یک جرعه باشهید
هدف که مشخص باشد،
دشمن که شناسایی شده باشد
دیگر مشکلی نیست و باید هدفگیری کرد
یک روز با سلاح نظامی…
روز دیگر با سلاح فرهنگی….
شهید محمودرضا بیضایی
سوال
چه فرقی بین وقت نماز اول وقت و وقت فضیلت نماز میباشد؟ اول وقت و وقت فضیلت نمازهای یومیه را بفرمایید.
ــــــــــــــــــــــــــــــــــ
پاسخ
تعریف اصطلاحات:
وقت فضیلت: قسمتی از وقت نماز است که نماز در آن وقت دارای فضلیت است و خارج از آن وقت، فضیلت وارد شده را ندارد؛ مثل اول وقت.
وقت اختصاصی: قسمتی از وقت نماز است که مختص به همان نماز است که اگر در آن وقت مخصوص، عمدا نماز واجب ترتیبی دیگری خوانده شود؛ نماز باطل است. مثلا در نماز ترتیبی ظهر و عصر و مغرب و عشا، که اگر هر کدام در وقت اختصاصی دیگری خوانده شود؛ نماز باطل است. پس اگر فردی در آخر وقتِ نماز ظهر و عصر(نزدیک مغرب)، فقط به اندازه یک نماز چهار رکعتی وقت دارد؛ باید نماز عصر بخواند، هر چند که نماز ظهر را نخوانده باشد.[1]
اول وقت: لحظات آغازین انجام تکالیف با وقت معین، است. ادای نماز در اول وقت، مستحب مؤکد و تأخیر آن از اول وقت جز در مواردی مثل نماز جماعت و غیره، که تأخیر افضل است، مکروه می باشد.
آخر وقت: لحظات پایانی زمان انجام تکالیف دارای وقت معین، است. با درک آخر وقت نمازهای یومیه، حتی به اندازۀ یک رکعت، نماز به نیت اداء، گزارده می شود.
نماز صبح
وقت فضیلت نماز صبح: وقت فضیلت نماز صبح از اذان صبح تا بیست و یک دقیقه بعد از اذان صبح ادامه دارد.
نماز ظهر
وقت اختصاصی نماز ظهر: از اول اذان ظهر به مقدار یک نماز چهار رکعتی برای غیر مسافر و یک نماز دو رکعتی برای مسافر، وقت اختصاصی نماز ظهر می باشد. در این زمان خواندن نماز عصر جایز نیست.
وقت فضیلت نماز ظهر: وقت فضیلت نماز ظهر از اذان ظهر تا یک ساعت و چهل دقیقه بعد از اذان ظهر ادامه دارد.
نماز عصر
وقت اختصاصی نماز عصر: در آخر وقت نماز عصر، نزدیک به مغرب، به مقدار خواندن یک نماز چهار رکعتی برای غیر مسافر و یک نماز دو رکعتی برای مسافر، وقت اخصاصی نماز عصر می باشد. در این زمان خواندن نماز ظهر جایز نیست.
وقت فضیلت نماز عصر: وقت فضیلت نماز عصر دو ساعت و پنجاه دقیقه بعد از اذان ظهر شروع می شود و تا چهل و دو دقیقه ادامه دارد.
نماز مغرب
وقت اختصاصی نماز مغرب: از اول وقت مغرب به مقدار خواندن یک نماز سه رکعتی، وقت اختصاصی نماز مغرب است. خواندن نماز عشاء در این زمان مخصوص جایز نیست.
وقت فضیلت نماز مغرب: وقت فضیلت نماز مغرب از اذان مغرب تا پنجاه و یک دقیقه ادامه دارد.
نماز عشا
وقت اختصاصی نماز عشا: به اندازه خواندن یک نماز چهار رکعتی برای غیر مسافر و یک نماز دو رکعتی برای مسافر در آخر وقت نماز عشا(نصف شب)، وقت اختصاصی نماز عشا است.[2]
~وقت فضیلت نماز عشا: وقت فضیلت نماز عشا، پنجاه و یک دقیقه بعد از اذان مغرب شروع می شود و تا سه ساعت و ده دقیقه ادامه دارد.
منابع استفاده شده:
1. فرهنگ فقه مطابق مذهب اهل بیت علیهم السلام.
2. تحریر الوسیله، حضرت امام خمینی(ره).
3. توضیح المسائل، آیت الله مکارم شیرازی.
4. نرم افزار نجوم اسلامی، مرکز مطالعات و پژوهش های فلکی – نجومی، وابسته به دفتر حضرت آیت الله سیستانی.
پی نوشتها:
[1] البته «اگر کسی اشتباهاً نماز ظهر یا عصر را در وقت مخصوص دیگری بخواند، نمازش صحیح است».
[2] یاد آوری دو نکته در این باره لازم است:
اول: هر گاه انسان عمداً نماز عشا را تا نصف شب نخواند، وقت آن گذشته و باید قضا کند، امّا اگر به واسطه عذری نخوانده باشد، باید تا قبل از نماز صبح به جا آورد و نماز او ادا است.(توضیح المسائل آیت الله مکارم، مسأله 680)
دوم: برای محاسبه نصف شب بنابر احتیاط از اول غروب آفتاب تا اذان صبح محاسبه می شوند. وسط این زمان، نیمه شب می باشد. (توضیح المسائل آیت الله مکارم، مسأله 679)
منبع: مرکز ملی پاسخگویی به سئوالات دینی
امیرالمؤمنین علی(ع)فرمودند:
شیعهی ما اگـر مرتکب معصیتی شـود،
نمیمیرد مگر اینکه به بلایی چه در مال و چه در فرزند و چه در خودش مبتلا گردد و این ابتلا موجب از بین رفتن گناهانش گردد و خدا را به گونهای ملاقات نماید که هیچ اثری از گناه در او باقی نمانده باشد و اگرچیزی از گناه در او باقی مانده بود،به هنگام مرگ دچار سختی و شدّت میگردد. (سپس پاک میشود)
بحارالانوار، ج6، ص 157
روزمان را با قرآن آغاز کنیم یکی از شاخصه های انقلابیگری دشمن شناسی است اهل عمل نبودن، ویژگی مشترک منافقین و مریض دلان اگر احیانا به دستورات ولیّ خدا هم عمل کنند، همراه با کسالت و کراهت انجام می دهند
از آیات متعدد قرآن کریم اینگونه استنباط می شود که اصلی ترین ویژگی جریان نفاق، حرف زدن و عمل نکردن است؛ و یکی از مهمترین عرصه های عمل نیز «جهاد در راه خدا» است. حال مصداق این جهاد و متعلَّق آن در هر زمانی متفاوت است. در یک زمان، وظیفه ای که خداوند و ولیّ خدا تعیین می نماید، جهاد نظامی است و در زمانی دیگر جهاد اقتصادی.
این مسئله (عمل به دستورات خدا و ولیّ خدا) آن قدر مهم است که در برخی آیات خداوند صراحتاً غضب خود را از این مسئله ابراز می دارد:
«يا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا لِمَ تَقُولُونَ ما لا تَفْعَلُونَ * كَبُرَ مَقْتاً عِنْدَ اللَّهِ أَنْ تَقُولُوا ما لا تَفْعَلُونَ» (صف: 3-2)
خداوند در آیات دیگری به مذمت مریض دلانی می پردازد که در مقام حرف می گویند چرا سوره ای نازل نمی شود که در آن فرمان جهاد باشد، ولی در مقام عمل و به هنگام جنگ، از شدت ترس گویی در حال مرگ اند: (محمد:20) رَأَيْتَ الَّذِينَ فىِ قُلُوبهِِم مَّرَضٌ يَنظُرُونَ إِلَيْكَ نَظَرَ الْمَغْشىِِّ عَلَيْهِ مِنَ الْمَوْت
زمانیکه منافقین در برخی مواقع برای پوشاندن نفاق خود مجبور به عمل به دستورات ولیّ هستند نیز، آن را با کسالت و کراهت انجام می دهند. برخی آیات قرآن نیز به این مسئله اشاره دارند. خداوند در یک آیه شریفه به اقامه نماز با کسالت (نساء: 142) و در آیه دیگر، به نماز و انفاق با کسالت توسط منافقین اشاره دارد: (توبه: 54)
در آیه دیگری نیز به شرکت برخی از مؤمنین مریض دل در جهاد اشاره کرده و به آنان عتاب می کند که چرا بگونه ای راه می روید که گویی خود را به زمین چسبانده اید:
«يا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا ما لَكُمْ إِذا قِيلَ لَكُمُ انْفِرُوا فِي سَبِيلِ اللَّهِ اثَّاقَلْتُمْ إِلَى الْأَرْضِ» (توبه: 38)
به عبارت دیگر، یکی از نشانه های جریان نفاق و مریض دل این است که اگر هم در مواردی مجبور به عمل به دستورات ولیّ شود، بگونه ای عمل می کند که بی حوصلگی و کراهت و بی اعتقادی به انجام آن عمل، در ظاهرش پیداست.