چونکه ابروی تو خم گشت کمان شکل گرفت
05 فروردین 1397
دست در دست تو دادیم و جهان شکل گرفت
حرکت کرد زمین بعد زمان شکل گرفت
مژهات تیر کجی بود و برای پرتاب
چونکه ابروی تو خم گشت کمان شکل گرفت
همه انگار که ناخواسته لبخند زدند
نامت آن لحظه که در بین دهان شکل گرفت
حفرهای بود پر از خون وسط سینهی من
مهرت افتاد به قلبم ضربان شکل گرفت
تا که سلمان وسط ظهر پس از نام نبی
اَشهَدُ اَنَّ علی گفت اذان شکل گرفت
مثل خونی که به رگهای بدن جریان داشت
شیعهگی نیز پس از این جریان شکل گرفت
با تو هر جای خرابی شده آبادترین
بیتو در شهر، خرابات مُغان شکل گرفت
با علیاصغر تو روز جهانی عطش
با علیاکبر تو روز جوان شکل گرفت
سر مولا که سری گشت میان سرها
نقشهی قتل علی در رمضان شکل گرفت