یک جرعه باشهید
هدف که مشخص باشد،
دشمن که شناسایی شده باشد
دیگر مشکلی نیست و باید هدفگیری کرد
یک روز با سلاح نظامی…
روز دیگر با سلاح فرهنگی….
شهید محمودرضا بیضایی
خطاناپذیری و عصمت رسول اکرم در گفتار و رفتار از مسلّمات دین اسلام و مورد اتفاق قاطبة مسلمین است و آیات کریمة
[سوره النساء (4): آيه 80]
مَنْ يُطِعِ الرَّسُولَ فَقَدْ أَطاعَ اللَّهَ وَ مَنْ تَوَلَّى فَما أَرْسَلْناكَ عَلَيْهِمْ حَفِيظاً (80)
هر كس پيامبر را پيروى كند، بىشك خداوند را اطاعت كرده است و هر كه اعراض كند و سرباز زند، ما تو را بر آنان نگهبان نفرستادهايم.
پيامها:
1- سخن و رفتار پيامبر همچون قرآن، حجّت و لازم الاجراست. «مَنْ يُطِعِ الرَّسُولَ …»
2- اطاعت از اوامر حكومتى پيامبر واجب است. (مراد از اطاعت رسول، فرمانهاى حكومتى اوست، و گر نه اطاعت از دستورات الهى كه با بيان رسول ابلاغ مىشود، اطاعت از خداست نه رسول.) «مَنْ يُطِعِ الرَّسُولَ»
3- اوامر پيامبر، پرتوى از اوامر الهى و در طول آن است. «يُطِعِ الرَّسُولَ فَقَدْ أَطاعَ اللَّهَ»
4- وظيفهى پيامبران، تبليغ است، نه تحميل. «وَ مَنْ تَوَلَّى فَما أَرْسَلْناكَ عَلَيْهِمْ حَفِيظاً»
آیات مرتبط:
1- فَلا وَ رَبِّكَ لا يُؤْمِنُونَ حَتَّى يُحَكِّمُوكَ فيما شَجَرَ بَيْنَهُمْ ثُمَّ لا يَجِدُوا في أَنْفُسِهِمْ حَرَجاً مِمَّا قَضَيْتَ وَ يُسَلِّمُوا تَسْليماً (65)
نه چنين است به پرودگارت سوگند، كه ايمان (واقعى) نمىآورند مگر زمانى كه در مشاجرات و نزاعهاى خود، تو را داور قرار دهند، و در دل خود هيچ گونه احساس ناراحتى از قضاوت تو نداشته باشند (و در برابر داورى تو) كاملًا تسليم باشند.
2- [سوره الأحزاب (33): آيه 36]
وَ ما كانَ لِمُؤْمِنٍ وَ لا مُؤْمِنَةٍ إِذا قَضَى اللَّهُ وَ رَسُولُهُ أَمْراً أَنْ يَكُونَ لَهُمُ الْخِيَرَةُ مِنْ أَمْرِهِمْ وَ مَنْ يَعْصِ اللَّهَ وَ رَسُولَهُ فَقَدْ ضَلَّ ضَلالاً مُبِيناً
و هيچ مرد و زن با ايمانى حقّ ندارند هنگامى كه خدا و رسولش امرى را مقرّر كنند، از سوى خود امر ديگرى را اختيار كنند و هر كس خدا و رسولش را نافرمانى نمايد، پس بدون شك به گمراهى آشكارى گرفتار شده است.
3- «وَ ما يَنْطِقُ عَنِ الْهَوى»،او هیچگاه از روی هوای نفس سخن نمی گوید
و دهها آیه دیگر قرآن کریم بر عصمت رسول اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) بلکه بر عصمت قاطبه پیامبران الهی به صراحت دلالت دارند
✔️ وقتى خبر يافتند كه سلمان، به حكمرانى مدائن منصوب شده و قرار است به آن ديار بيايد، براى استقبال از او، در بيرون شهر تجمع كردند.
مردم ، بر اساس ذهنيت خود نسبت به زمامداران، مى پنداشتند كه وی، با همراهيانى بسيار و جلال و شكوهی خواهد آمد، بر مركبى آراسته خواهد نشست و با تشريفاتى خاص، به مقر حكومت خود وارد خواهد شد.
✔️ چشم ها به افق، در انتظار رسيدن سلمان، دوخته شده بود. ديدند سوارى از دور مى آيد. وقتى نزديك شد مشاهده کردند پيرمرد ریش سفیدی است با وقار، بدون هیجان زدگی از آن همه استقبال کننده، سوار بر الاغ و اندک غذا و كوزه اى آب همراه دارد.
از او سراغ سلمان را گرفتند.
پاسخ داد: سلمان ، من هستم .❗️
✔️ براى اهالى مدائن، که با نوع زندگی و زر و زیور و خدم و حشم حاکمان ایران آشنا بودند خیلی تعجب آور و باور نكردنى بود، که چنین حاکم ساده زیستی را می دیدند، فردی که ظاهرش بازنشسته و از كار افتاده می نمود، ولی آمده بود تا شهرى با عظمت همچون مدائن با آن سابقه حكومت هاى قدرتمند و دستگاههاى عريض و طويل را اداره کند؟!
✔️ سلمان، نه بر اسب ويژه سوار شد و نه به كاخ رفت، بلكه خانه كوچكى در كنار مسجد را اقامتگاه خويش ساخت و به اداره امور پرداخت .نه از رسیدن به حکومت ذوق زده بود و نه ریاست را موجب فخر می دانست و برای نگهداری حکومتش هم لازم ندید با چنگ و دندان به آن بچسبد و به هزاران حیله متوسل شود.
✔️ سلمان در ايام حكومت خود، بيت المال را صرف مردم مى كرد و حتى حقوق شخصى خويش را نيز به نفع جامعه و نيازمندان خرج مى كرد.
زندگى ساده و روش مردمى سلمان، بر محبوبيت او مى افزود، اينگونه رفتار، طبيعتا انتقادى غير مستقيم از شيوه كسانى بود كه در حكومت، به سود شخصى مى انديشيدند و در سايه امكانات بدست آمده از بيت المال، به وضع خود سر و سامان بخشيده، و زندگى جدا از مردم براى خود فراهم مى كردند.
منبع: کتاب سلمان و بلال - از استاد جواد محدثى
▪️پ ۰ن:
اگر از بدست آوردن حکومت ذوق زده می شویم و برای تثبیت خود با هر وسیله ای دفاع می کنیم و آبروی مسلمان را هم می ریزیم، چقدر از سلمان عقبیم و او چه مقدار از ما متمدن تر است.
محمد حسین مرکبی
♦️ با برجام تا قیامت!
? سخناني كه رسانهها از رئيسجمهور در اختتاميه نهمين دوره جشنواره بينالمللي فارابي نقل كردند، حاوي نكات شگفتآور و بعضاً قابلتأمل بود. با توجه به مجال محدود به سه نكته خاص كه در سخنان وي بيشتر بحثبرانگيز است، ميپردازيم:
1⃣ _ حال كه ترامپ با بردن برجام به لبه پرتگاه، بازي نخنماي تقسيمكار ميان اروپا و امريكا را پيش ميبرد، بهنظر ميرسد بار ديگر آقاي روحاني ماجراي تكراري تعريف و تمجيد چندباره از برجام را شروع كرده است. وي ميگويد: «در برجام موفقيتهايي به دست آورديم كه هيچگاه از بين نميرود و هيچكس نميتواند آنها را از بين ببرد. … برخي انگار هنوز همه ابعاد برجام را لمس نكردند. برجام يك آثار دائمي دارد كه تا قيامت باقي خواهد ماند و هيچوقت از بين نميرود و يك آثاري دارد كه ممكن است بماند يا نماند. » طبعاً آقاي روحاني و برخي ياران وي چون برجام را به نام خود گرهزده ميبينند، از تعريف و تمجيد آنان از برجام نبايد تعجب كرد. آنچه اينجا محل تأمل است، همزماني اين اظهارات با شرايط فعلي كشور است!
? تقريباً هر ناظر منصفي خاستگاه اعتراضات و نارضايتيهاي مردم را در حوزه اقتصاد ميداند و هرقدر هم گروهكهاي ضدانقلاب تلاش كنند با شعارهاي ساختارشكنانه و اقدامات آشوبگرانه اين اعتراضات را سياسي كنند و يا هر اندازه كه برخي مديران دولتي تلاش كنند مطالبات عامه مردم را غيراقتصادي تفسير كنند، واقعيت امر پنهان نميماند. حال بايد از آقاي روحاني پرسيد مگر برجام براي اين نبود كه چرخ اقتصاد به همراه چرخ هستهاي بچرخد؟ كداميك از اين دو چرخ اكنون در حال چرخيدن است؟
? گلايهاي كه بايد از آقاي رئيسجمهور داشت، اينجا نه از تمجيد اغراقآميز از برجام، بلكه انتقاد از بيتوجهي به خواستههاي اصلي مردم است وقتي بيشتر مردم در خصوص معيشت خود و اقتصاد كشور گلهمند هستند و ما پيشتر به آنها قول و وعده حل شدن همه اين مشكلات با برجام را دادهايم، آيا وقت آن نرسيده بهخاطر معطل كردن بيجا و وعدههاي غيرقابل تحقق از آنها عذرخواهي كنيم؟ آيا قرار است تا روز قيامت هم در مقابل سفرههايي كه هر روز كوچكتر ميشود و يا جمعيتي كه هر روز كار خود را از دست ميدهد، برجامدرماني كنيم؟
نویسنده:اخوان