ابعاد تحولآفرینی از منظر امام خامنهای
حسن خدادی/ امروزه در پنداشت همگانی، رمز پیروزی ملتها و حکومتها در سبک رهبری آنهاست. بر اساس این، در چنین شرایطی هدایت نیروها در جهت اهداف و آرمان ملت و امت، همسو کردن هدفهای فردی آنان با هدفهای دینی و ملی، تفهیم و تفهم متقابل و ایجاد انگیزه تنها از طریق رهبری در اعمال مدیریت امکانپذیر است. به عبارت دیگر، در یک جمله میتوان گفت، شرایط و ملاحظات مزبور سبک رهبری را در راهبری انقلاب به کلیه ارکان نظام دیکته میکند. به زعم ما، میان رهبری و مدیریت تمایز مهمی وجود دارد؛ رهبری ماهیتاً مفهومی وسیعتر و متفاوتتر از مدیریت دارد؛ چرا که امری معنوی، الهی و تعهدی است و نقش الهی و انسانی دارد. به عبارت روشنتر، رهبری نیازهای معنوی و انسانی یک امت و ملت را برمیآورد؛ ولی مدیریت ابزارهای مادی و تکنیکی افزایش تولید و رفع نیازهای مصرفی انسانها را در کشور شامل میشود.
رهبری این توان و برجستگی ویژه را دارد که هماهنگی لازم را ایجاد کند، مشکلات پیش آمده را از سر راه بردارد و ضعفها را تقلیل و قوتها را افزایش دهد. به طور خلاصه میتوان چنین برداشت کرد که رهبری بسیار متفاوت از مدیریت است؛ زیرا رهبری افزون بر اینکه میتواند نظام تمایلات عمومی، نظام اندیشه و بالاخره نظام رفتار عینی مجموعه انسانی را به صورت منسجم و هماهنگ به منظور تحقق اهداف ملی هدایت کند، منصبی الهی است. در یک جمله باید گفت، رهبری، ایمان و تخصص را در خارج از ذهن با یکدیگر درآمیخته، به آن نمود عینی میبخشد.
انواع الگوهای رهبری
رهبری یکی از مفاهیم بنیادین اداره جامعه بوده و با تحولات اجتماعی همراه است؛ زیرا نظم و اداره هر جامعه و تحقق و پیگیری اهداف و آرمانهای یک ملت و امت بر مبنای آن بنا نهاده شده است. بدون رهبری پیش بردن اهداف اجتماعی و رسیدن به نتیجه مطلوب یا ممکن نبوده یا بسیار دشوار خواهد بود؛ از اینرو شناسایی و بررسی انواع سبکهای رهبری از ضرورت و اهمیت خاصی برخوردار است. در علم مدرن انواع سبکهای رهبری عبارتند از: رهبری کاریزماتیک، رهبری تحولآفرین، رهبری استراتژیک، رهبری فرهمند، رهبری اثربخش و رهبری خدمتگزار.
رهبری تحولآفرین
رهبری تحولآفرین فرایند نفوذ آگاهانه در افراد یا گروهها برای ایجاد تغییر و تحول ناپیوسته در وضع موجود یا کارکردهای سازمان به مثابه یک کل است. رهبران تحولآفرین از طریق گفتار و کردارشان کل جامعه را متحول میکنند و نفوذ زیادی روی پیروانشان دارند. رهبری فکری تحولبرانگیز، در ایجاد رویکرد عملی قیام و خیزش علیه نظام سلطه، یکی از کلیدیترین نقشها را ایفا کرده است. در زمانی که نظام سلطه جهانی، سیطره فکری ـ فرهنگی و سیاسی ـ اقتصادی خود را بر جهان گسترده و تحمیل کرده و تمامی مکاتب جهانی در مقابل نظام سلطه استکباری به زانو درآمدهاند، امام خامنهای(مدظلهالعالی) توانست با راهبردهای عملی و با راهبری اسلام اصیل و همچنین تغییر نگرش نسبت به اسلام، انسان و جامعه، هم در بعد نظری و هم در بعد عملی، نظام سلطه را با چالشهای اساسی روبهرو کند.
یکی از موارد مهم اندیشه سیاسی امام خامنهای اصول بینشی ایشان است که از مؤلفههای تحولبرانگیز و انقلابساز به شمار میآیند. آیا مبانی بینشی اسلام در برانگیختن فرد یا جامعه مسلمان برای «اصلاح» و یا رویارویی با کاستیها، ستمها، تبعیضها و ایجاد روحیه انقلابی و تحولگرا تأثیرگذار بوده است؟ بررسی دیدگاههای رهبر معظم انقلاب نشاندهنده تأثیرگذاری اصول و مبانی بینشی در شکلگیری تمامی تحولات است. نگرش به اسلام، انسان و جامعه، تعیینکننده راهبردهای سیاسی، اقتصادی و فرهنگی نظام اسلامی است و عوامل بینشی از متغیرهای بسیار مهم و تعیینکننده در خیزش مسلمین علیه نظام سلطه به شمار میآیند