امام صادق عليه السلام فرمودند : سجده بر خاك قبر حسين عليه السلام نورش تا زمین هفتم را نوراني مي كند . هر كس تسبيحي از خاك قبر امام حسين عليه السلام به همراه داشته باشد.
وسایل الشیعه,ج ۵,ص۳۶۵
امام صادق عليه السلام كيسه اي داشت كه در آن تربت امام حسين عليه السلام را نگه مي داشت . هر وقت كه نماز مي خوانده آن را بر سجاده اش مي ريخت و بر آن سجده مي كرد .و می فرمود : سجده بر تربت امام حسين عليه السلام هفت حجاب(بین خدا وبندگان) را پاره مي كند .
وسایل الشیعه,ج ۵,ص۳۶۶
امام صادق عليه السلام فرمودند : هر كس با تسبيح خاك كربلا يك دور استغفار يا كاري ديگري بكند ، خداوند براي او هفتاد مرتبه مي نويسد . سجده بر خاك كربلا ، حجاب هفت آسمان را پاره مي كند .
وسائل الشيعة ، ج ۶، ص۴۵۶
آیت الله مجتهدی تهرانی (ره):
انسان باید در گدایی از خدا سماجت کند، هیچ دعایی را کوچک نشمارید، شاید استجابت در همان دعا باشد.
هر کس بعد از نماز، یک دعا پیش خدا محل دارد که حاجت بگیرد، آن وقت بلند می شود و می رود.
تا نماز را خواندی بلند نشو و نرو ، تعقیبات بخوان، دعا بخوان. همانطور که بادبادک بدون دنباله بالا نمی رود، نماز هم بدون تعقیبات بالا نمی رود.
بعد از نماز حتما تعقیبات بخوان. بنشین در خانه خدا و گدایی کن و حاجت بخواه. شاید همین امشب دعایت گرفت.
انسان باید در گدایی از خدا سماجت کند. خود خدا می فرماید:شما بخوانید مرا، من مستجاب می کنم دعایتان را.
خداوند متعال در آيات الهي به پيامبر اکرم (صلي الله عليه و آله) توصيه مي کند تا به امکانات ديگران چشم نداشته باشد:
(وَ لا تَمُدَّنَّ عَيْنَيْكَ إِلى ما مَتَّعْنا بِهِ أَزْواجاً مِنْهُمْ زَهْرَةَ الْحَياةِ الدُّنْيا لِنَفْتِنَهُمْ فيهِ وَ رِزْقُ رَبِّكَ خَيْرٌ وَ أَبْقى: و زنهار به سوى آنچه اصنافى از ايشان را از آن برخوردار كرديم [و فقط] زيور زندگى دنياست تا ايشان را در آن بيازماييم، ديدگان خود مدوز، و [بدان كه] روزىِ پروردگار تو بهتر و پايدارتر است.)(طه: 131)
همچنين بيان مي کند که در برابر امکاناتي که به ديگران داده ايم شما بر توانايي ها و امکانات خود تکيه کنيد نه اينکه خود را با کشورها و شخصيت هاي مختلف مقايسه کنيد و از کمبود هاي خود غمگين و ناراحت بشويد چرا که اين طرز تفکر نشانه عدم رشد كافى و احساس حقارت درونى و كمبود همت مى باشد.
ملتي که مي خواهد در برابر مستکبران دنيا با عزت و سربلندي قد علم کند به جاي اينکه مدام خود را با سرمايه ها و پيشرفت هاي آنها مقايسه کند ، نيروى فكرى و جسمانى خويش را در راه رشد و ترقى خويشتن به كار مى گيرد، و به خود مى گويد من چيزى از ديگران كمتر ندارم و دليلى ندارد كه نتوانم از آنها پيشرفت بيشترى كنم ، من چرا چشم به امکانات و پيشرفت هاي آنها که آن هم فقط در جهت مادي است و در بحران معنويت دست و پا ميزنند بدوزم من خودم بهتر و بيشتر توليد مى كنم .(برگفته از تفسير نمونه)