اوائل انقلاب که لیبرالها در کشور حاکم بودند، مردم کمی آنها را تحمل کردند و علیه آنها زود قیام نکردند، آنوقت یک جنگ هشت ساله به مردم تحمیل شد و تعداد زیادی از جوانان ما را گرفت و خرابیهای زیادی پدید آورد.
امتحانهای سیاسی از امتحانهای عرصۀ عبادت و اخلاق فردی، مهمتر هستند. انحراف سیاسی هم مهمتر از انحراف در عبادت است. اصلاح در سیاست هم مهمتر از اصلاح در اخلاق فردی است؛ هرچند اخلاق فردی هم در عرصۀ سیاسی اثر میگذارد.
در این مدت باقیمانده تا انتخابات، باید در محافل معنوی و در تبلیغات دینی خودمان، آیات و روایات و نکات تاریخی را ذکر کنیم تا مردم بدانند که در معرض یک امتحان الهی قرار دارند. و هر کسی باید وظیفۀ خودش را در این عرصۀ سیاسی، انجام دهد.
اینکه هر کسی به چه کسی رأی میدهد، مهم نیست، ولی باید با یک محاسبۀ عقلانی، بین خودش و خدا، حجت را تمام کند و فرد اصلح را پیدا کند.
انتخابات_وامتحانات_سیاسی_جامعه - ج3 - 96.2.8
منتظران راستین چه کسانی هستند؟
همهی اعتقادات اسلامی قابل تقسیم به دو نوع هستند؛ نوع دردمندانه و نوع بی درد. دیندار دردمند کسی است که دین برای او مسئولیت فردی و اجتماعی درست میکند، و گاهی خواب و خوراک را از او میگیرد؛ کسانی که خوابشان هم بیداری است. اما در مقابل دینداران بیدردی هم هستند که وقتی بیدارند هم خوابند. انتظار هم دو نوع است، انتظار بیدردها و انتظار دردمندان. هر گروه هم وظایف منتظران را به گونه ای ترسیم می کند. اگر از بیدردان بپرسی وظایف منتظران چیست میگویند: هر صبح جمعه دعای ندبه خواندن و عاشقانه یا مهدی گفتن و دیگر هیچ. اما گروهی هم هستند که در آتش انتظار سوختند و خانواده و جان و مالشان را فدا کردند.
حسن رحیم پور ازغدی، گزیدهای از سخنرانی تحت عنوان"دینداری، دردمندی و بی دردی (از دو مهدی سخن می گوييم)”