اگر جامعهای در امتحانات اجتماعی و سیاسی نمرۀ منفی بگیرد، بلا های اجتماعی پیش میآید و تر و و خشک با هم میسوزد!
عرصۀ سیاست محل امتحان همۀ مردم است؛ نه فقط سیاسیون
انتخابات_وامتحانات_سیاسی_جامعه –ج3
مهمترین و دشواترین امتحانات الهی از انسانها، که قلب انسان را آشکار میکند، در عرصۀ قدرت و سیاست و مواردی مثل انتخابات است
در امتحانات اجتماعی و سیاسی موضع «همه» مشخص میشود؛ کسی هم که سکوت میکند و حق را تنها میگذارد جزء خاذلین خواهد بود؛ مانند کسانی که حسین(ع) را تنها گذاشتند!
آیت الله بهجت(ره): هر روز واقعه کربلا تکرار می شود انسان باید مشخص کند که با حق است یا باطل(در محضر بهجت، ج 2، ص361)
اینکه هر کسی به چه کسی رأی میدهد، مهم نیست، ولی باید با یک محاسبۀ عقلانی و بدون حب و بغضهای نفسانی، بین خودش و خدا، حجت را تمام کند و فرد اصلح را پیدا کند.
در مدت باقیمانده تا انتخابات، باید روشنگری کنیم تا مردم بدانند که در معرض یک امتحان الهی قرار دارند
______________________________
بقعۀ_شیخ_طرشتی
استاد پناهیان:
امیرالمؤمنین(ع) میفرماید: حکومتها محل امتحان مردان هستند «الْوِلَایَاتُ مَضَامِیرُ الرِّجَال» (نهجالبلاغه/حکمت441) وقتی آدمها در معرض قدرت قرار میگیرند، امتحان میشوند و آنچه در قلبشان هست، آشکار میکنند. امیرالمؤمنین(ع) میفرماید: «الْقُدْرَةُ تُظْهِرُ مَحْمُودَ الْخِصَالِ وَ مَذْمُومَهَا»(غررالحکم/1153) قدرت، هم صفات خوب انسان را رو میآورد و هم صفات بد انسان را. قدرت فقط فاسدکننده نیست، بلکه متعالیکنندۀ روح مستعد هم هست. یک انسان خوب وقتی به قدرت میرسد، از نظر خوبی، به اوج میرسد. البته آدمهای بد هم وقتی وارد عرصۀ قدرت میشوند، به افراد رذلی تبدیل میشوند که حاضرند بالاترین جنایتها را انجام دهند.
امتحان عرصۀ سیاست و قدرت، فقط به مسئولین و سیاستمدارانی که در رأس جامعه هستند، مربوط نمیشود، بلکه تک تک افراد جامعه در معرض این امتحان هستند. مثلاً در صدر اسلام، یکدفعهای همۀ افراد جامعه، با ماجرای سقیفه یا بهواسطۀ درگیری با قاسطین و مارقین و ناکثین، مورد امتحان قرار گرفتند و حتماً موضع هر کس در این وسط مشخص میشود و بالاخره در یک جبههای قرار میگیرند.
به ائمۀ هدی(ع) «الْبَابُ الْمُبْتَلَى بِهِ النَّاسُ»(زیارت جامعه) گفته میشود، یعنی اهلبیت(ع) در جایگاهی قرار دارند که مردم با آنها امتحان میشوند. مثلاً #امام_حسین(ع) وسط میدان آمد و ندای «هل من ناصر ینصرنی» سر داد، و همه امتحان شدند. هر کسی که کنار کشید و کمک نکرد و گفت: «من نه سرِ پیازم نه ته پیاز!» اسمش جزء خاذلین ثبت شد و خاذلین هم در کنار قاتلین و غاصبین حق اهلبیت(ع) خواهند بود.
مهمترین امتحان الهی از انسانها، در عرصۀ قدرت و سیاست و موقعیتهایی مثل انتخابات است. اگر انسان در یک امتحان سیاسی، جبهۀ حق را تنها بگذارد، جزء خاذلین خواهد بود.
همۀ ما در عرصۀ سیاست امتحان خواهیم شد! اگر یک جامعهای در امتحانات اجتماعی و سیاسی، نمرۀ منفی بگیرد، بلاهای اجتماعی پیش میآید که شامل آدم خوبها نیز میشود، یعنی تر و خشک با هم میسوزند(أَنِّی مُعَذِّبٌ مِنْ قَوْمِکَ مِائَةَ أَلْفٍ أَرْبَعِینَ أَلْفاً مِنْ شِرَارِهِمْ وَ سِتِّینَ أَلْفاً مِنْ خِیَارِهِمْ؛ کافی/5/55)
مثلاً در اوائل انقلاب که لیبرالها در کشور حاکم بودند، مردم کمی آنها را تحمل کردند و علیه آنها زود قیام نکردند، آنوقت یک جنگ هشت ساله به مردم تحمیل شد و تعداد زیادی از جوانان ما را گرفت و خرابیهای زیادی پدید آورد.
امتحانهای سیاسی از امتحانهای عرصۀ عبادت و اخلاق فردی، مهمتر هستند. انحراف سیاسی هم مهمتر از انحراف در عبادت است. اصلاح در سیاست هم مهمتر از اصلاح در اخلاق فردی است؛ هرچند اخلاق فردی هم در عرصۀ سیاسی اثر میگذارد.
در این مدت باقیمانده تا انتخابات، باید در محافل معنوی و در تبلیغات دینی خودمان، آیات و روایات و نکات تاریخی را ذکر کنیم تا مردم بدانند که در معرض یک امتحان الهی قرار دارند. و هر کسی باید وظیفۀ خودش را در این عرصۀ سیاسی، انجام دهد.
اینکه هر کسی به چه کسی رأی میدهد، مهم نیست، ولی باید با یک محاسبۀ عقلانی، بین خودش و خدا، حجت را تمام کند و فرد اصلح را پیدا کند.
انتخابات_وامتحانات_سیاسی_جامعه - ج3 - 96.2.8
رهبر انقلاب صبح امروز در دانشگاه امام حسين (ع):
هدف کوتاهمدت دشمن بههم زدن امنیت و ایجاد آشوب و فتنه در کشور است؛ هدف از بین بردن این افتخار بزرگ جمهوری اسلامی است.
ما در یک منطقهی پر از ناآرامی و یک دنیای پر از تشنج، توانستهایم محیط امنی بهوجود بیاوریم؛ این را میخواهند از ملت بگیرند.
اگر برای برخورد با این مسئلهی ایجاد ناامنی و ایجاد فتنه آماده باشیم، قطعاً خواهیم توانست آن را خنثی کنیم_
۲۰/۲/۹۶
رهبر انقلاب صبح امروز در دانشگاه امام حسين (ع):
من به نامزدها توصیه میکنم در وعدههای خود این نکات را حتماً رعایت کنند:
یکی «مسائل اقتصادی» است؛ حتماً توجه کنند و قاطعانه بگویند که میخواهند برای اقتصاد کشور تلاش کنند و معیشت مردم در درجهی اول اهمیت است.
نکتهی دیگر که در وعدهها و اظهارات باید خودنمایی کند، مسئلهی «عزت ملی و استقلال ملت ایران» است؛ ملت ایران یک ملت انقلابی است؛ عزت ملت باید حفظ شود.
نکتهی سوم «امنیت ملی و آرامش ملی» است؛ سعی کنند گسلهای اعتقادی، جغرافیایی، زبانی و قومی را تحریک نکنند؛ مراقب باشند؛ نامزدها بهخاطر خطای در تشخیص، این گسلها را به نفع دشمن تحریک نکنند.۹۶/۲/۲۰
رهبر انقلاب صبح امروز در دانشگاه امام حسين (ع):
هدف بلندمدت دشمن «تغییر اصل نظام اسلامی» است.
یک روزی بهصراحت میگفتند جمهوری اسلامی از بین برود؛ بعداً دیدند نمیتوانند و به ضررشان تمام میشود، آمدند این را تعدیل کردند و گفتند تغییر رفتار جمهوری اسلامی.
بنده همانوقت به مسئولان گفتم توجه داشته باشید، «تغییر رفتار» با «تغییر نظام» هیچ فرقی ندارد.
تغییر رفتار یعنی راه اسلام و انقلاب و خط امام را میرفتیم، حالا زاویه بگیریم و کمکم در طرف مقابل قرار بگیریم. تغییر رفتار یعنی از بین بردن نظام اسلامی. ۹۶/۲/۲۰
طراحی خداوند برای تغییر حاکمیت باطل
«بَلْ نَقْذِفُ بِالْحَقِّ عَلَى الْباطِلِ فَيَدْمَغُهُ فَإِذا هُوَ زاهِقٌ وَ لَكُمُ الْوَيْلُ مِمَّا تَصِفُون؛ بلكه ما حق را بر سر باطل مى كوبيم تا آن را هلاك سازد و ناگهان باطل محو و نابود مى شود! امّا واى بر شما از توصيفى كه (درباره خدا و هدف آفرينش) مى كنيد!» (انبیاء/18)
طبق این آیه شریفه برخی از تحولات اجتماعی به نفع جریان حق، تغییراتی «ناگهانی» است که در مدت کوتاهی شکل می گیرد. گاه طراحی خداوند بگونه ای است که در مدت کوتاهی، دل و ذهن مردم به جبهه حق متمایل شده و اقلیت حقی بر اکثریت باطلی پیروز می شود.
تحلیل علامه طباطبایی از این آیه شریفه؛ هرگاه جریان حق در حال نابودی باشد، خداوند تغییرات ناگهانی به نفع جریان حق ایجاد خواهد کرد
«سنت خداى تعالى بر اين جريان يافته كه باطل را آن قدر مهلت دهد تا روزى با حق روبرو گردد و با آن در بيفتد، تا به خيال خود آن را از بين برده، خودش جاى آن را بگيرد؛ ولى خدا به دست حق خود، او را از بين ببرد و نابودش كند. پس اعتقاد حق هيچ وقت در زمين ريشه كن نمىشود؛ هر چند كه در بعضى ادوار حاملين آن در اقليت قرار گيرند و يا ضعيف شوند و همچنين كمال حق هرگز از اصل نابود نمىشود هر چند كه گاهى اضداد آن زياد گردند، و نصرت الهى هرگز از رسولان خدا جدا نمىشود هر چند كه گاهى به اصطلاح، كارد به استخوانشان برسد آن چنان كه مايوس شوند و خيال كنند كه به كلى تكذيب شدند. و اين همان معنايى است كه از جمله «بَلْ نَقْذِفُ بِالْحَقِّ عَلَى الْباطِلِ فَيَدْمَغُهُ فَإِذا هُوَ زاهِقٌ» استفاده مىشود … در اينكه فرمود: «فَإِذا هُوَ زاهِقٌ» دلالت بر اين معنا است كه اين درگيرى حق با باطل «ناگهانى» صورت مىگيرد. وقتى كه ديگر كسى اميد نمىبرد كه حق غالب شود و باطل فرار كند.» (المیزان فی تفسیر القرآن؛ ج 14، ص262)