یک جرعه باشهید
هدف که مشخص باشد،
دشمن که شناسایی شده باشد
دیگر مشکلی نیست و باید هدفگیری کرد
یک روز با سلاح نظامی…
روز دیگر با سلاح فرهنگی….
شهید محمودرضا بیضایی
امام حسن عسگری
«ابوغانم، خادم امام حسن عسکري عليهالسلام مي گويد: براي امام حسن عسکري عليهالسلام فرزندي متولد شد، او را (م. ح. م. د) نام نهادند. روز سوم تولد او را بر اصحابش نشان داد و فرمود:«هذا صاحبکم من بعدي، و خليفتي عليکم، و هو القائم الذي تمتد اليه الاعناق بالانتظار، و اذا امتلأت الأرض جورا و ظلما خرج فملأها قسطا و عدلا».«او صاحب شماست بعد از من، و جانشين من است در ميان شما. او همان قائم است که گردنها در انتظار او کشيده مي شود. چون زمين را بي عدالتي فرا گرفت، او ظاهر مي شود و روي زمين را پر از عدل و داد مي کند».
اثباة الهدي/ ج3/ ص483
داستان کوتاه پند آموز
در حال خرید بودم که صدای پیرمرد دوره گردی به گوشم رسید؛
_آقا این بسته نون چند؟
فروشنده با بی حوصلگی گفت: هزار و پونصد تومن! پیرمرد با نگاهی پر از حسرت رو به فروشنده گفت:
نمیشه کمتر حساب کنی؟!!
توی اون لحظات توقع شنیدن هر جوابی رو از فروشنده داشتم جز این که شنیدم!؛
_نه، نمیشه!!
دوره گرد پیر، مظلومانه با غروری که صدای شکستنش گوشمو کر کرده بود بسته ی نون رو سر جاش گذاشت و از مغازه خارج شد! درونم چیزی فروریخت… هاج و واج از برخورد فروشنده به دوستم چشم دوخته بودم.
از نگاه غمگینش فهمیدم اونم به چیزی فکر میکنه که من فکر میکنم!
یه لحظه به خودم اومدم، باید کاری میکردم. این مبلغ بینهایت ناچیز بود اما برای اون پیرمرد انگار تمام دنیا بود!
به دوستم گفتم تا دور نشده این بسته نون رو بهش برسون! پولش رو حساب کردم و از مغازه خارج شدم.
پیرمرد بینوا به قدری از دیدن یه بسته نون خوشحال شده بود که انگار همه ی دنیا توی دستاشه!
چه حس قشنگی بود…
.اون روز گذشت…
شب پشت چراغ قرمز یه دختر بچه ی هفت، هشت ساله ، با یه لبخند دلنشین به سمتم اومد؛
ازم گُل میخری؟ با لبخند لپشو گرفتمو گفتم چند؟ گفت دو هزار تومن
داخل کیفمو نگاه کردم اما دریغ از حتی یه هزار تومنی! با ناراحتی نگاش کردمو گفتم عزیزم اصلا پول خرد ندارم!
و با جوابی که ازش شنیدم درون خودم غرق شدم…
اشکال نداره، این یه گل رو مهمون من باش!! بی اختیار این جمله چند بار توی ذهنم تکرار شد؛ این یه گل رو مهمون من باش!!
از اینهمه تفاوت بین آدمها به ستوه اومدم! صبح رو به خاطر آوردم، یه فروشنده ی بالغ و به ظاهر عاقل که صاحب یه مغازه ی لوکس تو بهترین نقطه ی شهر تهران بود، از هزار و پونصد تومن ناقابل نگذشت اما یه دختر بچه ی هفت، هشت ساله ی فال فروش دوست داشت یه فال مهمونش باشم و از دو هزار تومنش گذشت.
الهي كه صاحب قلبهای بزرگ دستاشون هیچوقت خالی نباشه تا بتونن با قلب پاک و بخشندشون دنیارو گلستون کنن"hگ
وقتی ریشه داشته باشی
وقتی ریشت توخاک باشه
لبه پرتگاه میای
ولی ریشه هات نگهت میداره
ریشه انقلابی داشتن ؛ نشانه استقامت و ایستادگی و پایداری است
[سوره التوبة (9): آيه 92]
وَ لا عَلَى الَّذِينَ إِذا ما أَتَوْكَ لِتَحْمِلَهُمْ قُلْتَ لا أَجِدُ ما أَحْمِلُكُمْ عَلَيْهِ تَوَلَّوْا وَ أَعْيُنُهُمْ تَفِيضُ مِنَ الدَّمْعِ حَزَناً أَلاَّ يَجِدُوا ما يُنْفِقُونَ (92)
و نيز (اشكالى نيست) بر آنان كه چون نزد تو آمدند تا آنان را براى شركت در جبهه بر مركبى سوار كنى، گفتى: چيزى نمىيابم كه شما را بر آن سوار كنم و آنان (از نزد تو) برگشتند، در حالى كه چشمانشان از اندوه، اشكبار بود كه چرا چيزى ندارند كه خرج جهاد كنند. (آرى، بر اين گونه فقيرانِ عاشق جهاد، براى نرفتن به جبهه گناهى نيست)
نكتهها:
در آيهى قبل، سخن از كسانى بود كه توان مالى براى كمك به جهاد نداشتند و در اين آيه سخن از فقيرانى است كه به خاطر فقر، مركبى براى حضور در جبهه ندارند لذا غصّه مىخورند و اشك مىريزند، به اين جهت در پاداش رزمندگان شريكند.
پيام ها:
1- ارزش انسان انقلابی، به غیرت آن است، نه امكانات مادّى و مالى. «أَعْيُنُهُمْ تَفِيضُ مِنَ الدَّمْعِ» (آيه كسانى را مىستايد كه پول و امكانات ندارند، ولى ايمان و سوز و شور جبهه رفتن دارند)
2- مؤمن انقلابی با غیرت از شركت نداشتن در جبهه، ناراحت و گريان است. «تَفِيضُ مِنَ الدَّمْعِ»قرآن مجید درباره بعضى از جنگجویان با ایمان که فاقد وسائل لازم براى شرکت در میدان جنگ بودند مى فرماید:
منظور از غیرت دینی چیست ؟
منظور از غیرت دینى این است که انسان در برابر تخلّفاتى که از مسیر حق و عدالت و احکام الهى مى شود، خاموش ننشیند و بى تفاوت از کنار آنها نگذرد بلکه تخلّف هر چه شدیدتر باشد جوش و خروش او بیشتر گردد. کسانى که خونسرد و بى رمق از مقابل این امور مى گذرند فاقد غیرت دینى هستند.
غیرت دینى عامل بسیار مهمّى براى دفاع از حریم قوانین اسلام و احیاى معروف و از میان بردن منکر است.
غیرت دینی» فریضه ای است که در هیچ وضعیتی ترک شدنی نیست، حتی اگر انسان نتواند عملاً جلوی متجاوزان به حریم دینی را بگیرد، موظف است قلباً از آنان نفرت داشته باشد که این هم جلوه ای از غیرت دینی است و آنانی که حتی این مرحله از غیرت دینی را در جای خود راه نداده اند، «زنده مرده نما» هستند
امام علی (علیه السلام) فرمود: «فإذا حضرت بلیة فاجعلوا اموالكم دون انفسكم، وإذا نزلت نازلة فاجعلوا انفسكم دون دینكم. فاعلموا أنّ الهالك من هلكَ دینه والحریب من حرب دینه». (سفینة البحار/ج1/ص476)
در خطبه 27 نهج البلاغه نیز به یکى از مظاهر آن ـ که در بالاترین حدّ قرار دارد ـ اشاره شده است. حضرت مى فرماید: «اگر مسلمانى، به خاطر این حادثه (بسیار دردناک) از شدّت تأسّف بمیرد، جاى سرزنش ندارد، بلکه به نظر من سزاوار است». غیرت دینى عامل بسیار مهمّى براى دفاع از حریم قوانین اسلام و احیاى معروف و از میان بردن منکر است
آنگاه که حادثه ای پیش آمد، اموالتان را سپر جانتان قرار دهید و در حفظ جانتان بکوشید، اما اگر حادثه ای پیش آمد که دینتان در معرض خطر قرار گرفت، جانتان را فدای دینتان کنید که آن کس که در دینش از بین برود نابود است و غارت زده آن کس است که دینش به غارت برود.
یک مشت خاک را دریک لیوان آب بریز،چند لحظه صبر کن.
آیا می توانی آب را بنوشی؟
یک مشت خاک را درون چشمه بریز چند لحظه صبر کن. حالا می توانی یک لیوان از
آب گوارای چشمه بنوشی.
درد و رنجهای دنیا هم همین طور است، مشتی خاک. این بستگی به تو دارد که لیوان آب باشی یا چشمه.
برای دقایقی چشمانتان راببندید و چشمه بودن را احساس کنید، چشمه از خودش می جوشد و هر لحظه نو به نو می شود،
زلال و پاک.چشمه بودن زیباست،پس چشمه باشیم.