یک جرعه باشهید
هدف که مشخص باشد،
دشمن که شناسایی شده باشد
دیگر مشکلی نیست و باید هدفگیری کرد
یک روز با سلاح نظامی…
روز دیگر با سلاح فرهنگی….
شهید محمودرضا بیضایی
برخلاف باور عامه، گریه کردن نشانه سلامتی است و باید مانند رفتاری مثل لبخند زدن با آن روبهرو شد.
تقریباً تمام حیوانات به نوعی ناراحتی، افسردگی و تنهایی خود را ابراز میکنند. تمامی پستانداران هنگام از دست دادن فرزند سوگواری میکنند.
اما به انسان سرکوب و کنترل احساسات آموزش داده میشود. به دختران گفته میشود حساس نباشند و از پسرها میخواهند که مرد باشند. به پسرها می میآموزند که گریه کار دختر است و به دخترها می گویند گریه زیاد کار دیوانههاست.
“به ما یاد ندادهاند که گریه ضروری است.”
اگر حس میکنیم گریه تنها راه ابراز احساسات است باید این کار را بکنیم. مقاومت در برابر گریه منجر به سرکوب عاطفی میشود و سرکوب عاطفی عواقب جسمی و روانی خاص خود را به دنبال دارد.
۱- گریه میدان انرژی را شفاف میکند
گریه کردن مثل حمام دادن میدان انرژی است. گریه احساسات و عواطف انبار شده را آزاد میکند و انرژی را در چاکراها به گردش در میآورد. بدن کودن نیست. میداند که چه وقت به چه چیزی نیاز دارد. تنها کاری که باید بکنید این است که به خودتان اجازه احساس کردن بدهید. همه موانع اجتماعی و قید و بندهایی که شما را از روبهرو شدن با احساسات منع میکند کنار بگذارید.
۲- گریه مسائل بیشتری را روشن میکند
وقتی درد را حس میکنید شروع میکنید به گریه کردن و سعی میکنید بفهمید دلیل این درد چیست.
هرچه بیشتر گریه میکنید ناخوداگاهتان بیشتر تخلیه میشود.
۳- گریه مانع بروز مشکلات جدی سلامتی میشود
سرکوب احساسات سلامتی را به خطر میاندازد. علم زیست انرژی به بررسی چگونگی تبدیل مشکلات روحی و روانی به مشکلات جسمی و بیماری میپردازد. به طور مثال اگر سیستم دفاعی شما درد را به خشم تبدیل کند و این درد به شکل خشم در بدن شما ذخیره شود در واقع شما بدن را با حجم زیادی هورمون استرس مسموم کردهاید.
نود درصد بیماریها یا ناشی از استرس هستند یا به واسطه استرس تشدید میشوند. سرکوب احساسات منجر به آزاد سازی هورمون هایی نظیر، استرس، آدرنالین و کورتیزول میشود.
گریه کردن نوعی رها سازی روانی است. گریه کردن راهی است که بدن به واسطه آن احساسات را کنترل و هدایت میکند.
عرق کردن راهکار بدن برای کاهش دماست. اگر برای این که مردتر و عاقلتر به نظر برسیم جلو عرق کردن بدن را بگیریم دمای بدن به شدت بالا خواهد رفت. گریه کردن هم درست شبیه این موضوع است.
به هیچ عنوان از گریه کردن به هر دلیلی شرمنده، خجالت زده یا ناراحت نباشید. گریه کردن برای من همیشه معقولتر از سرکوب احساسات است.
? دکترانوشه
شاید این سوال را بارها از خودتون پرسیدید یا از شما پرسیده باشند
آیا با آگاهی جواب دادید؟
یا مثل سلام و احوالپرسی ها کلمات از پیش تعیین شده ای دارید؟
آیا در پاسخ به این پرسش تردید دارید؟
به عنوان یک مشاور دوست دارم یکی از تجارب خود را در طی سالها فعالیت در زمینه مشاوره و خدمات روان شناسی با شما عزیزان به اشتراک بگذارم. چیزی که فکر می کنم توجه به آن خیلی در زندگی همه ما اثر گذار است.
یکی از نیاز های اساسی همه ما، نیاز به دوست داشتن و دوست داشته شدن است . در بسیاری از مواقع فرد در دریافت و یا ارائه عشق و محبت دچار سختی میشود و آن میزان از محبت و ارتباط عاطفی را که نیاز دارد دریافت نمی کند.
کمبود عشق و عاطفه در روابط انسانی خود مشکلاتی را در بر دارد ، مثلا سرد مزاجی در روابط زناشویی،ایجاد پرخاشگری مستقیم و غیر مستقیم در فرد، پایین آمدن اعتماد به نفس، احساس خواستنی نبودن و …. می تواند از عوارض ناشی از این احساس باشد.
اینکه واکنش ها در مقابل این احساس چیست مقوله دیگری است که نیاز به بررسی دقیق دارد به خصوص اینکه آیا واکنشی که نشان داده میشود و پیامد های آن چقدر رضایت بخش و سازنده است . و خلاصه کلام حال ما را بهتر می کند یا بدتر؟؟
اگر ما احساس کنیم دوست داشتنی هستیم نوع ارتباطاتمان خیلی متفاوت از زمانیست که عکس این حس رو داشته باشیم و به همین میزان درجه رضایت مندی ما از زندگی تغییر فاحشی خواهد داشت.
درست است که در موارد زیادی این حس ریشه در دوران کودکی دارد ، ولی برای شروع دوست داشتن خودمون و پذیرش آنچه که هستیم هیچوقت دیر نیست.
1اولین گام در دوست داشتن خود توجه به ویژگی های مثبت خود می باشد . یعنی لازم است بیشتر بر جنبه های مثبت و داشته های مان تمرکز کنیم و از توجه بیش از حد به نداشته ها و کاستی ها بپرهیزیم.
2 قدم بعدی ابراز محبت به دیگران بدون توقع تایید از جانب آنهاست. به یاد داشته باشیم که هیچکس کامل نیست و هرگز نمی توان تأیید همگان را به دست آورد.
نسرین حاجی زاده
۱- حتماً باید کارهای مهمی بکنم و بابت این کارهای مهم تأیید شوم. در غیر اینصورت، آدم کاملاً بیارزشی خواهم بود.
۲- دیگران حتماً باید با من مهربان باشند و عادلانه رفتار کنند، در غیر اینصورت، ملعون و مزخرف هستند.
۳- زندگی من حتماً باید خوب، راحت و لذتبخش باشد، در غیر اینصورت اصلاً نمیتوانم از زندگی لذت ببرم.
از نظر آلبرت_الیس
[سوره المائدة (5): آيه 33]
إِنَّما جَزاءُ الَّذِينَ يُحارِبُونَ اللَّهَ وَ رَسُولَهُ وَ يَسْعَوْنَ فِي الْأَرْضِ فَساداً أَنْ يُقَتَّلُوا أَوْ يُصَلَّبُوا أَوْ تُقَطَّعَ أَيْدِيهِمْ وَ أَرْجُلُهُمْ مِنْ خِلافٍ أَوْ يُنْفَوْا مِنَ الْأَرْضِ ذلِكَ لَهُمْ خِزْيٌ فِي الدُّنْيا وَ لَهُمْ فِي الْآخِرَةِ عَذابٌ عَظِيمٌ (33)
همانا كيفر آنان كه با خداوند و پيامبرش به محاربه برمىخيزند و (با سلاح و تهديد و غارت) در زمين به فساد مىكوشند، آن است كه كشته شوند، يا به دار آويخته شوند، يا دست و پايشان بطور مخالف بريده شود يا آنكه از سرزمين (خودشان) تبعيد شوند. اين كيفر ذلت بار دنيوى آنان است و در آخرت برايشان عذابى عظيم است.
نكتهها:
1- براى اصلاح جامعه، هم موعظه و ارشاد لازم است، هم شمشير و برخورد قاطع و انقلابى.
2- اجراى احكام و حدود الهى، در سايهى برپايى نظام و حكومت اسلامى ميسّر است.
3- آنان كه بر امام و رهبر مسلمين يا حكومت اسلامى خروج كنند، مشمول «يُحارِبُونَ اللَّهَ» مىشوند.
پيامها:
1- نافرمانى از دستورات پيامبر و مبارزه با آنها، جنگ با خداوند است. «يُحارِبُونَ اللَّهَ وَ رَسُولَهُ»
2- براى آنان كه امنيّت جامعه را بر هم مىزنند، چند نوع كيفر مقرر شده است.اعدام، تبعيد، قطع دست و پا، به دار آويختن. «يُقَتَّلُوا أَوْ يُصَلَّبُوا …»
3- عقوبت سخت براى ستمپيشگان است، نه آنان كه به ندرت مرتكب مىشوند.«يُحارِبُونَ»، «يَسْعَوْنَ» (فعل مضارع، نشان استمرار كار است)
4- مخالفان حکومت اسلامی كه قصد براندازى دارند و با نظام اسلامی در جنگند، بايد به سختترين كيفر مجازات شوند. «يُحارِبُونَ اللَّهَ وَ رَسُولَهُ») … ( «أَنْ يُقَتَّلُوا»
فرقه شناسی
نام فرقه : نعمت اللهیه سلطانعلیشاهی گنابادی
تخلص فرقه : گنابادی
موسس فرقه : محمد سلطانعلیشاه
سال تاسیس : ۱۲۹۴ هجری قمری
قطب کنونی : نورعلی تابنده مجذوبعلیشاه
محل مرکزی فعالیت: تهران خانقاه امیر سلیمانی
مهمترین مراکز جمعیتی : بخش بیدخت گناباد و بخش ششده فسا
مهمترین منابع_درآمدی:
علاوه بر عشریه که از اتباع فرقه گرفته می شود این فرقه دارای شرکتهای اقتصادی و بنگاه های در آمدی هست که به برخی اشاره می شود:
الف:-صنایع شیر دامداران
ب:-صنایع کیک وکلوچه شکوهی( پچ_پچ)
ج:-حدود ۶ چاپخانه و انتشاراتی مانند چاپ جنت بروجرد، حافظ شیراز ، انتشارات حقیقت تهران و…
مهمترین خطرات سیاسی اجتماعی فرقه گنابادی :
رشد سریع
حرکت رسانه ای قوی
داشتن نیروهای مخالف نظام وآماده ی درگیری
نفوذ
تشکیلات:
در راس فرقه قطب قرار دارد. بعد از قطب شیوخ فرقه هستند که در بسیاری از مناطق فعالند وبه عنوان شیخ نامیده می شوند.مهمترین شیوخ فرقه عبارتند از:
1-یوسف مردانی شیخ کرج
2-محجوبی شیخ ملایر
3-خواجه گراشی شیخ فارس و …
توضیحات :
سلطان محمد بيچاره ( فامیل نامبرده ) گنابادی در سال ۱۲۹۴ اين فرقه را تاسیس کرد.
انحرافات عقیدتی وی باعث شد كه مرحوم آيت الله آخوندخراسانی (صاحب كفايه) وی را مرتد اعلام نمايد كه در سال ۱۳۲۷ هجری قمری توسط عده ای از شيعيان در بيدخت گناباد در توالت خانه اش ، خفه شد و بعد از آن، قطبيت در خاندان وی موروثی شد.
فرقه نعمت اللهی گنابادی كه گسترده ترين شبكه صوفی در ايران به شمار
می رود, همانگونه كه از نام آن معلوم است, نسبت طريقتی خود را به نعمت الله ولی (شاعر) می رسانند که بی شک از اهل سنت بود و ادعای_خدایی داشت چنانچه در دیوان خود می گوید :
سيد زخودی خود فنا شد والله به خدا، كه خدائيم
سيد چه كنی راز نهان؟ فاش بگفتيم بی خود نگريستيم خدائيم خدائيم (ديوان ص ۴۳۲ )
تفسیر بیان السعادة به سلطان محمد نسبت داده می شود لکن رجال شناس خبیر شیعه، مرحوم آقا بزرگ تهرانی كتاب شناس بزرگ معاصر در كتاب ارزشمند الذريعه مي نويسد:
برخی معتقدند اين تفسير مربوط به ملا سلطان است. اما نگاهی به اعراب اول آن نشان ديگری دارد. سپس می گويد:
عين عبارات اين تفسير در رساله شيخ علی ابن احمد مهائمی كوكنی متولد سال ۷۷۶ ومتوفی ۸۳۵ مشهور به مخدوم علی مهائمی موجود است. همچنين الفاظ آن را سيد غلامعلی آزاد بلگرامی در كتابش سُبحۀ المرجان، تاليف سال 1177 آورده است. (الذريعه جلد 3 ص181.)
برخی از انحرافات این فرقه :
1_تجسم صورت مرشد در عبادات.
2 _عُشريه : اينها بر خلاف نصّ صريح قرآن به جای خمس عشريه را درست كرده اند كه به قطب يا نماينده وي داده مي شود.
3_غُسل اسلام: شخص قبل از تشرف به محضر قطب باید غسل اسلام كند!
4_ امام دانستن قطب (مهدویت نوعیه).
5_سماع : گرچه امروزه اقطاب این فرقه سماع را جایز نمی دانند لکن اغلب اقطاب گذشته این فرقه از مروجین و افراط گرایان در موضوع سماع بوده اند .
6_اعتقاد به وحدت شخصیه وجود و بی نیازی از عبادت هنگام فناء فی الله!
سخنی در رابطه با قطب فعلی فرقه :
?نورعلی تابنده مشهور به مجذوبعلیشاه در ۲۱ مهر ماه ۱۳۰۶ هجری شمسی متولد شد. وی تحصیلات قبل از دیپلم خود را دریکی از دبیرستان های تهران و پس از آن در سال ۱۳۲۷ رشته حقوق قضایی در دانشگاه تهران گذراند و سپس برای تكمیل تحصیلات خود به فرانسه عزیمت كرد.در سال ۱۳۳۶ پس از اتمام تحصیلات در رشته ادبیات فرانسه و اخذ دكترا در رشته حقوق به ایران بازگشت و پس از مدتی در دولت بازرگان در وزارت دادگستری ، وزارت ارشاد و سازمان حج سمت هایی کسب کرد. او فرزند محمد حسن تابنده صالحعليشاه، قطب دراويش گنابادی است كه پس ازبرادرش سطان حسين ملقب به رضاعليشاه و پسر برادرش يعنی علی تابنده معروف به محبوب عليشاه به عنوان قطب سی و نهم سلسله نعمت اللهی سلطانعليشاهی گنابادی رسيد. نور_علی_تابنده، از سران نهضت آزادی و از مخالفين سر سخت نظام جمهوری اسلامی می باشد.
نورعلی تابنده به دلیل تحصن دراویش گنابادی در سوم اسفند سال ۱۳۸۷ مقابل مجلس شورای اسلامی در میدان بهارستان تهران، روز سوم اسفند را که همزمان با کودتای شاه و روز اول سلطنت پهلوی است به عنوان روز #درویش نامگذاری نمود. این تعیین روز خاص، یک برنامه سیاسی به حساب می آید که در طول دوران تصوف بی سابقه بود است.