در هلند که بزرگترین صادرکنندهی گل جهان است، دانشمندان آزمايشي را انجام داده اند:
آنها بچههای یک مهدکودک را به مزارع گلها بردند، و به آنها گفتند كه در مسیرهایی که بین ردیفهای گل وجود داشت بازی کنند يا راه بروند يا حتی بدوند ولی مواظب باشند كه به گلها صدمه نزنند.
نتيجهی اين آزمون بسيار جالب بود؛ آنها ملاحظه میكنند جاهایی که بچهها در آن بازی کردند، گلها با نشاط تر و شادابتر شدند و زودتر هم رشد کردند!
دانشمندان نتیجهی تحقیقات خود را به دولت هلند اعلام کردند.
دولت هلند بخشنامهای به مهد کودکها داد که هر مهد کودک موظف شد هفتهای یک روز، مهد را تعطيل کرده و بچهها را به مراکز پرورش گل برده و اجازه دهند تا در آنجا به بازی مشغول شوند. اين كار باعث شد كه محصول گلها به طرز چشمگيری افزايش پيدا كند و كودكان نيز دارای نشاطی مضاعف شدند.
نشاط و شادابی نه فقط انسانها بلکه به تمام موجودات زنده انرژی مثبت میدهد و عشق به زيستن را افزايش میبخشد،
ازنشاط و شادمانی و انرژی فرزندانمان بهره ببریم
رسول خدا(ص ) فرمود :
وقتي بنده بر حال طهارت بخوابد، روحش را به عرش عروج دهند، پس رؤيايش راست است ، و اگر بر طهارت نخوابيد، روحش از رسيدن به آن قاسراست ، بنابر اين خواب اضعاث احلام(خوابهاي پراكنده و پريشان ) مي شود كه راست در نمي آيد .
منبع: فضائل و سیره چهارده معصوم
آیَتُ الله مُجْتَهِدےٖ تِهْرَانےٖ(ره):
شیخ اسماعیل دولابی:
خدا یک تار و یک تور و یک تیر دارد. با تار و تور و تیرِ خود ، آدم ها را جذب می کند.
تار خدا قرآن است . نغمه های قرآن آسمانی است . خیلی ها از این طریق قرآن جذب می شوند.
خیلی ها را با تور جذب خودش می کند ، مثل مراسم اعتکاف و مراسم ماه رمضان و شب قدر .
⚪️تیر خدا همان بارهای مشکلات است . غالب آدم ها را از این طریق جذب خودش می کند.
اولیای خداوند برای مشکلات لحظه شماری می کردند.
شد دلم آسوده چون تیرم زدی
ای سرت گردم چرا دیرم زدی؟
آیَتُ الله مُجْتَهِدےٖ تِهْرَانےٖ(ره):
روزى مردی نزد عارف اعظم آمد و گفت من چند ماهى است در محله اى خانه گرفته ام روبروى خانه ى من يک دختر و مادرش زندگى مى کنند هرروز و گاه نيز شب مردان متفاوتى انجا رفت و امد دارند مرا تحمل اين اوضاع ديگر نيست عارف گفت شايد اقوام باشند گفت نه من هرروز از پنجره نگاه ميکنم گاه بيش از ده نفر متفاوت ميايند بعدازساعتى ميروند.
عارف گفت کيسه اى بردار براى هر نفر يک سنگ در کيسه انداز، چند ماه ديگر با کيسه نزد من آيى تا ميزان گناه ايشان بسنجم .
مرد با خوشحالى رفت و چنين کرد. بعد از چندماه نزد عارف آمد وگفت: من نمى توانم کيسه را حمل کنم از بس سنگين است شما براى شمارش بيایید عارف فرمود: يک کيسه سنگ را تا کوچه ى من نتوانى بیاوری، چگونه مےخواهى با بار سنگين گناه نزد خداوند بروى؟؟؟
حال برو به تعداد سنگها حلاليت بطلب و استغفارکن .. چون آن دو زن همسر و دختر عارفى بزرگ هستند که بعد از مرگ وصيت کرد شاگردان و دوستارانش در کتابخانه ى او به مطالعه بپردازند. اى مرد انچه ديدى واقعيت داشت اما حقيقت نداشت. همانند تو که در واقعيت مومنی اما درحقيقت شيطان …!!!
آیت الله مجتهدی تهرانی(ره):
سوءظن نداشته باش
گمان بد نبر!! مردی در حال نگاه کردن بہ زنی است، نباید گمان بد ببری❗️ شاید او خواهرش باشد. با سوء ظن ، انسان از عذاب خدا نجات ندارد مگر اینکه آن را ترک کند.
___________________