یک جرعه باشهید
هدف که مشخص باشد،
دشمن که شناسایی شده باشد
دیگر مشکلی نیست و باید هدفگیری کرد
یک روز با سلاح نظامی…
روز دیگر با سلاح فرهنگی….
شهید محمودرضا بیضایی
عنِ الكاظِمِ عليه السلام:
يا هِشامُ! اَنّ اَميرَالْمُؤمِنينَ عليه السلام كانَ يَقُولُ:
اِنَّ مِنْ عَلامَةِ الْعاقِلِ اَنْ يَكُونَ فيهِ ثَلاثُ خِصالٍ:
يـُجـيبُ اِذا سـُئِـلَ،
وَ يَنْطِقُ اِذا عَجَزَ الْقَوْمُ عَنِ الْكَلامِ،
وَ يُشيرُ بِالرَّأىِ الَّذى فيهِ صَلاحُ اَهْلِـهِ.
امام كاظم عليه السلام به هشام فرمودند:
اى هشام!
اميرالمؤمنين عليه السلام مى فرمود:
از نشانه هاى عاقل آن است كه
اين سه خصلت در او باشد:
1 ـ هرگاه از او بپرسند، جواب دهد،
2 ـ هرگاه ديگران از سخن ناتوان شوند،
حرف بزند،
3 ـ و رأى و نظرى را كه
صلاح اهل او در آن است، بيان كند.
اصول كافى، ج 1، ص 19.
امام باقر عليه السلام: إيّاكَ والتَّسويفَ؛ فإنّهُ بَحرٌ يَغرَقُ فيهِ الهَلْكى
زنهار از افكندن كار امروز به فردا؛ زيرا اين كار دريايى است كه مردمان در آن غرق و نابود مى شوند.
بحار الأنوار : 78/164/1
این اشتباه خانم هاست؛که وقتی مرد ساکت است مدام به سمت آنها می روند و با آنها حرف می زنند.اگر او ساکت است به سکوت نیازمند است؛و احترام به این سکوت یعنی صمیمیت بیشتر.
سکوت طولانی در زنان ممکن است به معنی آزرده خاطر بودن باشداما در مورد مردان این طور نیست.
«ابوموسی اشعری»، اولین عمامه به سری که سرش کلاه رفت!
تاریخ اسلام پر است از عمامه به سرهایی که یا به دلیل ساده لوحی کلاه سرشان رفته و یا به دلیل امراض قلبی همچون ترس و راحت طلبی، دست به خیانت زده اند؛ اولین آنها «ابوموسی اشعری» بود. فردی که طبق شواهد تاریخی، شعارش «اعتدال» و «عقلانیت» بود و به مذاکره با دشمن خوشبین. شاید به دلیل همین تجربه تلخ تاریخی بود که امیرالمؤمنین(ع) در نامه معروفشان به مالک اشتر نسبت به لبخند زدن و نزدیک شدن دشمن به قصد فریب، هشدار می دهند و می فرمایند:
«فَإِنَّ الْعَدُوَّ رُبَّمَا قَارَبَ لِيَتَغَفَّلَ فَخُذْ بِالْحَزْمِ وَ اتَّهِمْ فِي ذَلِكَ حُسْنَ الظَّنِّ؛ گاهى دشمن نزديك مىشود تا غافلگير كند؛ پس دور انديش باش و خوشبينى خود را متّهم كن.» (نهج البلاغه؛ نامه 53)
و در ادامه نیز زمینه دیگر فریب خوردن، که نوشتن پیمان و توافق با دشمن است، را یادآور می شوند:
«وَ لَا تَعْقِدْ عَقْداً تُجَوِّزُ فِيهِ الْعِلَلَ وَ لَا تُعَوِّلَنَّ عَلَى لَحْنِ قَوْلٍ بَعْدَ التَّأْكِيدِ وَ التَّوْثِقَةِ؛ هرگز با دشمن پيمانى را مبند كه در تعبيرات آن جاى گفتگو باقى بماند، و بعد از تأكيد و عبارات محكم، عبارات سست و قابل توجيه بكار مبر (كه اثر آن را خنثى مي كند).» (نهج البلاغه؛ نامه 53)
ابوموسی اشعری ها همواره هم نسبت به دشمن خوشبین اند و هم توافقی را با دشمن امضاء می کنند که سست، دو پهلو و قابل تفسیر باشد. بگونه ای دشمن بتواند بدون نقض شدن متن توافق، تحریم های جدید وضع کند!
ای کاش کار دست مالک اشترها بود!