جز زیبایی چیزی ندیدم
خداوند همه مهرهها را بهخوبی چیده است تا هرچه بیشتر این بازی زیبا و تماشائی باشد، جهان یک پازل است اگر آن را حل کردی آن را میبینی و میشناسی و محو زیبایی آن میشوی.
زینب کبری پازل را حل کرده بود و همه مهرهها را در جای خود دیده بود. مجموع صحنه زیباست. دیگران نتوانستهاند همه تکههای پازل را پیدا کنند و آنها را به هم بچسبانند تا همه پازل را باهم ببینند و زیبایی آن را درک کنند.
دیگران میگویند از ظلم و شکنجه بدتر چیست؟ از کشتار بیرحمانه و محاصره و آب را بر انسانها بستن و از آب دادن به طفل چندماهه مضایقه کردن و گلوی او را با تیر پاره کردن بدتر چیست؟ زشتتر از این صحنه چیست؟ زینب کبری میگوید: همه این مسائل و مصائب را تحمل کردن و بر پاکی و طهارت ماندن زیباتر چیست؟ به ناپاک نه گفتن و بر این نه گفتن تا آخر ایستادن چه زیباست. «ما رَاَیْتُ اِلاّ جَمیلا»
برگرفته از سخنان آیت الله حائری شیرازی رضوان الله علیه