ازمام شنبه تبریز
حضور چند ماهه یک سید روحانی در تبریز و در جایگاه امامت جمعه این شهر و نمایندگی ولی فقیه، خیلی از مناسبات جاری و روال های جا افتاده در طول این سالها را به هم زده و سر و صدای زیادی به پا کرده است. پیش از این نام آقای آل هاشم را در عقیدتی سیاسی ارتش شنیده بودیم و حتی روز و نحوه ورودش به شهر تبریز و حضور همین ارتشی ها دور و برش هم حسابی خبرساز شد، اما رفتار او در ماه های بعد آنقدر متفاوت و بر هم زننده مناسبات قدیم بود که نَقل رفتارش، نُقل محافل تبریز بشود.
تماس با فعالان فضای مجازی که احتمالا نقدش کرده اند یا از او تمجید کرده اند، و تشکر بابت وقت گذاشتن و دغدغه مندیشان، یا تماس با جوان تبریزی و تشکر بابت افتخارآفرینیش برای شهر و استان در فلان جشنواره هنری و البته تعریف با ذوق و شوق این اتفاق ناگهانی از سوی آن جوان در شبکه های اجتماعی.
یا سرکشی به بازار و دانشگاه و روستای محروم و این آخری، حضور در ورزشگاه هنگام بازی حساس تراکتور سازی و استقلال در اوج شلوغی ها و آشوب های اخیر ! درست موقعی که همزمان بود با فراخوان ضد انقلاب برای آشوب که با وجود این مخاطره رفت وسط مردم تبریز و طرفداران تراکتورسازی ، همراهشان شد، با آنها سخن گفت و دعوتشان کرد به آرامش و وحدت در مقابل “فتنه.”
دورادور اخبارش را که میخوانم یک حس شوق و خوشحالی در دلم می جوشد، یاد خاطرات خوشی می افتم که از زمامداران نیک سرشت در داستانهای تاریخی خوانده ایم، یا یاد سریال یوزارسیف که این روزها از تلویزیون پخش می شد.
آل هاشم نه پولی خرج کرده و نه تشکیلات خاصی براه انداخته، فقط رفته است قاطی مردم، کنار آنها و نه در مقابلشان! به قول آن روزنامه نگار تبریزی، او بیشتر از آنکه امامِ جمعه مردم تبریز باشد، امامِ شنبه و روزهای زندگی و کار مردم است و حالا بقول گزارشگر محلی بازی تراکتورسازی و استقلال؛ امام جمعه «محبوب» شهر تبریز.