#چلـــو_ڪبـــاب
دوره جوانے ابـراهیـم بود. در بازار ڪار میڪرد ابـراهیـم هفته ای یڪبار ما را در چلوڪبابے محل دعوت مےڪرد چند هفتہ گذشت. یڪبار گفت: امروز مصطفی پول غذا را حساب ڪرد همه از او تشکر ڪردیم هفتہ بعد گفت: امروز سعید پول غذا را حـساب ڪرد و همینطور هفتہ های بعد…
ابـراهیم شـهید شد یڪروز دور هم نشسته بودیم. بحث چلوڪباب شد. مصطفی گفت: یادتان مےآید ڪہ ابـراهیـم گفت مصطفی امروز پـول غذا را میدهد؟ آن روز هم پ ول را ابـراهیـم داد. اما براے اینڪه من خـجالت نڪشم…
سعید با تـعجب گفت: من هم همینطور… و بقیه هم همین را گفتند آن روز فهمیدیم در تـمام مدتے ڪه ما با ابراهیم چلوڪباب مےخوردیم تـمام پول غـذا را خودش میداد. چون ما از لحاظ مالے ضعیف بودیم؛ اما این ڪار را ڪرد ڪه ما هم از غذاے خوب لذت ببریم.
” چه آدمـے بـود این #ابراهیــم”
امام باقرعلیه السلام:
اَلبِرُّ وَ الصَّدَقَةُ يَنفيانِ الفَقرَ وَ يَزيدانِ فِى العُمرِ وَ يَدفَعانِ عَن صاحِبِهِما سَبعينَ ميتَةَ سوءٍ ؛
كار خير و صدقه، فقر را مى بَرد، بر عمر مى افزايد و هفتاد مرگ بد را از صاحب خود دور مى كند.
من لا یحضره الفقیه
حضرت سلیمان گنجشکی را دیدند که با عجله و با تمام توان به آتش نزدیک میشد و برمیگشت!
پرسیدند: چه میکنی؟
پاسخ داد: در این نزدیکی چشمه آبی هست و من مرتب نوک خود را پر از آب میکنم و آن را روی آتش میریزم…
ایشان گفتند: حجم آتش در مقایسه با آبی که تو میآوری بسیار زیاد است و این آب فایدهای ندارد.
گفت: شاید نتوانم آتش را خاموش کنم، اما آن هنگام که خدا میپرسد: زمانی که دوستت در آتش میسوخت تو چه کردی؟
پاسخ میدهم: هر آنچه از من بر میآمد!
✸ کثافات دو نوع هستند: کثافات ظاهری یا بدنی که با حمام رفتن، آنها پاک می شوند و برای پاک شدن از آنها نیازی به دعا کردن نیست و دسته دوم کثافات، گناه هستند. که بر روح آدم اثر می گذارد. گناه هم دارای بوی بد هست و انسان گنهکار بوی بد می دهد. اما انسان مومن خوشبوست.
✸ «اویس قرنی» تصمیم گرفت که به زیارت پیامبر خدا صلی الله علیه وآله بیاید، مادرش گفت: اگر به مدینه رفتی و پیامبر خدا صلی الله علیه وآله تشریف نداشتند، در آنجا نمان، برگرد. اویس به مدینه آمد ولی پیامبر خدا صلی الله علیه وآله خارج مدینه بودند، اویس منتظر آن حضرت نشد و به خانه بازگشت. وقتی پیامبر خدا وارد مدینه و خانه شدند، فرمودند: « من بوی اویس را می شنوم. » اصحاب گفتند : بله، شخصی به نام اویس قرنی به اینجا آمده بود.
✸ اطاعت از مادر واجب است، بعضی ها خشک مقدس هستند. بدون اینکه به پدر و مادر خبر بدهند، شب به مسجد جمکران می روند و پدر و مادر تا صبح چشم به راه آنها می مانند. این چه جمکران رفتنی است؟ پدر و مادر را از خود راضی نگه دارید.
منبع: ڪتاب #بدیع_الحکمة حکمت ۴۷ از مواعظ آیت الله مجتهدے تهرانۍ(ره)