گمشدهبی پناه
10 دی 1395
آقا؛ زمین شلوغ شده؛گُم شدم؛ بیا
فڪرےبہ حال گمشده ے بے پناه ڪن
آقا؛فداےچَشم تو؛چَشمان خیس من
شرمنده ے نگاه تو هستم نگاه ڪن
ادرڪنےیا صاحب الزمان