آیت الله جوادی آملی:
تفسیر و نشر معارف قرآن و اهل بیت مهمترین رسالت امام جواد(ع)
آخر ذیالقعده مصادف با شهادت جانسوز ابن الرضا حضرت جواد الأئمه(ع) میباشد. آن حضرت در مدت کوتاه عمر شریف خود توانستند پرسشهای کثیر و مکرر افراد معاند و مغرض و نیز علاقمندان به معارف الهی را بطور کامل پاسخ گفته و چشمهای همگان را بسوی مقام رفیع امامت خیره سازند.
وقتی وجود مبارک امام جواد(سلام الله علیه) در دوران کودکی به مقام شامخ امامت رسید به او عرض کردند که مگر کودک به مقام شامخی میرسد مثل نبوت یا امامت؟ فرمود: ﴿وَ آتَیناهُ الْحُکْمَ صَبِیاً﴾ که در قرآن میخوانید این سند آن است که اگر کسی از علم لدنی برخوردار باشد ذات اقدس الهی چنین سمتی را به او عطا میکند. بعد وقتی وارد فضای جامعه شدند مهمترین کارشان تفسیر قرآن و نشر معارف قرآن و اهل بیت بود.
ایشان در ادامه به تفسیر آیه ای از قرآن کریم در رابطه با بررسی آراء مختلف مکتب های گوناگون از لسان نورانی امام نهم(ع) پرداخته و ابراز داشتند: خدای سبحان در قرآن کریم در سوره «زمر» به همه ما امر کرد و بشارت داد و فرمود: آنها که مکتبهای گوناگون آراء مختلف را بررسی میکنند و بهترینش را برمیگزینند به آنها مژده بده ﴿فَبَشِّرْ عِبادِ ٭ الَّذینَ یسْتَمِعُونَ الْقَوْلَ فَیتَّبِعُونَ أَحْسَنَهُ﴾ وجود مبارک امام جواد(ع) برای تبیین این گونه از آیات به همه ما فرمود:
? هرکس گوش به حرف گویندهای میدهد دارد او را عبادت میکند! منظور از این گفتن، تنها گفتن در قبال نوشتن یا رفتن و مانند آن نیست، بلکه اعمال و نوشته دیگران را نیز شامل می شود؛ فرمود اگر کسی گوش به حرف کسی بدهد، مقاله کسی را نگاه کند، روزنامه کسی را، سخن کسی را گوش بدهد، که بخواهد آن را بپذیرد باید بداند دارد او را عبادت میکند اگر او انشاءالله از خدا و پیغمبر بگوید، این کار او عبادت خداست و اطاعت پیغمبر، اگر خدای ناکرده او باطل میگوید او دارد شیطان را عبادت میکند. لذا این حدیث نورانی به این نکته اشاره دارد که هرگز نباید هیچ نوشتار و گفتار و سخنی را بدون تحقیق و تفحّص بپذیریم.
علی بن اسباط میگوید: امام جواد (که سن کم داشت) به طرف من میآمد و من به قامت و قیافه او مینگریستم، تا وقتی به شهر خود رفتم، بتوانم شکل و شمایل آن حضرت را برای دوستانم توصیف کنم، در این فکر بودم که آن حضرت نشست و فرمود: حجت خدا در امامت مانند حجت او در نبوت است، خدا در قرآن (آیه ۱۳ مریم) میفرماید: (و آتیناه الحکم صبیا: و فرمان نبوت را در کودکی به او (یحیی) دادیم).
و (در آیه ۲۲ یوسف) میفرماید:
(و لما بلغ اشده آتیناه حکما و علما: و هنگامی که یوسف به مرحله بلوغ و قوت رسید، ما (حکم) و (علم) به او دادیم).
و (در آیه ۱۵ احقاف) میفرماید:
(و لما بلغ اشده و بلغ اربعین سنة: و هنگامی که به مرحله بلوغ و قوت رسید و به هنگامی که به چهل سالگی رسید …)
بنابراین (طبق قرآن) هم رواست که (حکمت) در کودکی به امام داده شود، چنانکه رواست (حکمت) در چهل سالگی به او داده شود.
کافی، باب مولد ابی جعفر علی ثانی، حدیث ۳، ص ۴۹۴ - ج ۱.
تبیین امامت
آنهایی که مهم هستند را بگذار درون دایره، کم اهمیت ترها را روی خط
و باقی را بیرون از این دایره فرضی تصور کن. هر وقت کسی حرفی به تو زد که خاطرت رنجید ببین کجای دایره ات هستند؟؟ جزو افراد مهمند یا نه فقط هستند .
آیا براستی ارزش دارد از کسانی که برایمان اهمیتی ندارند برنجیم !؟
چرا بگذاریم آدمهای کم اهمیت زندگیمان ، ما را نارحت کنند حتی برای ثانیه ای!؟ یادمان باشد وقتی دیگران بدانند که نمیتوانند ناراحتتان کنند، دیگر تلاشی هم برای ناراحت کردن شما نمی کنند.
این راز آرامش من است دوست خوبم
یک دایره فرضی
➖ آهنگهای منفی گوش ندهید… فرقی نمیکنه چه مجاز چه غیر مجاز، جملاتی که زندگی برایم مرگ شده و خیلی جملات مایوس کننده ، که در بعضی از آهنگهاست ، بسیار مخربه، چون تک تک این واژه های منفی در ناخودآگاه شما می نشیند.
➖ به دنبال سوالات منفی نروید چون ذهنتان نیز به دنبال جوابهای منفی می رود مثلا چرا من این قدر بدشانسم؟
چرا کارهایم خوب پیش نمیرود ؟چرا همیشه ترکم میکنند؟وبسیاری از این سوالات منفی که سودی برایتان نخواهد داشت در عوض سوال های مثبت از خودتان برسید تا جواب های مثبت بگیرید بپرسید که چه چیزی خوشحال ، موفق وجذابتان میکند بقیه را به ذهن بسپارید
نیاز نیست که پاسخ دهید ذهن ناخودآگاه به دنبال جواب مثبت میرود وچیزهایی را پیدا میکند که برایتان خوش آیند است