روزمان را با قرآن اغاز کنیم
قرآن به فتنه گرانی که در خواست آشتی ملی می دهند چه رهنمونی دارد؟
[سوره البقرة (2): آيه 160]
إِلاَّ الَّذِينَ تابُوا وَ أَصْلَحُوا وَ بَيَّنُوا فَأُولئِكَ أَتُوبُ عَلَيْهِمْ وَ أَنَا التَّوَّابُ الرَّحِيمُ (160)
مگر آنها كه توبه كردند و (اعمال بد خود را با اعمال نيك) اصلاح نمودند و (آنچه را كتمان كرده بودند) آشكار ساختند، كه من (لطف خود را) بر آنان بازمىگردانم، زيرا من توبه پذير مهربانم.
نكته:
براى گناه كتمان حقیقت، همچون ساير گناهان، راه توبه و بازگشت باز است. امّا توبهى واقعى، با پشيمانى قلبى و اصلاح عمل و بيان موارد كتمان صورت مىگيرد.
توبهى كسى كه نماز نخوانده آن است كه نمازهاى خود را قضا كند. توبه كسى كه مال مردم را تلف كرده آن است كه بايد همان مقدار را به صاحبش برگرداند. در مورد نيز فتنه گران نیزكسى كه كتمان حقیقت نموده و با دروغ تقلب به انقلاب ؛ خيانت كرده، ورای مردم که حق الناس است را زیر پا گذاشته ؛فقط با توبه و اصلاح گذشته و تبيين حقيقت و بازگويى آنهاست كه مىتواند گذشته را جبران نمايد.
برداشتها:
1- خداوند، امكان توبه و بازگشت را براى خطاكاران حتی کتمان کنندگان حقیقت، فراهم نموده است. «يَلْعَنُهُمُ اللَّهُ») «إِلَّا الَّذِينَ تابُوا»
2- كتمان حقايق دينى، فساد است، خداوند حتی به این مفسدان هم اجازه توبه و اصلاح و جبران داده است. «تابُوا وَ أَصْلَحُوا»
3- توبهى هر گناه، متناسب با آن است. توبهى كتمان حقیقت، بيان حقیقت است. «تابُوا») ( «وَ بَيَّنُوا»
4- چون در مقام تهديد و توبيخ، لعنت خداوند شامل حال كتمان كنندگان شد، در مقام مهربانى نيز كلمات «أَنَا» و «التَّوَّابُ» و «الرَّحِيمُ» بكار رفته تا بگويد: من خودم با مهربانى مخصوصم، به شما باز مىگردم. «يَلْعَنُهُمُ اللَّهُ») ( «أَنَا التَّوَّابُ الرَّحِيمُ»
5- تهديد گنهكار و بشارت نيكوكار، دو ركن اساسى براى تربيت فرد و جامعه است. «يَلْعَنُهُمُ اللَّهُ») ( «أَنَا التَّوَّابُ الرَّحِيمُ»
ملت ما تا با خداست پیروز است. ملت ما تا پناهگاه او اسلام است پیروز است. پرچم قرآن تا بر فراز سر ملت ماست پیروز است. این رمز را حفظ کنید، توجه داشته باشید که نهضت های سابق نهضت هایی بود که یا سیاسی بود یا نیمه اسلامی. نهضت امروز تمام اسلامی است، نهضت امروز برای خداست، همه فریاد می زنند اسلام، همه فریاد می زنند جمهوری اسلام. این رمز است که ما را پیروز کرد و شما هم این رمز را حفظ کنید.
صحیفه نور جلد ۶ صفحه ۱۷
بیانات حضرت امام خمینی(ره) در جمع پرسنل پادگان های فرح آباد و لشگرک
مورخ ۱۳۵۸/۰۱/۲۶
مقدمه :
درگذشت مرحوم رفسنجانی و اثبات این واقعیت که از این پس نام هاشمی، فاقد قدرت تحریک کنندگی برای جامعه است؛ جریان فتنه را وادار به چارهجویی جهت خروج از بحران نمود.
اهداف پروژه آشتی ملی چیست؟
۱_خروج از بحران و بنبست پسا هاشمی
۲_فرصت سازی از مواضع ضدایرانی ترامپ
۳_اعتبار بخشیدن به ایجاد دوگانهی جنگ/صلح
۴_به مُحاق بردن بیکارنامهگی دولت روحانی
۵_بازنگه داشتن دریچه مذاکره با آمریکا
۷_فرار از پاسخگویی به خسارات برجام
۸_تغییر مطالبات از حوزه اقتصادی به سیاسی
۹_ایجاد اختلاف و شکاف در جریان انقلابی
۱۰_بازی بُرد در صورت مخالفت با آشتی ملی
نتیجه :
پروژه آشتی ملی بر القاء دو انگاره نادرست وقوع تهدید خارجی و عدم انسجام اجتماعی استوار است. از همین رو نباید در زمین تعیین شده فتنهگران بازی کرد. بیمحلی و عبور هوشمندانه جریان انقلابی از این دام، فتنهگرایان و غربگرایان را از درون درگیر میسازد. ضمن آنکه پروژه آشتی ملی محلی از اِعراب ندارد؛ چرا که مردم در 22بهمن هم به لفاظی و تهدید ترامپ پاسخ گفتند و هم انسجام ملی را به نمایش گذاردند
دکتر رضاسراج
روزمان را با قرآن آغاز کنیم
از شاخصه های انقلابیگری همنشینی با محرومان ؛ تهیدستان ومستضعفان است و شاید این از سختترین ویژگیهای انقلابیگری باشد.
[سوره الكهف (18): آيه 28]
وَ اصْبِرْ نَفْسَكَ مَعَ الَّذِينَ يَدْعُونَ رَبَّهُمْ بِالْغَداةِ وَ الْعَشِيِّ يُرِيدُونَ وَجْهَهُ وَ لا تَعْدُ عَيْناكَ عَنْهُمْ تُرِيدُ زِينَةَ الْحَياةِ الدُّنْيا وَ لا تُطِعْ مَنْ أَغْفَلْنا قَلْبَهُ عَنْ ذِكْرِنا وَ اتَّبَعَ هَواهُ وَ كانَ أَمْرُهُ فُرُطاً (28)
وبا كسانى كه پروردگارشان را (همواره و در هر) صبحگاه و شامگاه مىخوانند و خشنودى او را مىجويند، خود را شكيبا ساز و ديدگانت را از آنان برمگير كه زيور دنيا را بطلبى و از كسانى كه دلشان را از ياد خود غافل كردهايم و در پى هوس خويشند و كارشان بر گزافه و زياده روى است، پيروى مكن.
نكته ها:
در طول تاريخ، اغنيا و ثروتمندان كافر، پيوسته شرط ايمان آوردن خود را طرد فقرا و بينوايان مىدانستند، چنانچه از نوح چنين درخواستى كردند و حضرت در جواب آنان فرمود:«ما أَنَا بِطارِدِ الَّذِينَ آمَنُوا» من مؤمنان را به خاطر تهيدستى طرد نمىكنم. در زمان پيامبر اسلام نيز از آن حضرت مىخواستند تهيدستانى چون سلمان و ابو ذر و عمار و خباب را از خويش براند تا آنان ايمان آورده و همراه او شوند. اين آيه از چنين تفكّر و عملى نكوهش مىكند.
برداشتها:
1- مرفهین بی درد براى منصرف كردن رهبران الهی از معاشرت با تهىدستان مؤمن تلاش می کنند و رهبران الهی در برابر آن تلاشها، مأمور به مقاومت هستند. «وَ اصْبِرْ نَفْسَكَ»
2- همدلى وهمنشینی با تهىدستان و محرومان و صعیفان برای رهبران الهی یک تکلیف است. «وَ اصْبِرْ نَفْسَكَ»
3- پايبندى به دعا و نيايش، شرط شايستگى افراد براى مصاحبت و همنشينى است. «وَ اصْبِرْ نَفْسَكَ مَعَ الَّذِينَ يَدْعُونَ رَبَّهُمْ» …
4- دعاى دائمى و خالصانه، ارزشمند است. «بِالْغَداةِ وَ الْعَشِيِّ يُرِيدُونَ وَجْهَهُ»
5- در آغاز و پايان هر روز و هرلحظه بايد به ياد خدا بود. «بِالْغَداةِ وَ الْعَشِيِّ»
6- براى بدست آوردن دنيا و رضايت مرفهین بی درد، از تهىدستان ومحرومان فاصله نگيريم.«تُرِيدُ زِينَةَ الْحَياةِ الدُّنْيا»
7- زشتترين كار آن است كه مردم به خدا توجّه كنند، ولى رهبران جامعه اسلامی، به دنيا.«يُرِيدُونَ وَجْهَهُ … وَ لا تَعْدُ عَيْناكَ عَنْهُمْ تُرِيدُ زِينَةَ الْحَياةِ الدُّنْيا»
8- خطر دنياطلبى تا حدّى است كه خداوند، به پيامبران هم هشدار مىدهد.«وَ لا تَعْدُ عَيْناكَ عَنْهُمْ تُرِيدُ زِينَةَ الْحَياةِ الدُّنْيا»
9- كسى كه بدنبال دنيا مىرود، از مسير رهروان الهى خارج مىشود. «يُرِيدُونَ وَجْهَهُ … تُرِيدُ زِينَةَ الْحَياةِ الدُّنْيا»
10- كيفر دنياگرايى، غفلت از ياد خداوند است. «تُرِيدُ زِينَةَ الْحَياةِ الدُّنْيا وَ لا تُطِعْ مَنْ أَغْفَلْنا قَلْبَهُ
11- انسان گام به گام سقوط مىكند اوّل غفلت، آن گاه هوسرانى و سپس مسير انحرافى. «أَغْفَلْنا، اتَّبَعَ هَواهُ، كانَ أَمْرُهُ فُرُطاً»
12- اعتدال، ارزش و زيادهروى ضد ارزش است. «وَ كانَ أَمْرُهُ فُرُطاً»