از گره های بی شمار زندگی گله نمی کنم !!!
14 بهمن 1395
در اولین لحظه اى كه بدنیا آمدم
گره اى به بند نافم زدند كه معناى گره را بفهمم .
همان لحظه دانستم كه همیشه گره معناى بدى ندارد …
شاید حكمتى در این گره هاست !
با خوشبینى و صبر هر گره را با رنگى زیبا كنار گره بعدى میگذارم و خدا را شكر مى كنم كه توانایی مقابله با آنچه سرنوشت برایم رقم زده دارم .
شاید روزى برسد كه با همه این گره ها فرشى زیبا ببافم !
فرشى كه خالق هستى نقشه اش را كشیده و مرا براى بافتن آن برگزیده
چرا كه استعداد و توانایى لازم را در من دیده !
و من هر لحظه شكرگزار آن بافنده كل هستم