یک جرعه باشهید
هدف که مشخص باشد،
دشمن که شناسایی شده باشد
دیگر مشکلی نیست و باید هدفگیری کرد
یک روز با سلاح نظامی…
روز دیگر با سلاح فرهنگی….
شهید محمودرضا بیضایی
پاسخ
چهار آیه از چهار سوره قرآن سجده واجب دارند که عبارتند از:
الف: سوره نجم آیه 62.
ب: سوره علق: آیه 19.
ج: سوره سجده (الم تنزیل) آیه 15.
د: سوره فصلت آیه 37.
احکام و شرایط خاص آنها به این صورت است که:
1. اگر انسان به آیات مذکور گوش فرا دهد واجب است که سجده کند و اگر تنها آنها را بشنود(به گوش او برسد بدون این که قصد شنیدن داشته باشد) اگر چه سجده واجب نیست ولی احتیاط آن است باز سجده کند.
2. آنچه موجب وجوب سجده می شود شنیدن تمام آیه است ولی اگر بخشی از آیه را هم شنید، احتیاطا سجده کند.
سجده در هنگام شنیدن این آیات واجب فوری است و نباید تأخیر بیفتد و اگر احیانا تأخیر افتاد در اولین فرصت باید آن را بجا آورد.
3. شنیدن از بچه یا کسی که قصد تلاوت ندارد یا ضبط صوت، سجده کردن را واجب نمی کند، اگر چه احتیاط در آن است که سجده بجا آورد.
4. در سجده واجب قرآن نمی شود بر چیزهای خوراکی و پوشاکی سجده کرد، ولی سایر شرایط سجده را که در نماز است، لازم نیست مراعات کنند.[1]
5. هر گاه در سجده واجب قرآن، پیشانی را به قصد سجده به زمین بگذارد، اگر چه ذکر نگوید کافی است و گفتن ذکر، مستحب است و بهتر است بگوید: «لٰا إِلٰهَ إِلَّا اللّٰهُ حَقّا حَقّا لَا إِلٰهَ الّا اللّٰهُ ایماناً وَ تَصْدِیقاً لَا إِلٰهَ إِلَّا اللّٰهُ عُبُودِیةً وَ رِقًّا سَجَدْتُ لَک یٰا رَبِّ تَعَبُّداً وَ رِقًّا لَا مُسْتَنْکفاً وَ لَا مُسْتَکبِراً بَلْ أَنَا عَبْدٌ ذَلِیلٌ ضَعِیفٌ خَائِفٌ مُسْتَجِیرٌ».[2]
6. سوره های سجده دار را نباید در نماز خواند و موجب بطلان نماز می شود.[3]
7. بر فرد جنب و حائض حرام است خواندن کلمه یا آیه ای از این سوره ها؛ چه آیه سجده باشد یا آیات دیگر این چهار سوره.[4]
پی نوشتها:
[1] توضیح المسائل محشی، إمام الخمینی، ج1، ص 595، مسأله 1097.
[2] توضیح المسائل محشی، إمام الخمینی، ج1، ص 596، مسأله 1099.
[3] تحریر الوسیله، امام خمینی، ج 1، ص169.
[4] تحریر الوسیله، امام خمینی، ج 1، ص40.
منبع: پایگاه اطلاع رسانی حوزه
ای فرزند آدم
آنان که با من قهر کرده اند و از من بریده اند
اگر می دانستند چه اندازه به دیدارشان مشتاقم و انتظارشان را می کشم
آنان که با من به دشمنی برخواسته و در مقابل اقتدار و عظمت من تیغ پیکار و کارزار کشیده اند
اگر می دانستند چه مایه به دوستی و مهرشان دل بسته ام
آنان که روی از درگاه من برگردانده اند
اگر می دانستند چقدر دلم برایشان تنگ شده است
اگر می دانستند بند بند وجودشان به شوق من از هم می گسست
و پاره های جانشان به اشتیاق از هم می گسیخت
و دل و قلبشان از خوشی آب می شد اگر می دانستند
در ۳۸ سال گذشته و در گامهای اول، راهبردهای آمریکا و شرکای غربی و عربی آنها بر خاموش کردن شعلههای انقلاب اسلامی متمرکز بود، اما به تدریج این راهبردها بر روی مهار نفوذ و قدرت منطقهای ایران قرار گرفت و گامی به عقب رانده شد. در واقع، مرزهای امنیتی ایران در ۳۸ سال گذشته بسیار فراتر از مرزهای جغرافیایی گسترش یافته و امروز فصل مشترک تمامی برآوردهای استراتژیک غرب از منطقه غرب آسیا که مقامات آنها به صراحت بیان میدارند، تأکید بر قدرت منطقهای ایران و حضور و نفوذ آن در عراق، سوریه، لبنان، یمن و… است.
این دستاورد مهم در حوزههای پیرامونی که در شش سال اخیر در مبارزه با تروریسم تکفیری تجلی و کارکرد روشنی داشته، در سه بعد و عرصه ملی کارکرد و کارنامه درخشانی به جای گذاشته است.
اول اینکه این حضور و نفوذ، کارکرد و دستاورد قاطعی در مؤلفههای امنیت ملی ایران داشته و هر برنامه و تدبیر ماجراجویانه علیه ایران را بدون در نظر گرفتن مؤلفههای قدرت منطقهای ایران، غیرقابل محاسبه و اجرا کرده است به گونه ای که هر درگیری واقعی نظامی با ایران، به سرعت به یک جنگ منطقهای تبدیل خواهد شد. توانمندیهای حزبالله در کنار مرزهای فلسطین اشغالی، در کنار بقیه اهرمهای قدرت منطقهای ایران، به شاخصه قاطع «بازدارنده» تبدیل شده و ضریب امنیت ملی ایران را ارتقا بخشیده است.
دوم اینکه این حضور ، نفوذ و قدرت منطقهای که تهدیدات خطرناک تروریسم تکفیری را از مرزهای جغرافیایی ایران دور کرده، احساس امنیت و آرامش در داخل کشور و در بین آحاد جامعه را به خوبی نمایان کرده است و شهروندان ایرانی، به خوبی از پیوند امنیت داخلی با امنیت منطقهای و کارکرد حضور منطقهای ایران بهرهمند شده و آن را احساس میکنند.
سوم اینکه این حضور و نفوذ و قدرت منطقهای، ضمن تغییر در معادلات قدرت و موقعیت بازیگران منطقهای و فرامنطقهای، جایگاه سیاسی جدیدی به ایران داده که هر طرح و تدبیر منطقهای را بدون در نظر گرفتن دیدگاه و رویکرد ایران، ناممکن میداند.