لذت کشف واقعیت
به بهانه یازدهمین دوره جشنواره سینمای حقیقت که این روزها در پردیس چارسو در حال برگزاری است.
جشنواره سینما حقیقت
جای خوشحالی است که علی رغم همه مظلومیت های که سینمای مستند در برابر سینمای داستانی به ویژه از نوع تجاری و گیشه ای اش دارد چند سالی است که مستند هم جدی تر گرفته شده، هم آثار جذاب تری در این حوزه تولید می شود و هم مخاطبان مشتاق تری یافته است.
بخشی از این اشتیاق را هم می توان در تماشای برخی آثار مستند در گروه سینمایی هنر و تجربه ردیابی کرد ، هم در اکران عمومی برخی مستندها از جمله صفر تا سکو که هم اکنون در حال اکران است و با استقبال خوب مخاطب روبرو شده و هم در برخی محافل و کانون هایی که به نمایش فیلم های مستند و نقد و بررسی آن می پردازند . طی سالهای اخیر بر تعداد این محافل افزوده شده است چه محافل دانشجویی و کانون فیلم های آن و چه در مراکز و نهادهای سینمایی مثل مرکز گسترش سینمای مستند و تجربی. راه اندازی شبکه مستند و ارتقای کیفی آن را هم می توان به این دلایل اضافه کرد. ضمن اینکه می توان از تولید برخی نشریات تخصصی در زمینه مشترک یا توجه به نقد مستند در نشریات سینمایی هم نام برد.
مجموعه این اتفاقات را که کنار هم می گذاری شمایل و چشم انداز امیدوار کننده تری نسبت به سینمای مستند در ایران ترسیم می شود که شاید ظرفیت و ظرافت های آن بیش از هر چیز در جشنواره سینما حقیقت قابل محک و سنجش است. به اسامی و نام فیلم ها و فیلمسازها که می نگری حتی ردپای برخی از همکاران مطبوعاتی و رسانه ای را هم می بینی که در مقام کارگردان یا تهیه کننده و نویسنده، مستند سازی را هم تجربه کردند و این نشان می دهد که سینمای مستند بستر و مجالی شده برای اینکه استعداد و توانایی های فیلم سازی در این گونه سینمایی برای علاقمندان آن فراهم شود.
با این رویکرد می توان امیدوار بود که در سالهای آتی شاهد مستندهای نوظهوری باشیم با ایده ها و سبک های تازه و خلاقانه. واقعیت این است که بسیاری از نظریه پردازان سینمایی معاصر معتقدند جهان سینمایی آینده متعلق به سینمای مستند است. به نظر می رسد باید بین توسعه رسانه های جدید به ویژه رسانه های مجازی و شبکه های اجتماعی و گرایش به مستند سازی، ارتباط معناداری وجود داشته باشد که این نسبت را از دو حیث می توان تحلیل کرد. یکی اینکه گسترش رسانه های جدید و اساسا آسان شدن دسترسی به رسانه های گوناگون موجب شده تا مخاطبان با انواع مستندها و جذابیت های آن آشنا شوند و این مساله منجر به افزایش شناخت و آگاهی درباره مستند و کارکردهایش شده؛ به طوری که دیگر مستند را با راز بقاء مترادف فرض نمی کنند.
از سوی دیگر توسعه فناوری های جدید و تکنولوژی های رسانه ای، امکان مستند سازی را برای تعداد بیشتری از مردم فراهم کرده. اکنون با در دست داشتن یک موبایل هم می توان از دوربین آن برای ثبت برخی از واقعیت ها و رخدادهای اجتماعی استفاده کرد. مهم نیست که چقدر این فیلم های موبایلی واجد ظرافت و تکنیک های فنی و هنری مستند سازی است مهم این است که فناوری موجب شده تا گرایش به مستند از تماشای آن به ساخت و تولید آن برسد و مجموعه این رخدادها موجب شده تا مستند و انواع آن از جایگاه معتبر تری برخوردار شود و مورد توجه بیشتری قرار بگیرد.
این گرایش در یک بستر کلی تر از حیث فلسفی و روانشناسی نیز قابل توجیه است. به این معنا که انسان اساسا میل به کشف و صید حقیقت دارد و جستجوگری و مکاشفه برای رازگشایی از عالم و آدم به شکل فطری در او نهفته است. سینمای مستند این میل را پرورش داده و تقویت می کند لذا هر چقدر میل به حقیقت یابی و پژوهشگری در جامعه افزایش یابد به موازات آن میل به مستند و مستندسازی هم افزایش می یابد. حضور مستندسازان مستعد و خلاق که به ویژه در یک دهه اخیر شاهد درخشش آنها در جشنواره های مختلف داخلی و خارجی بودیم، افزایش امکانات فنی و فرهنگی مستند سازی در کشور و توسعه ظرفیت های آن، توجه نسل جوان چه در مقام تولید کننده چه در مقام تماشاگر به سینمای مستند و بسط و گسترش انواع رسانه ها که می توانند بازتاب دهنده این رخدادها باشند، دلیل محکمی است تا سیاست گذاران سینمایی و فرهنگی به ویژه مدیران سینمای مستند، قدر این ظرفیت و پتانسیل موجود را بدانند و برای رشد و توسعه مستند سازی بیش از گذشته حمایت و سرمایه گذاری کنند.
برگزاری جشنوارهای مثلا سینما حقیقت بیش از اینکه کارکردی مثل امکان نمایش و اکران داشته باشد مجالی است تا بتوان توان و استعداد مستندسازان جوان را محک زد، استعدادهای خلاق را شناسایی کرد و با حمایت های لازم، بستر مستندسازی برای آنها ایجاد نمود. مستندسازان ما خیلی کمتر از فیلم اولی های سینمای داستانی مورد حمایت قرار گرفته و دیده می شوند. این در حالی است که به جرات می توان گفت بسیاری از مستندهای که سازنده ای گمنام دارند بیش از برخی فیلم های سینمایی که چهره های سرشناس و سلبریتی پشت آن است مخاطب دارد.
سینمای مستند را باید جدی گرفت نه صرفا به دلیل اهمیت آن در ثبت و کشف واقعیت،که به دلیل نقشی که می توانند در ماندگاری تاریخ داشته باشند. به قول جان گریرسون،نظریه پرداز معروف سینما«سینمای مستند حافظ وجدان یک ملت و تاریخ یک کشور است» به عقیده او هدف سازنده یک مستند، گاه نشان دادن است و گاه داوری. در واقع نمایش واقعیت و داوری درباره آن دو کارکرد مهم سینمای مستند است که می تواند در این جشنواره هدف گذاری شود و از دل آن بتوان فهرستی از مستندها را بیرون کشید که مخاطبان را در برابر واقعیت و لذت کشف و فهم آن قرار می دهد.