تئوری گلاسر ده اصل مهم را برای رفتارمتصوّر است:
اصل اول :
ما مالک هیچکس نیستیم و نمیتوانیم رفتارهای دیگران را «کنترل» کنیم. ما فقط میتوانیم رفتارهای خودمان را کنترل کنیم.
اصل دوم :
تنها چیزی که میتوانیم به دیگران بدهیم «اطلاعات» است.
اصل سوم :
تنها مشکلات روانی که در بلندمدت با انسانها همراه میمانند، «مشکلات عاطفی» است.
اصل چهارم :
مشکلات عاطفی، بخشی از «زندگی حال حاضر» ما هستند.
اصل پنجم :
امروز ما را آنچه در گذشته روی داده میسازد، اما نمیتوان در گذشته ماند. تنها کاری که از دست ما بر می آید، ارضاء نیازهای پایه ای در حال حاضر و تلاش برای آن است.
اصل ششم :
ما در ذهن خود تصویری ذهنی از دنیای بیرون داریم که میتوان آن را «دنیای کیفی» نامید و ارضای نیازها یعنی واقعیت بخشیدن به این «دنیای کیفی».
اصل هفتم :
تنها چیزی که وجود دارد «رفتار ما» است.
اصل هشتم :
هر رفتار چهار مولفه دارد: حرکت، فکر، احساس و فیزیولوژی.
اصل نهم :
رفتارها انتخاب میشوند اما از میان چهار المان حرکت، فکر، احساس و فیزیولوژی، ما فقط بر روی «حرکت» و «فکر» کنترل داریم.
اصل دهم :
رفتارها را با «افعال» نامگذاری میکنیم و در نامگذاری عموماً به بخشی از رفتار که برای ما به شکل ساده تری قابل تشخیص و تمایز است، توجه میکنیم.