نیش زبان به همسر
مرحوم آقا شیخ رجبعلی خیاط (رضوان الله علیه) با عده ای به کربلا مشرف شده بودند. در میان آنان یک زن و شوهری بودند.
یک روز که از حرم پس از انجام زیارت بیرون آمده و بر می گشتند، این زن و شوهر با فاصله قابل ملاحظه ای از شیخ و در پشت سر ایشان راه می رفتند… در میان راه در ضمن صحبتی که بین آنها می شود، آن خانم یک نیشی به شوهرش زده و سخنی آزار دهنده به وی می گوید.
هنگامی که همه وارد منزل و آن محل استراحت می شوند و آقا شیخ رجبعلی به افراد (به اصطلاح) زیارت قبولی می گوید؛ به آن خانم که می رسد، می فرماید: تو که هیچ، همه را ریختی زمین!
آن خانم می گوید: ای آقا! چطور؟! من این همه راه آمده ام کربلا؛ مگر من چکار کرده ام؟!
فرمود: از حرم آمدیم بیرون، نیشی که زدی، همه اش رفت!
یعنی همه نور معنوی و فیوضاتی که از زیارت کسب کرده بودی، با این عملت از بین بردی!
سیرۀ رسولخدا(ص) در محبت به کودکان به حدی بود که علاوه بر همبازی شدن با آنان و نادیده گرفتن موقعیت، با فروتنی به بازی با آنها میپرداخت و این در حالی بود که زمان نماز فرا رسیده بود و مردم در انتظار اقامۀ نماز به امامت ایشان بودند. در یکی از روزها که رسولخدا(ص) به منظور خواندن نماز جماعت عازم مسجد بودند، در راه به گروهی از کودکان برخوردند که در حال بازی کردن بودند. بچهها با دیدن پیامبر(ص) دست از بازی کشیدند و به سوی ایشان رفتند و به پیامبر(ص) گفتند؛ «کن جملی»! شتر من باش. رسولخدا(ص) درخواست کودکان را اجابت کردند و مشغول بازی با آنها شدند و این درحالی بود که مردم در مسجد در انتظار ایشان بودند.
بلال که در مسجد همراه مردم منتظر ورود رسولخدا(ص) بود، با مشاهدۀ تاخیر پیامبر(ص) به سمت خانه ایشان حرکت کرد. او در راه به رسولخدا(ص) رسید و با دیدن صحنۀ بازی کردن ایشان با کودکان خواست تا بچهها را از اطراف ایشان دور کند؛ اما رسولخدا(ص) مانع شدند و فرمودند: برای من دیر شدن زمان اقامۀ نماز از ناراحتی کودکان بهتر است. سپس از بلال خواستند تا به خانۀ ایشان برود و برای کودکان چیزی تهیه نماید تا به این ترتیب بچهها حضرت را رها کنند. بلال رفت و از منزل پیامبر(ص) تعدادی گردو پیدا کرد و به محضر ایشان بازگشت. رسولخدا(ص) گردوها را از بلال گرفتند و به بچهها فرمودند: آیا شتران خود را به این گردوها میفروشید؟ کودکان نیز با دیدن گردوها، آنها را از دست پیامبر گرفتند و ایشان را رها کردند.
امروزه توجه به کودکان به اسباب مختلف دنیای مدرنیته و امکانات سرگرم کننده کاذب ، بسیار کم شده غافل از اینکه بازی یکی از ابزارهای قوی تربیتی میباشد .
پی نوشت :
عوفی، سدید الدین محمد ؛ جوامع الحکایات و لوامع الروایات، تهران، نشر ابن سینا 1340ه.ش چاپ اول؛ باب دوم از قسم دوم، ص30.
#در_محضر_اهلبیت
۱. ترس احساسی خاص است. ما از سگ می ترسیم، زیرا روزی سگی به ما حمله کرده است.
۲. اضراب یک ناراحتی است که ممکن است در نتیجه ی هر عاملی فعال شود یا برای مدتی تسکین یابد، اما همیشه از احساس “نا امنی فراگیر” که فرد در زندگی احساس می کند نشأت می گیرد.
میزان ناامنی و اضطرابی که گرفتارش می شویم، عمدتا تابع گذشته ی فرد است. هرچه محیط زندگی کسی پریشان تر و خانواده و محیط فرهنگی اش مشکل دارتر باشند، جریان آزاد اضطراب بیشتر تولید خواهد شد.
طبیعت و ویژگی ضربه ی روحی که به فرد وارد می شود در هر شخص نسبت به شخص دیگر متفاوت است.
۳. از سوی دیگر “نگرانی” در همه ی ما وجود دارد و نتیجه ی “شرایط بی ثبات “انسانی است.
شاید نگرانی را بتوان به عنوان اضطراب وجودی تعریف کرد؛ به این معنا که ما حیوانی هستیم که می فهمیم به چه رشته ی نازکی آویخته ایم.
#جیمزهالیس
توجه خوراک ذهن است به هرچه که توجه کنی قویتر میگردد. هرگز با توجه کردن به بدبختی ها به آنها خوراک نرسان. به چیزهای منفی کمتر توجه کن. در باره رنجهایت زیاد سخن نگو و آنها را بزرگ نکن.
بیشتر به شادی متمایل شو، توجه ات را به شادی های کوچک معطوف کن. لحظات کوتاه شادی را ارج بگذار و خودت را کامل در آنها غرقه کن. اینگونه آن لحظات کوتاه رشد خواهند کرد و در تمام زندگی ات منتشر خواهند شد.
بدانید، بهشت مکانی جغرافیایی نیست، جایی قرار ندارد. بهشت شیوه ای از زندگی است، همانگونه که جهنم نیز راهی برای زندگی است.
جهنم و بهشت همینجا هستند. درست در وسط زندگی ات. گاهی اتفاق می افتد که تو در جهنم قرار داری و شخصی که کنارت نشسته است در وسط بهشت است.
پس بهشت و جهنم از یکدیگر دور نیستند، حالات روانی هستند، راه های زندگی هستند.
? زیبایی و ظاهر
مطمئن باشید کسی را که می خواهید با او ازدواج کنید ظاهرش برای شما قابل قبول است.اصلا هم گوش به حرف بزرگسالان ندهید که قیافه عادی میشود .راست میگویند قیافه زیبا بعد از یک مدتی عادی میشود تا حدی اما قیافه زشت هیچ وقت عادی نمیشود
? خانواده ها
درست است که شما دونفر ازدواج میکنید اما هم ریشه در خانواده دارید هم بسیاریتون ساقه و شاخه و برگ در خانواده دارید
? لایه و طبقه اجتماعی
آن پایگاه اجتماعی است که معمولا به ثروت شما مقام شما و به درآمد شما و ترکیب آنها مرتبط است.
#دکتر_فرهنگ_هلاکویی