کانال های اشتباهی در تربیت فرزند
او به دنیا می آید و سخت ترین امانت داری دنیا برای ما شروع می شود.دوستش داریم اما این همه ی ماجرا نیست و باید همه ی تلاشمان را بکنیم تا فرزندمان به بهترین شکل ممکن تربیت شود.
فرزند یکی از بزرگترین نعمت های خداوند است. آنها مایه شادی و روشنایی چشم والدین شان هستند. رسول مکرم اسلام می فرمایند: «فرزند بخواهيد و آن را طلب كنيد؛ چرا كه مايه روشنى چشم و شادىِ قلب است»[1]
انسانها در مقابل نعمات الهی مسئول هستند چنانچه خداوند در قرآن به این امر اشاره می کند«ثُمَّ لَتُسْأَلُنَّ یَوْمَئِذٍ عَنِ النَّعِیمِ» (التكاثر: 8) یعنی: سپس در آن روز از ناز و نعمت بازخواست خواهید شد. بنابراین تربیت صحیح فرزند و هموار کردن مسیر رشدش، (روحی و جسمی) از وظایف مهم والدین خصوصا پدر می باشد.
با توجه به مقدمه ذکر شده باید دید مسیر واقعی تعالی و رشد فرزند چه راهی است؟ و اصلی ترین وظیفه والدین در قبال این مسئله چه چیزی می تواند باشد؟ متاسفانه امروزه بسیاری از خانواده ها مسیر رشد و تعالی کودک را اشتباه طی می کنند که در ذیل به دو مورد اشاره می شود.
کانالهای اشتباهی!
1- توجه ویژه به نیازهای مادی: همه انسانها در کنار نیازهای معنوی و عاطفی به مادیات هم نیاز دارند، کودکان نیز از این قاعده مستثنا نمی باشند اما باید توجه داشته باشیم که نیازهای مادی هیچ وقت اشباع نمی شود. این مسئله هم در کودکان و هم در بزرگسالان به وضوح دیده می شود. مثلا یک فرد مادی گرا از اینکه دارایی هنگفتی داشته باشد راضی نمی شود. کودکان نیز به همین صورت هستند و هیچ وقت از اینکه گرانترین اسباب بازی یا لباس را دارند راضی نخواهند شد. بنابراین هیچ وقت نباید تلاش کنیم که از راه خرید اسباب بازی یا پاسخ مثبت به نیازهای مادی کودک، رضایتش را جلب کنیم. چون این امرشدنی نیست بلکه بایستی این مسئله مدیریت شود و تنها از پاداش به عنوان مشوق فرزند برای تعالی روح استفاده شود نه اینکه بدون حساب همه چیز در اختیارش قرار بگیرد.
2- مثلث سازی: «…بعضی اوقات در خانوادهها بنابه دلایلی همچون عدم سازش والدین با همدیگر یا توهم مهر محبت و نزدیک شدن یکی از زوجین به فرزند، این اتفاق رقم می خورد. و زوج یا زوجه با یکی از بچهها بر علیه والد دیگر ائتلافی تشکیل می دهد و فرزند را به سمت خودش می کشد. یا اینکه هر یک از والدین میخواهند که بر ضد دیگری با کودک متحد شوند. در روان شناسی به این فرآیند مثلث سازی گفته می شود[2].
دلیل این اتفاق این است که زوج یا زوجه فرزند را در یک محوری تصور می کند که در یک طرف خودش، و در آن طرف والد دیگر قرار دارد. پس فکر می کند هر چقدر فرزند از والد دیگر دور شود به وی نزدیک خواهد شد! این تصور از بیخ و بن اشتباه است چرا که فرزند والدینش را در یک طرف و خود را در طرف دیگر خط می بیند که می تواند به هر دو نزدیک یا از هر دو دور باشد.
پیامبر اسلام می فرمایند: «کودکان را دوست بدارید و به ایشان مهر بورزید و چون به آنان وعده ای دادید، به وعده خود وفا کنید.»
دو نکته اصلی که نیاز فرزند ماست
1- تامین نیازهای عاطفی: بر عکس نیازهای مادی، آیات و روایات فراوانی در مورد تامین نیازهای عاطفی فرزندان وارد شده است. نکته جالب اینجاست که بر خلاف تصورات عرفی که نقش تربیتی پدر را کمرنگ تلقی می کند، اتفاقا دین مبین اسلام نقش پدر را بسیار با اهمیت می داند، که این نقش قبل از تولد فرزند شروع می شود. برخی از محققین بر این باورند که ممکن است کودک پیش از تولد، عملاً صدای پدر را بهتر از صدای مادر بشنود، زیرا مایع آمنیوتیک، صدای مردانه را، که دارای فرکانس پایین است، بهتر از صدای زنانه تشدید می نماید. و همچنین لمس کودک از روی شکم مادر باعث ارتباط، بین پدر و فرزند خواهد شد.
بعد از تولد نیز مهر و محبت نباید فراموش شود پیامبر اسلام می فرمایند: «کودکان را دوست بدارید و به ایشان مهر بورزید و چون به آنان وعده ای دادید، به وعده خود وفا کنید.»[3]
2-عشق به همسر: این مسئله عکس مثلث سازی هست که در بالا اشاره شد. در این روش والدین عاشق همدیگر هستند خصوصا پدر خانواده با تکریم مادر فرزند خویش، باعث آرامش و رشد وی می شود، وقتی مادر فرزند مورد مهر و محبت پدر قرار می گیرید باعث موارد ذیل می شود.
الف: آرامش روحی: کودکان در برهه ای از زمان به صورت طبیعی دچار اضطراب جدایی می شوند و همچنین ترس از دست دادن والدین، وجودشان را فرا می گیرد، اگر کودک از این مرحله به درستی عبور نکند در آینده دچار مشکلات روحی بسیاری خواهد شد. در چنین وضعیتی وقتی پدر خانواده نسبت به مادر رفتارهای عاطفی داشته باشد کودک می تواند از این بحران به سلامتی عبور کند. همچنین كودك بايد احساس كند و ببيند كه والدين و اطرافيانش او را دوست داشته و مورد تأييد قرار ميدهند. دوست داشته شدن و تأييد شدن توسط اطرافيان باعث ميشود كودك نگاهي مثبت و پايدار نسبت به زندگي و آينده داشته باشد، این امر نیز جز عشق ورزی به همسر میسر نخواهد شد.
ب: موفقیت در آینده: بسیاری از رفتارهای خشن و غیر عادی در بزرگسالی ریشه در کودکی افراد دارند بنابراین رفتارهای خشن پدر در خانواده آینده ناشایستی برای کودک رقم می زند و همچنین کودک به راحتی تربیت پذیر نمی شود و حتی حرفهای درست والدین را قبول نخواهد کرد. چرا که كودكان به شخصي اعتماد می کنند که از وی محبت دیدند حتی اگر این محبت به غیر از خودشان مثل مادر یا فرزندان دیگر باشد.
ج:راه صحیح محبت را یاد می گیرد: کودک امروز ما، به زودی بزرگ خواهد شد و در صورت آموختن راههای صحیح محبت دچار عشق های کاذب و شکست در زندگی نخواهد شد چرا که وی محبت صحیح را از پدرش آموخته است که نسبت به مادرش انجام می داد.
د: انتقال محبت از مادر به فرزند: وقتی مادری محبت می بیند وجودش سرشار از عشق می شود و همین عشق را به فرزندان خود منتقل می کند. وی حوصله خوبی برای نگهداری و مراقبت از میوه های زندگی مشترک دارد و ناسازگاری های بچه او را خسته نخواهد کرد همچنین محبت های شوهر تاثیر زیادی در دوران شیردهی خواهد داشت.
[1] - مكارم الأخلاق: ج ۱ ص ۴۸۰ ح ۱۶۶۵
[2] - بوون، ماری، 1913 - م,رواندرمانی خانواده، مترجم انیس خوش لهجه صدق، تهران، انتشارات بعثت،91
[3] -كافى جلد 6- ص 49