مردم فکر می کنند با فرار از یک موقعیت یا یک شخص ناخوشایند وناهماهنگ می تو انند از شر آن خلاص شوند بی خبر از اینکه به هر کجا بروند با همان وضع روبه رو خواهند شد
وآن قدر این تجربه ها تکرار می شود تا در سهایی را که باید بیاموزند فرا گیرنداگر از پدر عصبانی وسخت گیرتان فرار کنید وازدواج را تر جیح دهید در زندگیتان همان وضع را دریافت می کنید اگر از کارتان ناراضی وناخشنود بیرون بیایید دوباره در کار بعدی دچار نارضایتی می شوید شما باید ارتعاش واحساستان به آن شرایط وافراد را خوب کنید وسپس از آنها رها شوید تا دوباره همان چیزها را دریافت نکنید وخواسته تان را جذب کنید .
گاهي اوقات فراموش ميكنم كه چگونه به خداوند التماس ميكردم كه فرزندي سالم به من عطا كند.
گاهي اوقات در اثر خستگيهاي روزانه و فشارهاي زندگي، فراموش ميكنم كه چه روزها و شبهایی به درگاه خداوند اشك ميريختم، كه فرزندي را كه در شكم دارم سالم به مقصد برساند.
گاهی فراموش ميكنم فرشتهاي که در كنارم دارم؛ اگر نبود، همه چيز برايم بيمفهوم بود.
فراموش ميكنم:
بيشتر ببينمش،
بيشتر برايش وقت بگذارم،
بیشتر از او لذت ببرم تا دنبال ایراد گرفتن از او باشم!
كمتر سرش فرياد بكشم،
و كمتر او را مواخذه كنم.
خدايا! بار ديگر از درگاهت تقاضا ميکنم براي بزرگ كردنش و انسان تربيت كردنش، به من صبر بدهی.
بارالها! به من نيرو بده تا چون كوهي محكم در كنارش باشم و به من توانايي بده تا با او دوست باشم.
#از خوی روباه صفتی دشمن غافل شو
َ لَکِنِ الْحَذَرَ کُلَّ الْحَذَرِ مِنْ عَدُوِّکَ بَعْدَ صُلْحِهِ فَإِنَّ الْعَدُوَّ رُبَّمَا قَارَبَ لِیَتَغَفَّلَ فَخُذْ بِالْحَزْمِ وَ اتَّهِمْ فِی ذَلِکَ حُسْنَ الظَّنِّ.
«نهج البلاغه، نامه 53»
لکن زنهار ،زنهار ،از دشمن خود پس ازآشتی کردن ،
زیرا گاهی دشمن نزدیک میشود ،تا غافلگیر کند
پس دوراندیش باش
وحسن ظن خودرا متهم کن
به دشمن سوءظن داشته باش
…..پس خیانت و فریب در عهدوپیمان راه ندارد
مبادا قراردای را امضا کنی که در آن برای #دغلکاری و #فریب راههایی وجود دارد
رهبر انقلاب:
مسئولین کشور در امتحان بزرگی هستند:
آیا #عزت_ملت را حفظ خواهند کرد یا نه؟/
گفته میشود با 3کشور اروپایی ادامه میدهیم.
من به این 3کشور هم #اعتماد ندارم؛ به اینها هم اعتماد نکنید.
اگر میخواهید قرارداد بگذارید، تضمین عملی بگیریم وَالّا اینها همان کار آمریکا را خواهند کرد.
اگر نتوانستید تضمین قطعی بگیرید، دیگر نمیشود برجام را ادامه داد
?رهبر انقلاب هنگامی که به غرفهی انتشارات نیلوفر رسیدندکتابی نظرشان را جلب کرد و پرسیدند این همان چهارجلدی قدیمی است؟ و جواب گرفتند بله. پرسیدند مترجمش چه کسی بود؟ گفتند ابوالحسن نجفی.
?ایشان گفت: آها ابوالحسن نجفی… بگذارید یک ماجرایی را تعریف کنم. سالها قبل ابوالحسن نجفی با آقای مرحوم حبیبی و چند نفر دیگر از بزرگان ادبیات آمدند پیش ما. من پرسیدم «شما مترجم “خانواده تیبو” هستید؟» آقای نجفی از اینکه من اسم این رمان را بلدم تعجب کردند. بعد که نشستیم من از رمان تعریف کردم و نقدی هم به ترجمه ایشان گفتم. آقای نجفی با تعجب بیشتر پرسید: «شما واقعا هر چهار جلد را خواندهاید؟ من اصلا فکرش را نمیکردم شما حتی اسمش را شنیده باشید!»
?ایشان با خنده ادامه داد: گفتم حالا خوانده بودم دیگر… خدا آقای ابوالحسن نجفی را بیامرزد. کتاب خانوادهی تیبو رمان خیلی خوبی بود که متاسفانه در حد قدرش معروف نشد.
?خانواده تیبو رمان بلندی است که توسط روژه مارتن دوگار نویسنده فرانسوی و برنده جایزه نوبل ادبیات نوشته شدهاست. این رمان از سویی به بررسی وقایع اروپا در سالهای ابتدایی قرن بیستم و سالهای جنگ اول جهانی میپردازد و از سویی دیگر همگام با آن شرح وقایع خانواده ثروتمند و فرهیخته فرانسوی یعنی خانواده تیبو را توصیف میکند