فردي كه مقیم لندن بود، تعریف میکرد که یک روز سوار تاکسی شدم در بين راه کرایه را پرداختم. راننده بقیه پولم را که برگرداند متوجه شدم 20 پنس اضافه تر داده است! چند دقیقهای با خودم کلنجار رفتم که بیست پنس اضافه را برگردانم یا نه؟ آخر سر بر خودم پیروز شدم و بیست پنس را پس دادم و گفتم آقا این را زیاد دادی …
گذشت و به مقصد رسیدیم .موقع پیاده شدن راننده سرش را بیرون آورد و گفت آقا از شما ممنونم. پرسیدم بابت چی؟ گفت می خواستم فردا بیایم مرکز شما مسلمانان و مسلمان شوم اما هنوز کمی مردد بودم. وقتی دیدم سوار ماشینم شدید خواستم شما را امتحان کنم. با خودم شرط کردم اگر بیست پنس را پس دادید بیایم. انشاءالله فردا خدمت می رسیم! تعریف میکرد: تمام وجودم دگرگون شد حالی شبیه غش به من دست داد .من مشغول خودم بودم در حالی که داشتم تمام اسلام را به بیست پنس می فروختم
بسم الله الرحمن الرحیم
رسول باطن و رسول ظاهر .
خداوند به انسان دو رسول عنايت فرموده: يكى عقل كه رسول باطن است و هميشه با انسان است، و ديگر رسول ظاهر كه پيامبر اوست و انسان را به دعوت رسول باطن وا ميدارد و ترغيب مى نمايد.
بنابراين، اگر انسان راه حقّ را طىّ ننمود و سرپوش روى رسول باطن گذارد و رسول ظاهر را هم ردّ كرد، تقصير خود اوست.
ذلِكَ بِمَا قَدَّمَتْ أَيْدِيكُمْ وَ أَنَّ اللَهَ لَيْسَ بِظَلَّامٍ لِلْعَبِيدِ. [1]
«اين نتائج عمل، همان است كه دستهاى شما پيش فرستاده است، و خداوند نسبت به بندگان خود ستم نمى كند.»
انسان ميگويد: بار پروردگارا چرا جزاى مرا اين چنين مقرَّر داشتى؟
در پاسخ ميگويد: اين اعمال خود شماست كه قبلًا فرستاده ايد و در دستگاه منظّم و دقيق ما ثبت و ضبط شده؛ اين واكنش و عكس العمل خود شماست، نفسِ عمل شماست كه در اين عالم بدين صورت در آمده است، نه آنكه من ظلم نمودم و شما را به عقوبتى بيش از عمل شما مبتلا ساختم؛ نفسِ عمل شما در دنيا خراب بود حالا آن خرابى ظهور كرده؛ و اعمال صالحه مؤمن در دنيا خوب بود حالا آن خوبى ظهور نموده است.
معادشناسی ، ج۳، ص ۲۴۴،۲۴۵
حضرت علامه حاج سید محمد حسین حسینی طهرانی رضوان الله علیه