چون عطش به حیات برتر را در انسان ایجاد میکند
?بزرگترین اتفاق زندگی انسان، پیداکردنِ یک حسّ خوب نسبت به حیات برتر است؛ این حسّ خوب همان #ایمان است.
?وقتی از وجود یک حیات برتر در همین دنیا(نه فقط در آخرت) به کسی خبر دادند و او احساس خوبی پیدا کرد و قبول کرد که «این حیات هست»؛ یعنی ایمان آورده است.
?ایمان مؤثرترین عامل در حیات بشر است؛ برای اینکه بین ما و آن حیات برتر پیوند برقرار میکند، عطش آن را در ما ایجاد میکند و مزهاش را به ما میچشاند.
?شب هشتم محرم ۹۶، دانشگاه امام صادق(ع
#مؤثرترین_مفهوم_در_حیات_بشر #محرم۹۶
یکی از گناهان، استخفاف نماز یعنی سبک شمردن #نماز است.
یعنی چه؟ یعنی وقت و فرصت دارد، میتواند نماز خوبی با آرامش بخواند ولی نمیخواند.
نماز ظهر و عصر را تا نزدیک غروب نمیخواند، نزدیک غروب که شد یک وضوی سریعی میگیرد و بعد با عجله یک نمازی میخواند و فوراً مهرش را میگذارد آن طرف؛ نمازی که نه مقدمه دارد نه مؤخره، نه آرامش دارد و نه حضور قلب. طوری عمل میکند که خوب دیگر این هم یک کاری است و باید نمازمان را هم بخوانیم. این، خفیف شمردن نماز است.
⭕️ اینجور نماز خواندن خیلی فرق دارد با آن نمازی که انسان به استقبالش میرود؛ اول ظهر که میشود با آرامش کامل میرود وضو میگیرد، وضوی با آدابی، بعد میآید در مصلّای خود اذان و اقامه میگوید و با خیال راحت و فراغ خاطر نماز میخواند. «السّلام علیکم» را که گفت فوراً در نمیرود، مدتی بعد از نمازْ با آرامش قلب تعقیب میخواند و ذکر خدا میگوید. این علامت این است که نماز در این خانه احترام دارد.
نمیگویم نماز بخوانید:
بالاتر از نماز خواندن، محترم بشمارید.
اولًا برای خودتان در خانه یک مصلّایی انتخاب کنید (مستحب هم هست) یعنی در خانه نقطهای را انتخاب کنید که جای نمازتان باشد، مثل یک محراب برای خودتان درست کنید.
اگر میتوانید (همان طوری که پیغمبر اکرم یک مصلّی و جای نماز داشت) یک اتاق را به عنوان مصلّی انتخاب کنید. اگر اتاق زیادی ندارید، در اتاق خودتان یک نقطه را برای نماز خواندن مشخص کنید.
یک جانماز پاک هم داشته باشید. در محل نماز که میایستید، جانماز پاکیزهای بگذارید، مسواک داشته باشید، تسبیحی برای ذکر گفتن داشته باشید. وقتی که وضو میگیرید، اینقدر با عجله و شتاب نباشد
مجموعهآثاراستادشهیدمطهری، ج۲۳، ص: ۵۱۱
آیت الله حائری شیرازی
تربیت حسینی
امامان ما تفقّه در دین را بهخوبی به اولادشان یاد میدادند و آنها را تربیت میکردند. پس از عاشورا اوضاع کمی آرامتر شده بود و یزید بر سر صلح آمده بود و میخواست استمالت کرده باشد.
روزی امام سجاد علیه السلام و کودکی از فرزندان امام حسین علیه السلام را نزد خود خواند. یزید رو به آن کودک کرد و گفت: آیا با پسر من، خالد، کُشتی میگیری؟ آن کودک گفت: نه؛ ولی چاقویی به من بده و چاقویی هم به او تا با هم مقاتله کنیم. یا من او را میکشم یا او مرا.
معنایش این است که کُشتی کار دوستان است و دو رفیق با هم کُشتی میگیرند، من با بچۀ تو دوست نیستم. تو با پدر من دوست نبودی، پس من چگونه با بچۀ تو دوست باشم؟! «إِنِّي سِلْمٌ لِمَنْ سَالَمَكُمْ وَ حَرْبٌ لِمَنْ حَارَبَكُمْ» (من در صلحم با آنکه با شما در صلح است و در جنگم با آنکه با شما در جنگ است). اسلام این است.
کتاب آئینه تمام نما/فصل 2، درسهای عاشورا/ صفحه 68
#مولای من!
میخواهم امروز با شما حرف بزنم چرا که اعتقاد دارم ،یَسْمَعونَ کَلامی،
پس ای آقای مهربانی ها ! در آغار سلام علیکم،
نه تنها از طرف من بلکه، عَنْ جَمیعٍ الْمومنینَ وَ المُومِنات،
چرا که می دانم یُرَدَُون سْلامی.
یابنَ الصَّراطِ المُسْتَقیم ! امروز می خواهم عهدم را با شما تجدید کنم،
عهدی که بارها آن را شکسته اما، .
اما هربار به دنبال فرصتی بوده ام که دوباره آن را تجدید کنم.
یابنَ البُدورِ المُنیرَه ! به من هم حق بده که گاهی تو را فراموش کنم،
چرا که عَزیز عَلیَّ عَنْ اَرَی الخَلْقَ وَ لا تری،
اما با همه ی وجودم اقرار می کنم تو را دوست دارم.
یابنَ یس وَ الذَّاریات !
به من هم لیاقت بده در چنین روزی دستانم را بالا برم و
از خدای بخواهم عَجّلْ لَنا ظُهورَه، چرا که معتقدم، نَریه قریبا.
یابنَ الاَنجمِ الزَّاهرَه !
هرچند گاهی دیگرانی که شما نمی پسندیدید را، یاری نمودم،
دنبالشان رفتم و از آنها دفاع کردم،
اما می خواهم که:
اللهمَ اجْعَلنی مِنْ انْصارِه و اعوانه وَ الذّابینَ عنه وَ المُستَشهَدینَ بین یدیه.
یابنَ النَبإ العَظیم !
هر چند گاهی زیبایی های دنیا چشمانم را خیره کرده است، اما
به من معرفت بده که بدانم که زیبایی تویی و همواره بخواهم:
اَللهمَ أرنّی الطَّلعةَ الرَّشیدَه.
اما ای امام المنتظَر! از امروز و در تمامی لحظات و ساعت ها تا پایان عمرم از تو
می خواهم عهد و بیعتی را که برگردنم است را حفظ کنم،
عهدی که لا اَحولَ عَنْها و لا اَزول اَبدا …. ان شا الله
#اللهم_عجل_لوليك_الفرج
#انتظار_فرج
#مهدی_صاحب_زمان
#ظهور
#ظهور_نزديك_است .
در تمنای نگاهت بی قرارم تا بیایی
.
من ظهور لحظه ها را می شمارم تا بیایی
.
خاک لایق نیست تا به رویش پا گذاری
.
در مسیرت جان فشانم گل بکارم تا بیایی
.
#متی_ترانا_و_نراک