یک جرعه باشهید
هدف که مشخص باشد،
دشمن که شناسایی شده باشد
دیگر مشکلی نیست و باید هدفگیری کرد
یک روز با سلاح نظامی…
روز دیگر با سلاح فرهنگی….
شهید محمودرضا بیضایی
هر کدام از انگشتهای دست مسؤلیت یک احساس رو به عهده داره:
انگشت شصت مسؤل دلشوره
انگشت اشاره مسؤل ترس
انگشت وسط مسؤل عصبانیت
انگشت انگشتری مسؤل ناراحتی
و بالاخره انگشت کوچک مسؤل استرس هستند.
کافیست هر کدام از انگشتها رو به مدت یک دقیقه فشار دهید. خیلی سریع بدن شما آرام میشه.
دو تا ساختمان بلند آنروزهای تهران، یکی در خیابان جمهوری یکی در خیابان استامبول توسط حاج حبیب القانیان سرمایه دار یهودی صاحب صنایع پلاستیک و صاحب صنعت پروفیل آلومینیوم ساخته شد. اولین کارخانه پلاستیکسازی در ایران هم سال ۱۳۳۷ توسط همین خاندان یهودی القانیان تاسیس شده بود. اسمش پلاسکو بود. یکی از ساختمانها اسمش شد ساختمان آلومینیوم یکی هم ساختمان پلاسکو.
حبیب القانیان عضو اتاق بازرگانی ایران بعد از انقلاب توسط آیت الله خلخالی به علت کمک مالی به تشکیل رژیم اسرائیل و روابط با صهیونیستها به اعدام محکوم شد.
با یکی از رفقای احمدی روشن و از قهرمانان مهار ویروس استاکس نت مصاحبه میکردیم، گفت ویروس را که کشف کردیم یک کد رجیستری داشت که از طریق مایکروسافت آپدیت میشد برایمان جالب شد که چرا کد رجیستری یک چیزی شبیه تاریخ میلادی است، بعد که به شمسی برگردانش کردیم یک روزی در اردیبهشت ۵۸ شد. دقیقا تاریخ روزی که حبیب القانیان اعدام شده بود. جالب بود اسرائیلیها هنوز از انقلاب مردم، کینه اعدام اسپانسر مالیشان را دارند.
حالا بی بی سی از آتش سوزی ملک و املاک پدری ذوق زده شده و مئیرجاودانفر تیکه انداخته که اگر بلد نیستید ما از اسرائیل نیرو کمکی بفرستیم، “در این رشته تخصص و تجربه داریم". شما اگر تخصص در آتش خاموش کردن داشتید بعد از سی و چندسال هنوز اینجوری جایش نمیسوخت. آبو بریز دقیقا همونجایی که داره میسوزه
پینوشت: راوی خاطره و یکی از قهرمانان مهار ویروس اساکس نت منظور همان مهندس فراهانی است که چندسالی است به دلیل اخراج از صنعت هستهای کارمند یکی از شرکتهای خودروسازی است.
بِسْم اللهِ الْرَّحْمنِ الْرَّحیم
روزی پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله، به طرف آسمان نگاه می کرد، تبسمی نمود. شخصی به حضرت گفت:
یا رسول الله ما دیدیم به سوی آسمان نگاه کردی و لبخندی بر لبانت نقش بست، علت آن چه بود؟
رسول خدا فرمود:
- آری! به آسمان نگاه می کردم، دیدم دو فرشته به زمین آمدند تا پاداش عبادت شبانه روزی بنده با ایمانی را که هر روز در محل خود به عبادت و نماز مشغول می شد، بنویسند؛ ولی او را در محل نماز خود نیافتند. او در بستر بیماری افتاده بود
فرشتگان به سوی آسمان بالا رفتند و به خداوند متعال عرض کردند:
ما طبق معمول برای نوشتن پاداش عبادت آن بنده با ایمان به محل نماز او رفتیم. ولی او را در محل نمازش نیافتیم، زیرا در بستر بیماری آرمیده بود
خداوند به آن فرشتگان فرمود:
تا او در بستر بیماری است، پاداشی را که هر روز برای او هنگامی که در محل نماز و عبادتش بود، می نوشتید، بنویسید. بر من است که پاداش اعمال نیک او را تا آن هنگام که در بستر بیماری است، برایش در نظر بگیرم
بحارالانوار، ج 22، ص 83
هر کدام از انگشتهای دست مسؤلیت یک احساس رو به عهده داره:
انگشت شصت مسؤل دلشوره
انگشت اشاره مسؤل ترس
انگشت وسط مسؤل عصبانیت
انگشت انگشتری مسؤل ناراحتی
و بالاخره انگشت کوچک مسؤل استرس هستند.
کافیست هر کدام از انگشتها رو به مدت یک دقیقه فشار دهید. خیلی سریع بدن شما آرام میشه.
فردي كه مقیم لندن بود، تعریف میکرد که یک روز سوار تاکسی شدم در بين راه کرایه را پرداختم. راننده بقیه پولم را که برگرداند متوجه شدم 20 پنس اضافه تر داده است! چند دقیقهای با خودم کلنجار رفتم که بیست پنس اضافه را برگردانم یا نه؟ آخر سر بر خودم پیروز شدم و بیست پنس را پس دادم و گفتم آقا این را زیاد دادی …
گذشت و به مقصد رسیدیم .موقع پیاده شدن راننده سرش را بیرون آورد و گفت آقا از شما ممنونم. پرسیدم بابت چی؟ گفت می خواستم فردا بیایم مرکز شما مسلمانان و مسلمان شوم اما هنوز کمی مردد بودم. وقتی دیدم سوار ماشینم شدید خواستم شما را امتحان کنم. با خودم شرط کردم اگر بیست پنس را پس دادید بیایم. انشاءالله فردا خدمت می رسیم! تعریف میکرد: تمام وجودم دگرگون شد حالی شبیه غش به من دست داد .من مشغول خودم بودم در حالی که داشتم تمام اسلام را به بیست پنس می فروختم