با توجه به اینکه گفته می شودفرقه یمانی تشابه به بهائیت دارد لطفا شباهت ها را بیان نمایید
• نقش ستاره منحوس داوود در فرقه یمانی مشابه اذکار مقدس علیمحمد شیرازی نوشتهشده درون ستاره داوود است.
• مدعی یمانی ادعای علم غیب دارد و میرزا حسینعلی مازندرانی ادعا دارد ظهور خداوند بوده است.
• فرقه بابیت با ادعای ارتباط و بابیت امام زمان شروع کرده و بعد به ادعاهای دیگر انجامید، اما احمد اسماعیل گاطع نیز ادعای ارتباط مکرر با امام زمان دارد.
• مدعی یمانی ادعا دارد میخواهد انحرافات حوزه علمیه را برطرف کند، درحالیکه اخراجی حوزه علمیه است. علیمحمد باب نیز چون در ابتدا موردحمایت روسیه بود از طبقه کارگر استفاده کرده و خود را حامی آنها معرفی میکرد.
• شعار در دست داشتن تأویل آیات و استفاده ابزاری از احادیث و روایات در هر دو فرقه بابیت و یمانی وجود دارد.
• به وجود آوردن تشکیلات حزبی و ساختار تشکیلاتی نیز از وجوه مشترک دو فرقه است.
• احمد اسماعیل گاطع در بیانیههایش بهکرات قرآن را با غلطهای بسیار قرائت میکند، باب نیز در جلسات متعدد قرآن را اشتباه خوانده و عربی را بهاشتباه مینوشت اما باوجود انتقاد فراوان باز اصرار داشت همانگونه بخواند! وی مانند برخی گروههای شیطانی که به تعمد قرآن را نادرست میخوانند، تا معنویت قرآن تأثیری بر آنها نداشته باشد، عمل میکرد.
• توهین به علماء و مراجع از وجوه مشترک همه این نحلههاست، سرکردگان جریان بابیت و بهاییت در سخنرانیها و کتب خود به بزرگان دینی، شیعی و حتی ملی توهین میکنند ازجمله جناب امیرکبیر که مورد لعن بهاییان بوده ولی به دستور بیتالعدل از جنجالآفرینی در این خصوص نزد ایرانیان منع شدهاند!
• وابستگی به دیکتاتورها و کشورهای استعماری از وجوه مشترک دو فرقه است، بابیت و بهاییت مورد حمایت روسیه بودند که در ادامه به جهت کسب منافع بیشتر به دامان انگلستان پناه بردند. جریان کذاب حسن گاطعی ملقب به حسن الیمانی در زمان صدام حسین دیکتاتور عراق شکل گرفت و استخبارات عراق بعد از انتفاضه شعبانیه شیعیان به جهت ایجاد انشقاق در جامعه شیعی چندین فرقه به وجود آورد که فرقه یمانی نیز ازجمله این فرقهها است.
• دوری از تقلید و سنتها از شعارهای مشترک دو گروه است، در فرقه یمانی با دستور مستقیم احمد اسماعیل گاطع ترک تقالید واجب شمرده شده است. مانند دستورات باب و میرزا حسینعلی مازندرانی که باعث شد «طاهره قزوینی» معروف به «قرهالعین» در دشت «بدشت» برهنه شده و فریاد زند: «امروز روزی است که قیود تقالید شکسته شد.»
• دست بردن به قیام مسلحانه مانند قیام باب علیه حکومت امیرکبیر نیز در فرقه یمانی وجود دارد، ترور در فرقه یمانی به عهده شاخه نظامی است و آمادگی نظامی برای همه واجب شمردهشده است. این فرقه با ایجاد پادگان «الزرگه» به همراه گروه جیشالسماء برای نابودی دولت عراق و مراجع تقلید برنامهریزی کرد
پایگاه :بصیرت
خداوند همه مهرهها را بهخوبی چیده است تا هرچه بیشتر این بازی زیبا و تماشائی باشد، جهان یک پازل است اگر آن را حل کردی آن را میبینی و میشناسی و محو زیبایی آن میشوی.
زینب کبری پازل را حل کرده بود و همه مهرهها را در جای خود دیده بود. مجموع صحنه زیباست. دیگران نتوانستهاند همه تکههای پازل را پیدا کنند و آنها را به هم بچسبانند تا همه پازل را باهم ببینند و زیبایی آن را درک کنند.
دیگران میگویند از ظلم و شکنجه بدتر چیست؟ از کشتار بیرحمانه و محاصره و آب را بر انسانها بستن و از آب دادن به طفل چندماهه مضایقه کردن و گلوی او را با تیر پاره کردن بدتر چیست؟ زشتتر از این صحنه چیست؟ زینب کبری میگوید: همه این مسائل و مصائب را تحمل کردن و بر پاکی و طهارت ماندن زیباتر چیست؟ به ناپاک نه گفتن و بر این نه گفتن تا آخر ایستادن چه زیباست. «ما رَاَیْتُ اِلاّ جَمیلا»
برگرفته از سخنان آیت الله حائری شیرازی رضوان الله علیه
گریه آیتالله حقشناس
یکی از دوستان نقل میکرد: یک روز یا شب که احتمال بیشتر میداد که شب و بعد از نماز مغرب و عشا بوده، به در منزل ایشان رفته بودم.
در زدم و وارد شده و در اتاق به خدمت رسیدم. ایشان روی صندلی نشسته بود. من که وارد شدم سلام کردم و نشستم. جواب فرمود، و یک مرتبه حالش متغیر شد، و بلند بلند شروع به گریه کرد.
رنگ صورت به طور غریبی عوض شده بود. گریه، گریهای بیقرار بود. مثل کسی بود که همه چیز خود را از دست داده باشد. بعد از مدتی که آرام شد، فرمود: میدانی برای چه گریه کردم؟
گفتم: نخیر! فرمود: تابستان آمده و شبها کوتاه شده است. دیگر چیزی نفرمود؛ ولی باز هم شروع به گریه کرد. با این سخن معلوم شد که از کوتاهی مدت بیداری شب غصه دارند.
تا وقتی به حال و هوش بودند ممکن نبود نماز شب را ترک کنند، و هیچ نوع بیماری و بدحالی باعث نمیشد که سحر و تهجد ایشان تعطیل شود.
پزشک مخصوص ایشان میگوید: «اگر به عنوان یک پزشک بخواهم از ویژگیهای آیتالله حقشناس بگویم باید به یکی از اموری که برای ایشان ملکه شده بود، اشاره کنم. چندین بار وقتی حال آیتالله حقشناس وخیم بود، من در نزد ایشان تا صبح ماندهام در آن حالت نیم ساعت یا گاهی یک ربع مانده به اذان صبح بلند میشدند و نماز شب را به جا میآوردند.
این عمل برای یکبار، برای من به عنوان یک پزشک بسیار عجیبتر بود. در یکی از سفرهای مشهد مقدس، حال حاج آقای حقشناس بسیار خراب و خطرناک شد. ایشان را در یکی از بیمارستانهای مشهد بستری کرده بودند و میخواستند به ccu منتقل کنند.
من خودم را به بیمارستان رساندم. دیدم بهتر است حاج آقا را از آن بیمارستان خارج کنیم و به هتل منتقل نماییم و خودم تا صبح بالای سر ایشان بیدار بمانم. آن شب با این که وضعیت حال ایشان خوب نبود، درست نیم ساعت مانده به اذان صبح بلند شده و به نافلههای شب مشغول شدند.»
ارزش و عظمت زینب کبری(س)، به خاطر موضع و حرکت عظیم انسانی و اسلامی او بر اساس تکلیف الهی است.
کار او، تصمیم او، نوع حرکت او، به او این طور عظمت بخشید. هر کس چنین کاری کند، ولو دختر امیرالمومنین(ع) هم نباشد، عظمت پیدا میکند.
بخش عمده این عظمت از اینجاست که اولا موقعیت را شناخت، و ثانیا طبق هر موقعیت، یک انتخاب کرد. این انتخابها زینب را ساخت.
قبل از حرکت به کربلا، بزرگانی مثل ابنعباس و ابنجعفر و چهرههای نامدار صدر اسلام، که ادعای فقاهت و شهامت و ریاست و آقازادگی و امثال اینها را داشتند، گیج شدند و نفهمیدند چکار باید بکنند. ولی زینب کبری گیج نشد و فهمید که باید این راه را برود و امام خود را تنها نگذارد، و رفت.
در آن ساعتهای بحرانی که قویترین انسانها نمیتوانند بفهمند که چه باید بکنند، او فهمید و امام خود را پشتیبانی کرد.
بعد از شهادت حسینبنعلی هم که دنیا ظلمانی شد و دلها و جانها و آفاق عالم تاریک گردید، این زن بزرگ یک نوری شد و درخشید… انسان احساس میکند زینب یک حسین دوم است در پوشش یک زن.
زینب به جایی رسید که فقط بالاترین انسانهای تاریخ بشریت یعنی پیامبران می توانند به آنجا برسند.
آیتالله سید علی خامنهای، انسان ۲۵۰ ساله، تهران: موسسه ایمان جهادی(صهبا)، صص ۱۸۹ و ۱۹۰
مبارزه امروز، مبارزه برای دولتسازی اسلامی، یعنی شکل دادن به رفتار و جهتگیری کارگزاران جمهوری اسلامی بر اساس معیارهای تعیین شده از سوی امام جامعه است.
میلاد زینب کبری(س) بر همه مجاهدان موقعیتشناس که امام خود را تنها نگذاشتهاند، مبارک باد
ترس وفرار دشمنان از دست مومنان انقلابی در سایه ایمان ؛ وحدت وامر به معروف ونهی ازمنکر است
[سوره آلعمران (3): آيه 111]
لَنْ يَضُرُّوكُمْ إِلاَّ أَذىً وَ إِنْ يُقاتِلُوكُمْ يُوَلُّوكُمُ الْأَدْبارَ ثُمَّ لا يُنْصَرُونَ (111)
آنها (اهل كتاب) جز آزارى اندك، هرگز به شما زيانى نخواهند رسانيد و اگر با شما بجنگند، به شما پشت كرده و بگريزند، آن گاه هيچ يارى نشوند.
نكته ها:
اين آيه، بشارت و تسلّى براى مسلمانان است كه شما در سايهى ايمان، وحدت و امر به معروف بيمه مىشويد. از تهديدات دشمن نترسيد كه پيروزى با شماست و دشمن خوار و زبون است.
«كُنتُمْ خَيرَْ أُمَّةٍ أُخْرِجَتْ لِلنَّاسِ تَأْمُرُونَ بِالْمَعْرُوفِ وَ تَنْهَوْنَ عَنِ الْمُنكَرِ وَ تُؤْمِنُونَ بِالله»110
پيامها:
1- مومنین را باید روحیه داد. «لَنْ يَضُرُّوكُمْ»
2- مسلمانان، در سايهى ايمان بيمه هستند. «لَنْ يَضُرُّوكُمْ»
3- مخالفين شما براى نابودى شما تلاش مىكنند، لكن تنها به گوشهاى از اهداف ايذايى خود مىرسند. «إِلَّا أَذىً»
4- كسى كه ايمان ندارد، روحيّهى مقاومت ندارد. «يُوَلُّوكُمُ الْأَدْبارَ»
5- قرآن، فرار و ضعف اهل كتاب در برابر مسلمانان را پيشگويى مىكند. «إِنْ يُقاتِلُوكُمْ يُوَلُّوكُمُ»
6- كسانى پيروز مىشوند و دشمن را فرارى مىدهند كه در ايمان و امر به معروف ثابت قدم باشند. «كُنْتُمْ خَيْرَ أُمَّةٍ»، «وَ إِنْ يُقاتِلُوكُمْ يُوَلُّوكُمُ الْأَدْبارَ»
دیدار شرکتکنندگان در کنفرانس اتحادیه بین المجالس سازمان همکاری اسلامی با رهبر انقلاب 26/10/96
نباید تصور شود که مقابله با رژیم صهیونیستی فایده ای ندارد بلکه به اذن و لطف خداوند، مجاهدت ها در مقابل رژیم صهیونیستی به نتیجه خواهد رسید.
صهیونیستها، روزی شعار «از نیل تا فرات» را می دادند اما اکنون برای محافظت از خود مجبور به دیوارکشی شده اند.
بدون تردید فلسطین یک مجموعه و تاریخ «از بحر تا نهر» است و قدس نیز پایتخت آن است و امکان هیچ خدشه ای بر این حقیقت، وجود ندارد.