زايندگى رمز زندگى
در زندگى معنوى هم اگر تو در خوبى خودت غرق شوى و ديگران در زندگى ايمانى و تقوايى و در يقين و رضا و قرب تو سهمى نگيرند و زندگى آنها در زندگى تو شكل نگيرد حتماً تو در غربت و تنهايى خودت محاصره خواهى شد و از دست خواهى رفت.
مثل اينكه هر تاجر يهودى سعى مىكرد كه شاگرد خودش را تا حدى مسلط بار بياورد و رموز و فنون را به او بياموزد و چيزى نمىگذشت كه بازار مسلمين مسخر همين يهوديان تازه پا مىشد كه در زندگى آنها زندگى ديگران شكل گرفته بود و از خوبى آنها ديگران هم به نوايى رسيده بودند، امّا تاجر سلطان شاگردانش را عقب نگه مىداشت كه رقيب آيندهاش نشوند و كنار مىگذاشت كه از دستش بيرون نروند و در نتيجه اين تاجر سلطان از دو طرف محاصره مىشد؛ از خارج در برابر رقيبهاى يهودى و از داخل در برابر كارشكنى شاگردش كه مىفهميد استاد كم او مىگذارد و زياد بارش مىكند.
و اين بود كه زندگى بهتر مادى و يا معنوى را كسى مىبُرد كه توليدى كرده بود و در تنهايى و غربت و در اقليت خود، رمز تكثير و زايندگى و سازندگى را يافته بود.
استاد صفایی حائری
آيه سبز ص ۷۵