یک جرعه باشهید
هدف که مشخص باشد،
دشمن که شناسایی شده باشد
دیگر مشکلی نیست و باید هدفگیری کرد
یک روز با سلاح نظامی…
روز دیگر با سلاح فرهنگی….
شهید محمودرضا بیضایی
خوابیدن رو به قبله دستور اسلام است، باعث جذب آهن به بدن می شود،
چون در جهت حرکت مغناطیسی است، خواب راحت می شود و خواب راحت برای بدن از غذا هم دارای اهمیت بیشتری است.
در اولین لحظه اى كه بدنیا آمدم
گره اى به بند نافم زدند كه معناى گره را بفهمم .
همان لحظه دانستم كه همیشه گره معناى بدى ندارد …
شاید حكمتى در این گره هاست !
با خوشبینى و صبر هر گره را با رنگى زیبا كنار گره بعدى میگذارم و خدا را شكر مى كنم كه توانایی مقابله با آنچه سرنوشت برایم رقم زده دارم .
شاید روزى برسد كه با همه این گره ها فرشى زیبا ببافم !
فرشى كه خالق هستى نقشه اش را كشیده و مرا براى بافتن آن برگزیده
چرا كه استعداد و توانایى لازم را در من دیده !
و من هر لحظه شكرگزار آن بافنده كل هستم
مردی داشت گوسفندی را از کامیون پایین می آورد تا آن را برای روز عید قربانی کند . گوسفند ازدست مرد جدا شد و فرار کرد
مردشروع کردبه دنبال کردن گوسفند تا اینکه گوسفند وارد خانه یتیمان فقیری شد .
عادت مادرشان این بود که هر روز کنار در می ایستاد و منتظر می ماند تا کسی غذا و صدقه ای را برایشان بگذارد و او هم بردارد
همسایه ها هم به آن عادت کرده بودند.
هنگامی که گوسفند وارد حیاط شد مادر یتیمان بیرون آمد و نگاه کرد .ناگهان همسای شان ابو محمد را دید که خسته و کوفته کنار در ایستاده
زن گفت ای ابو محمد خداوند صدقه ات را قبول کند .او خیال کرد که مرد گوسفند را به عنوان صدقه برای یتیمان آورده .مرد هم نتوانست چیزی بگوید جز اینکه گفت :خدا قبول می کند
ای خواهرم مرا به خاطر کمکاری و کوتاهی در حق یتیمانت ببخش.
بعدا مرد رو به قبله کرد و گفت خدایا ازم قبول کن
روز بعد مرد بیرون رفت تا گوسفند دیگری را بخرد و قربانی کند. کامیونی پر از گوسفند دید که ایستاده . گوسفندی چاق و چنبه تر از گوسفند قبلی انتخاب کرد. فروشنده گفت بگیر و قبول کن و دیگه با هم منازعه نکنیم
مرد گوسفند را برد وسوار ماشین کرد. برگشت تا قیمتش را حساب کند .فروشنده گفت این گوسفند مجانی است و دلیلش هم این است که امسال خداوند بچه گوسفندان زیادی به من ارزانی نمود و نذر کردم که اگر گوسفندان زیادی داشتم به اولین مشتری که به او گوسفند بفروشم هدیه باشد
پس این نصیب توست …