شهید مطهری:
در آدمی حسی هست که گاهی به خیال خود می خواهد در برابر امور دینی زیاد خضوع کند، آن وقت به صورتی خضوع می کند که برخلاف اجازه خود دین است یعنی چراغ عقل را دور می اندازد و در نتیجه راه دین را هم گم می کند. از رسول اکرم روایت شده: قَصَمَ ظَهْری رَجُلانِ: جاهِلٌ مُتَنَسِّک وَ عالِمٌ مُتَهَتِّک. یا: قَطَعَ ظَهْری اثْنانِ: جاهِلٌ مُتَنَسِّک وَ عالِمٌ مُتَهَتِّک؛ دو نفر پشت مرا و پشت دین مرا شکستند: نادان متعصب و زاهد، و دیگر عالم لاابالی.
در حدیث است: خداوند دو حجت دارد؛ یکی حجت باطن، دیگر حجت ظاهر؛ حجت باطن عقل است و حجت ظاهر پیغمبران.
داستان شهادت علی علیه السلام و اموری که موجب شد آن حضرت شهید شود از همین نظر… یعنی از نظر انفکاک تعقل از تدین، داستان عبرت انگیزی است.
علی علیه السلام در مسجد در حالی که مشغول نماز بود یا آماده نماز می شد، ضربت خورد و در اثر همان ضربت شهید شد. درست است که «وَ قُتِلَ فی مِحْرابِهِ لِشِدَّةِ عَدْلِهِ» آن تصلّب و انعطاف ناپذیری در امر عدالت برایش دشمنها درست کرد، جنگ جمل و جنگ صفّین بپا کرد، اما در نهایت، دست جهالت و جمود و رکود فکری از آستین مردمی که به نام خوارج نامیده می شدند بیرون آمد و علی علیه السلام را شهید کرد.
/مجموعه آثار استاد شهید مطهری، ج 4
رهبرانقلاب: انقلاب تمام نمیشود، انقلاب استمرار دارد، انقلاب ادامه دارد، انقلاب متوقّف نمیشود. یک صیرورتی وجود دارد؛ صیرورت یعنی شدن، شدنِ دائم، تحوّل دائمی؛ در مسیر انقلاب یک صیرورت دائمیای وجود دارد که این صیرورت دائمی، بتدریج آن آرزوهای بزرگ را، آن ارزشهای والا را، آن آرمانها را در جامعه تحقّق میبخشد.
(دو سخنرانی امام خامنهای در حرم امام خمینی )
سال1394
منظومهی فکری امام دارای خصوصیّات کامل یک مکتب فکری و اجتماعی و سیاسی است.
تحریف شخصیّت امام، تحریف راه امام و منحرف کردن مسیر صراط مستقیم ملّت ایران است.
اگر راه امام را گم کنیم یا فراموش کنیم یا خدای نکرده عمداً به کنار بگذاریم، ملّت ایران سیلی خواهد خورد. آن راهی که میتواند مانع از این تحریف بشود، بازخوانی اصول امام است.
1- اثباتِ اسلام ناب محمدّی و نفی اسلام آمریکایی است.
2- اعتماد به صدق وعدهی الهی، و بیاعتمادی به قدرتهای مستکبر و زورگوی جهانی است؛
3- اعتقاد به ارادهی مردم و نیروی مردم، و مخالفت با تمرکزهای دولتی؛
4- امام طرفدار جدّی حمایت از محرومان و مستضعفان بود؛ و رد اشرافی گری؛
5- امام صریحاً مخالف قلدران بینالمللی و مستکبران و هیچ ملاحظهای نمی کرد.
6- مسئلهی استقلال کشور، ردّ سلطهپذیری است
7- وحدت ملّی است و توجّه به توطئههای تفرقهافکن؛
سال1396
برای انقلابی بودن شاخصهایی وجود دارد. من پنج شاخص را ذکر می کنم.
ما باید سعی کنیم در خودمان این پنج شاخص را ایجاد کنیم و حفظ کنیم، هرجا هستیم؛
اوّل، پایبندی به مبانی و ارزشهای اساسی انقلاب
دوّم، هدفگیری آرمانهای انقلاب و همّت بلند برای رسیدن به آنها
سوّم، پایبندی به استقلال همهجانبهی کشور، استقلال سیاسی، استقلال اقتصادی، استقلال فرهنگی چهارم، حسّاسیّت در برابر دشمن و کار دشمن و نقشهی دشمن و عدم تبعیّت از او
پنجم، تقوای دینی و سیاسی که این بسیار مهم است
این پنج شاخص اگر در کسی وجود داشته باشد، قطعاً انقلابی است، درجات انقلابی بودن، مختلف است
«امام خمینی(ره) یک مرد الهی بود»؛ این جملهای است که در طول دوران مبارزه و پس از پیروزی انقلاب و تا اکنون همواره بر آن تأکید شده است.
رفتار فردی، اجتماعی و سیاسی ایشان حتی در ابعاد دیپلماسی و روابط بینالملل از اصول اسلام ناب محمدی نشئت میگرفت. مهمترین شاخصه حضرت امام(ره) که جهان غرب و اندیشکدههای آن هنوز نتوانستهاند آن را فهم کنند، همین ابعاد الهی زندگی ایشان است؛ زیرا آنها با سنجههای مادی زندگی ایشان و حیات انقلاب اسلامی را تحلیل میکنند و بازی خود را نیز بر استراتژیها و راهبردهایی میکشانند که اولویت آنها ایجاد هراس پرشدت، در خطر قرار دادن جان و مال رهبر و فرزندان، ایجاد هیاهو و جنجال بینالمللی، اعمال فشار و تنگنای مالی، تهدید به حمله نظامی و اشغال سرزمین است؛ اما از آنجایی که حضرت امام(ره) حیات معنوی انقلاب را فراتر از این تهدیدات میدانستند، به موضوعاتی افتخار میکردند که دشمنان ما نه تنها آن زمان، بلکه در آینده هم نمیتوانند به میزان تولید قدرت آنها پی ببرند. امام(ره) میفرمودند: «ادعیه حیاتبخش که او را «قرآن صاعد» میخوانند، از ائمه معصوم(ع) ما است. ما به «مناجات شعبانیه»، «دعای عرفات» حسینبنعلی(ع) و «صحیفه سجادیه» این زبور آل محمد و «صحیفه فاطمیه» که کتاب الهام شده از جانب خداوند تعالی به زهرای مرضیه است، مفتخریم.»
کرنش و انفعال مجموعه کشورهای اسلامی در مقابل غرب که سبب شده نسخه غیر کارآمدی را برای اسلام و مسلمانان عرضه کنند، موجب موضعگیریهای حضرت امام(ره) شده و آنها را اینگونه خطاب قرار میدهند؛ «کارنامه سیاه و ننگین حاکمان بیدرد کشورهای اسلامی، حکایت از افزودن درد و مصیبت بر پیکره نیمه جان اسلام و مسلمین دارد.»
اکنون که در آغاز دهه پنجم انقلاب قرار داریم، ضرورت توجه به ویژگیهای الهی حضرت امام(ره) و انقلاب اسلامی برای مقابله با جبهه غرب احساس میشود تا همه امور با عینک آمریکا دیده نشود. این امر از این رو مهم است که برخی مسئولان اجرایی کشور تحت تأثیر جنگ روانی غرب قرار گرفته و در بعضی موارد دچار انفعال شدهاند، در این شرایط این اندیشه الهی که حضرت امام خامنهای (مدظلهالعالی) نیز ادامهدهنده آن راه است، میتواند در تقویت قدرت و باور به پیروزی تأثیرگذار باشد.
منظومه فکری امام خمینی«ره» با توجه به ویژگیهای آن یک مکتب کامل و جامع فکری، اجتماعی و سیاسی است که ضامن رشد و تعالی ملت ایران میباشد و به فرموده رهبر معظم انقلاب اسلامی تحریف راه امام منحرف کردن ملّت ایران از مسیر صراط مستقیم است.
کج راهههای زیر انحراف و تحریف خط و اصول امام خمینی«ره» است که قطعاً به تزلزل جایگاه رفیع ملت ایران منجر خواهد شد:
1- به جای تکیه بر اسلام ناب محمدّی، به اسلام آمریکایی اتکا کنیم.
2- به جای اعتماد به صدق وعده الهی، به قدرتهای زورگوی جهان اعتماد کنیم.
3- به جای اعتقاد به اراده و نیروی مردم، با تمرکزهای دولتی آنان را از صحنههای مورد نیاز دور کنیم.
4- به جای طرفداری از محرومان، به اشرافیگری روی آوریم.
5- به جای مخالفت با قلدران و مستکبران بینالمللی، راه سازش با آنان را در پیش بگیریم.
6- به جای حفظ استقلال کشور، سلطه بیگانگان را توجیه کنیم.
7- و نهایتاً اینکه به جای حفظ وحدت و انسجام ملّی، بر طبل اختلاف و تفرقه بکوبیم.
قاسم حبیب زاده