موج خون دردل لعل
در پی اظهارات سؤالبرانگیز رئیسجمهور درباره عصمت انبیاء و ائمه اطهار علیهمالسلام و ادعای مجاز بودن نقد آنان! و در حالی که انتظار میرفت آقای روحانی از سخنان بیپایه و اساسی که گفته است توبه کند، دیروز دفتر ایشان با صدور بیانیهای اظهارات ایشان را تغییر داده و تلاش کرد سخنان رئیسجمهور را موجه قلمداد کند!
*دفتررئیسجمهور در بیانیه خود آورده است: «انتساب جمله امامزمان(عج) هم قابل نقد است، به رئیسجمهور کذب محض است»! که باید گفت در سخنان آقای روحانی این مضمون، با عباراتی دیگر که به مراتب از جمله مورد اشاره بیاساستر است، آمده است و آقای روحانی با صراحت ادعا کرده است که پیامبر خدا(ص)و امام زمان(عج) و سایر امامان معصوم(ع) قابل نقد هستند!
اما جعل جمله مزبور که هیچیک از معترضان نیز به آن اشاره نکردهاند، دقیقا مانند آن است که گفته شود رئیسجمهور نگفته است«امام زمانهم قابل نقد است»!! و هنگامی که از ایشان پرسیده شود که پس رئیسجمهور چه گفته است؟ پاسخ دهند که ایشان گفته است؛ علاوه بر امام زمان، پیامبر خداو سایر امامانهم قابل نقد هستند!! یعنی عذر بدتر از گناه!
*ممکن است گفته شود منظور روحانی از این جمله که «اگر یک وقتی امام زمان ظهور کرد آنوقت هم میشود نقد کرد» آن است که در حکومت حضرت صاحبالزمان نیز میتوان به مسئولانی که در دولت ایشان هستند، انتقاد کرد! و منظور روحانی نقد خود حضرت نبوده است. ولی ادامه سخن رئیسجمهور، راه را بر این برداشت میبندد و بهوضوح نشان میدهد که منظور روحانی آن است که امامزمان را هم میتوان نقد کرد! چرا که رئیسجمهور در ادامه میگوید: «دیگر بالاتر از پیامبر(ص) که در تاریخ نداریم. وقتی پیامبر(ص) یک صحبتی میکرد، طرف بلند میشد روبروی پیامبر(ص) و میگفت: حرفی که داری میزنی نظر خودت است یا وحی است؟ اگر پیامبر(ص) میگفت: نظر من است انتقاد میکرد و میگفت: من قبول ندارم»!
*اینکه در زمان رسول خدا(ص) کسانی بودهاند که به قول آقای روحانی از آن حضرت میپرسیدند «حرفی که داری میزنی نظر خودت است یا وحی است»؟ علیرغم آنچه رئیسجمهور در پی به اصطلاح اثبات آن بوده است این پرسشها نشانه آن نیست که پیامبر خدا(ص) هم قابل نقد است! و باید از آقای روحانی پرسید که آیا رسولخدا(ص) پرسش آنان را قابل تقدیر! یا به حال آنها تاسف خورده و از ضعف ایمانشان متاثر شدهاند؟! گفتنی است در مواردی نیز پرسشها برای اطمینان قلب بوده است و نه انتقاد.
هیچیک از موارد فوق جواز انتقاد از رسول خدا و ائمه هدی نیست و تعجبآور است که آقای رئیسجمهور که خود یک روحانی است مجوز نقد معصومین(ع) را از کجا آورده است؟!
*در کلام خدا، اطاعت محض از پیامبر(ص) و - به تبع آن- اطاعت از ائمه اطهار علیهمالسلام به اندازهای روشن و بدیهی است که درک و فهم آن به آسانی امکانپذیر است. سوره نجم، آیات ۳و۴، سوره حشر، آیه ۷، سوره احزاب، آیه۳۶
همین جا اشاره به این نکته ضروری است که اطاعت بیچون و چرا از پیامبر خدا و امامان معصوم علیهمالسلام در پی اعتقاد عقلایی به برانگیختگی آنان از سوی خداوند تبارک و تعالی است که خالق بندگان، دوستدار آنان و از آنچه تضمینکننده سعادت و نیکبختی آنهاست با خبر است و این با اطاعت کور از این و آن تفاوت بنیادین دارد.
*آقای روحانی در حالی، حتی پیامبر خدا را هم قابل نقد میداند که خود تاکنون هیچ نقدی را از سوی هیچ منتقدی بر نتافته و با اهانت و ناسزاهای دور از شأن یک رئیسجمهور به منتقدان تاخته است! که از آن جمله است؛
«بیسواد، بیشناسنامه، مزدور، کاسب تحریم، کودکصفت، حسود، بزدل، ترسو، جیببر، بیقانون، مستضعف فکری، بیکار، متوهم، غوطهور در فساد، سوءاستفادهگر، خرابکار، عقبمانده، تازه به دوران رسیده، عصرحجری، هوچیباز، منفیباف، یأسآفرین، ناشکر، باید به جهنم بروند»! اخیرا انقلابیون نفهم!، یک مشت لات!
*امید است برای رئیسجمهور نیز شنیدنی باشد که وظیفه ایشان رسیدگی به امور اجرایی کشور و مقابله با مشکلاتی نظیر بیکاری، رکود، گرانی، تامین مسکن، سهولت ازدواج و دهها مشکل دیگری است که مردم و به ویژه محرومان با آن دست بهگریبان هستند و نه مباحث ایدئولوژیک و نظریهپردازیهای عقیدتی که حاشیهساز و مانع انجام وظایف اصلی ایشان است.
نگارنده برخی از کسانی که در دفتر رئیسجمهور جا خوش کردهاند را میشناسد و میداند که آنان دولت ایشان را«رحم اجارهای» خود تلقی میکنند! و تعجبآور است که چرا آقای روحانی از نسخهنویسی آنها نگران نیست! و به آنان اجازه حضور در عرصهای را میدهد که بارها نشان دادهاند شایسته آن نیستند.
و به قول خواجه شیراز؛
جای آن است که خون موج زند در دل لعل
زین تغابن که خزف میشکند بازار ش
حسین شریعتمداری