پژوهش ها نشان داده اند مغازه هایی با فضای داخلی سرد و آبی رنگ فروش بیشتری دارند تا مغازه های گرم و نارنجی رنگ که در آن مشتری ها بیشتر نسبت به قیمت های گران شاکی می شوند.
لمس کردن هم مهم است. مغازه هایی که کالاهای شان را جاهایی نگاه می دارند که افراد بتوانند اجناس با کیفیت را لمس کنند احتمال خریدشان بیشتر می شود.
موسیقی هم البته ابزار قدرتمندی است. موسیقی های آشنا باعث می شود خریدار جنس را زودتر بخرد و موسیقی های نا آشنا تحلیل خریدار را بالاتر میبرد و فروش سخت تر می شود .
خلاصه این که حالا دیگر رمز ماجرا را می دانید: آن گردنبند بدلی که خریدید و حالا حسرت می خورید که چرا خریدیدش یا آن کیف پول مردانه ای که خریدید و ازش استفاده نمی کنید، کاملا هم تقصیر خودتان نیست. «ارزونی دروغکی» و «جوّ خرید» بود که گول تان زد.
اگه عادت داری دائم بر روی کمبودها و نقاط ضعف خود تاکید کنی، این عادت را کنار بگذار و به جنبه های مثبت خود
(که بسیار زیاد هم هست) فکر کن.
هنگامی که بیش از حد از خود انتقاد می کنی، درباره یک نکته یا حرکت یا رفتار مثبتی هم که داشته ای فکر و برای خود بازگو کن.
هر روز ۳ کار یا رفتاری که انجام داده ای و موجب رضایت و شادی تو شده است را بر روی کاغذ بنویس.
هیچ انسانی کامل نیست، مهم این است که در مسیر تعالی و کمال گام برداری.
عادت نکنیم به عادت! که اگر این اتفاق بیفتد سوت پایان زندگی مان را کشیده ایم. عادت نکنیم به روزهایی که فقط آمده اند تا بروند چرا که اگر در این مدار قرار بگیریم روزگارمان تمام شده است. مگر آدمی می تواند اهدافش را زیر خستگیِ عقربه های ساعت چال کند؟ مگر می تواند غایت مطلوبش را به فراموشی بسپارد؟ آنی که سال های سال برایش شب زنده داری کرده و روزها را بدان دلیل دویده است تا به مقصود برسد؟
عادت نکنیم به سکون! و خود را در مهِ غلیظ و لزج تکرار فرو نبریم که این باطلاق عمیق، از “من"، منی باقی نخواهد گزارد، چنانکه با غرق شدن در آن، نیستی، جای هستی را می گیرد و بعد از این اتفاق، ما مرده ایم! بلی آدمی بدون هدف، مرده است. پس سیلی زندگی را دوباره، نه… هرروز و هر ساعت به گوش هایمان شلیک کنیم که ما هنوز می توانیم برای رسیدن به غایت مطلوب خویش کوشا باشیم و برای وجود خود در این دنیا معنایی شگرف خلق کنیم.
نصب آینه در آسانسور دلیل روانی دارد.
مردم در آغاز دوران استفاده از آسانسور برای جابجایی بین طبقات، از کندی حرکت آن شکایت داشتند.
متخصصان دریافتند که این مشکل از نگاه کردن آنها به دیوارهای آسانسور ناشی می شود که کاری بسیار خسته کننده است و باعث می شود گذر زمان کند به نظر برسد.
دو راه حل برای این مشکل وجود داشت:
➖ نخست، نوسازی آسانسور و افزایش سرعت آن
➖ دوم، منحرف کردن توجه مردم به چیز دیگری که حرکت آسانسور را در نظرشان سریع تر کند.
متخصصان با توجه به هزینه های سنگین نوسازی آسانسور به نصب آینه روی آوردند.
امروزه در اغلب آسانسورها شما می توانید با نگاه کردن به آینه سرگرم شوید.