ما دو نوع نماز داریم:
1⃣ یکی نماز ملفوظ است. یعنی نمازی که انسان فقط الفاظ را می خواند و نمازش در محدوده الفاظ است.
2⃣دوم؛نماز مقبول است.یعنی نمازی که انسان را از گناه دور نگه می دارد ،چون قرآن فرمود :
“ان الصلاه تنهی عن الفحشاء والمنکر”
راه تشخیص نماز مقبول از نماز ملفوظ در این است که:
اگر نماز صبح توانست تا ظهر انسان را از گناه حفظ کند این نماز مقبول است،
اگر نماز ظهر وعصر توانست تا شب انسان را دور از گناه نگه دارد ،چنین نمازی ،نماز مقبول است.
وگرنه نمازی که بعدش گناه انجام شود،فقط نماز ملفوظ است..
از بیانات آیت الله جوادی_آملی
با کمی دقت و تأمل در علت و اساس شقاوت و هلاکت بسیاری از انسان ها به خوبی می توان نفس اماره و همچنین کارکرد منفی شهوات مدیریت نشده را در این مسیر پررنگ دید. به راستی اگر بسیاری از انسان ها در حیات مادی خود می توانستند افسار و عنان شهوات را به درستی مدیریت و کنترل کنند، در بسیاری مواقع از سقوط در پرتگاه شقاوت و نابودی، نجات یابند.
نفس شناسی و مراتب آن
نفس شناسی از جمله سخت ترین و پیچیده ترین مباحث فلسفی و معارفی است، که دانشمندان علوم اسلامی بیانات مختلفی در خصوص آن داشته اند، ولی از مجموعه آن مباحث می توان این چنین دریافت که، نفس موجودی مجرد است که از جنس مادیات به شمار نمی آید، بسیاری از علمای اسلامی نفس را همان روح انسان معرفی کرده اند، هر چند که روح در فرهنگ قرآن دارای حقایق مختلفی است، ولی شناخت انسان از واقعیت روح بسیار اندک است: «وَ يَسْئَلُونَكَ عَنِ الرُّوحِ قُلِ الرُّوحُ مِنْ أَمْرِ رَبِّي وَ ما أُوتيتُمْ مِنَ الْعِلْمِ إِلاَّ قَليلاً؛[اسراء آیه85] و از تو درباره «روح» سؤال مىكنند، بگو: «روح از فرمان پروردگار من است و جز اندكى از دانش، به شما داده نشده است!.»، در روایتی از امام علی (علیه السلام) در خصوص نفس این چنین نقل شده است: «إِنَّ النَّفْسَ لَجَوْهَرَةٌ ثَمِينَةٌ مَنْ صَانَهَا رَفَعَهَا وَ مَنِ ابْتَذَلَهَا وَضَعَهَا؛[1] بدرستى كه نفس گوهرى است گرانبها هر كه نگاهدارى كند آن را بلند گرداند آن را، و هر كه نگاهدارى نكند آن را پست گرداند آن را،» مراد به «نگاهدارى آن»، تربيت آن است و مشغول نمودن آن به تحصيل و فضائل و كمالات و منع آن از اقتناء صفات نكوهيده و افعال ناپسنديده.[2]
مرتضی رزاقی معلمی است که به همراه نیروهای استان همدان به جبهه دفاع از حرم پیوست. و در این ماموریت به نشان جانبازی مفتخر شد. مرتضی سخت کوش و پرتلاش است و همیشه در فکر خدمت به جامعه. او حالا هم مشغول به کار فرهنگیه و بهترین راه رو برای این کار انتخاب کرده، یعنی آموزش در سطح نوجوانان. که در این بخش موفق هم بوده. حالا هم در انتخابات شورای شهر فامنین و ماماهان رای بالایی آورده و تونسته به این منصب راه پیدا کنه. ما هم تلاش کردیم گپ و گفتی با ایشون داشته باشیم و راجع به اتفاقاتی که در این ماموریت براشون افتاد صحبت کنیم.
سلام لطفا خودتون رو معرفی کنید و از نحوه ورودتون به بسیج بگید.
سلام من مرتضی رزاقی متولد سال 1366در ماماهان هستم. در یک خانواده متوسط و مذهبی ومعتقد به دنیا آمدم. پدرم قبل از انقلاب فعالیتهای خود را در زمینه سازی انقلاب شروع کرده بود و در دوران دفاع مقدس در جبهه ها و سپاه پاسداران خدمت میکرد و پس از خاتمه جنگ و التهابات از سپاه خارج شده و به کشاورزی مشغول شد. سال 74 یا 75 بود که به همراه پدرم وارد پایگاه بسیج شدم. فعالیت های بسیج برایم بسیار جذاب بود. سال 81 به عنوان شورای پایگاه و پس از آن چندین سال به عنوان شورای حوزه مقاومت سیدالشهدا مشغول بودم. سال 87 یا 88 بود که گردان امام حسین(ع) تشکیل شد. از آنجایی که تاکید مقام معظم رهبری بر آن بود که در هر شهر گردان های جهادی وجود داشته باشد که آموزشهایی به روز و کاربردی ارائه کنند، به پیروی از رهبرم وارد این گردان شدم که مسئولیت فرماندهی دسته به من داده شد.
چطور شد که تصمیم گرفتید در این ماموریت شرکت کنید؟
من هم مانند پدرم، خار در چشم و استخوان در گلو، ماندم و بردباری پیشه کردم. تا اینکه به پدرم علی و مادرم زهرا مُلحق شدم.
فراموش نمیکنم. آن لحظهای که دستان پدرم علی را بستند. شیرِ دربند را کشان کشان به سوی مسجد بردند. یادم نمی رود صورتِ از سیلی کبود مادرم ما. ناسپاسی ها را، زخم زبان ها را، نگاه های سرد و سنگین را. اشک های مادرم را. بی وفاییِ اهل دنیا را.
هنوز جسم پیغمبر در خاک نیارمیده بود که دیدم کفتارها میراث جدمان را… دین خدا را به دندان گرفته؛ به جان هم افتاده اند. هیچ گاه فراموش نمی کنم، لحظه وداع با مادرم را، فراموش نمیکنم آن داغی که بر دلم نهاده شد. اشک های پدرم را از یاد نمی برم. لحظه غسل مادرم را… هنگامی که مادر سر به تیره تراب فرو برد.. شیر عرصاتِ جهاد، با آن جذبهی نگاهش، از سر شرمساری چشم بر زمین دوخته بود.