باقالی پلو وماهیچه
04 اسفند 1395
مردی در رستوران با تلفن صحبت می کرد، ناگهان خوشحالی کرد و گفت: همه مهمان من هستن به باقالی پلو و ماهیچه، بعد از 18 سال دارم بابا میشم.
چند روز بعد اون مرد رو با بچه 3 ساله دیدم. علت کار اون روزشو پرسیدم.
گفت:
آن روز میز بغلی، پیرزنی به شوهرش گفت:
ای کاش امروز باقالی پلو با ماهیچه می خوردیم، شوهرش با شرمندگی خواست بخاطر پول کمشان، فقط سوپ بخورند، من هم با آن تلفن ساختگی خواستم که اون پیرمرد شرمنده همسرش نشه.
انسان و از رو اعمالش بشناس نه از روي حرفي كه ميزنه