بخوان دعای فرج را که یاربرگردد
بخوان دعای فرج را که شب سحر گردد
بخوان دعای فرج را اگر که می خواهی
حدیث غیبت یار تو مختصر گردد
بخوان دعای فرج را و از خدا بطلب
وجود نازکش ایمن ز هر خطر گردد
بخوان دعای فرج را کنار پردۀ اشک
که دانه دانۀ اشکت دُر و گوهر گردد
بخوان دعای فرج را که یار می آید
اگر دلت ز رَهِ اشتباه برگردد
بخوان دعای فرج را و پیشه تقوا کن
که دست لطف خدا با تو همسفر گردد
بخوان دعای فرج را که رد نخواهد شد
اگر که ناله و اشک تو بیشتر گردد
بخوان دعای فرج را که حل مشکل هاست
اگر که چشم و دل تو خدا نگر گردد
بخوان دعای فرج را، ولی بدون عمل
گمان مکن که دعای تو کارگر گردد
بخوان دعای فرج را خدا کند آید
که روضه خوان غریبی و میخ در گردد
دوباره جمعه و ندبه دوباره باید گفت
بخوان دعای فرج را که یار برگردد
اِلهی عَظُمَ الْبَلاءُ وَ بَرِحَ الْخَفآءُ وَ انْکَشَف
الْغِطآءُ وَ انْقَطَعَ الرَّجآءُ وَ ضاقَتِ الاَْرْضُ
وَ مُنِعَتِ السَّمآءُ وَ اَنْتَ الْمُسْتَعانُ وَ اِلَیْک
َالْمُشْتَکی وَ عَلَیْکَ الْمُعَوَّلُ فِی الشِّدَّةِ و
الرَّخآءِ اَللّهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّد وَ الِ مُحَمَّد
اُولِی الاَْمْرِ الَّذینَ فَرَضْتَ عَلَیْنا طاعَتَهُمْ و
عَرَّفْتَنا بِذلِکَ مَنْزِلَتَهُمْ فَفَرِّجْ عَنّا بِحَقِّهِمْ
فَرَجاً عاجِلا قَریباً کَلَمْحِ الْبَصَرِ اَوْ هُوَ اَقْرَب
یا مُحَمَّدُ یا عَلِیُّ یا عَلِیُّ یا مُحَمَّدُ اِکْفِیانی
فَاِنَّکُما کافِیانِ وَ انْصُرانی فَاِنَّکُما ناصِرانِ
یا مَوْلانا یا صاحِبَ الزَّمانِ الْغَوْثَ الْغَوْث
الْغَوْثَ اَدْرِکْنی اَدْرِکْنی اَدْرِکْنی السّاعَة
السّاعَةَ السّاعَةَ الْعَجَلَ الْعَجَلَ الْعَجَلَ یا
اَرْحَمَ الرّاحِمینَ بِحَقِّ مُحَمَّد وَ الِهِ الطّاهِرینَ.
یــا صــاحب الــزمان
هر شب برای منتظران یک هزار سال
از هجر اوست اصل پریشانیِ زمین
یلدا بیا به شوق سحر«العجل»بخوان
بی شک رسد زمان گل افشانیِ زمین
چهار رکعت ( دو تا دو رکعت)
زمان خواندن نماز: روز جمعه ماه رجب (بین نماز ظهر و عصر )
نحوه اقامه: در هر رکعت بعد از حمد، 7 مرتبه«آیة الکرسى» و 5 مرتبه سوره توحید
توضیح : سیّد طاووس از پیامبر روایت کرده:هرکه در روز جمعه ماه رجب بین نماز ظهر و عصر چهار رکعت نماز بخواند به این صورت که در هر رکعت یکبار سوره«حمد»و هفت بار«آیة الکرسى»و پنج مرتبه«سوره توحید»سپس ده بار بگوید:
أَسْتَغْفِرُ اللَّهَ الَّذِی لا إِلَهَ إِلا هُوَ وَ أَسْأَلُهُ التَّوْبَةَ
آمرزش میخواهم از خدایى که معبودى جز او نیست و از او درخواست توبه دارم.
حق تعالى براى او از روزى که این نماز را خوانده تا روزى که از دنیا برود براى هر روز هزار کار نیک بنویسد، و در عوض هر آیهاى که خوانده است شهرى در بهشت از یاقوت سرخ،و به جاى هر حرف قصرى در بهشت از گوهر سپید عطا کند،و براى او زنان زیباروى بهشتى را به همسرى او درآورد و از او خشنود گردد بىآنکه برایش خشمى به دنبال داشته باشد،و در زمره عبادت کنندگان به شمار آید،و سرانجام او را به سعادت و آمرزش پایان دهد.
سوره إبراهيم: آيه 5
إِنَّ فِي ذلِكَ لَآياتٍ لِكُلِّ صَبَّارٍ شَكُورٍ (5)
همانا در اين (يادآورى) براى كسانى كه صبر و مقاومت و سپاس فراوان داشته باشند نشانههايى از قدرت الهى است.
برخی مؤمنین «صابر»ند و برخی دیگر «صبور»؛ امّا خواص از مؤمنین اند که «صبّار»ند؛ یعنی در نهایت صبر. صبر در مصیبت ها و امتحانات الهی، صبر در عبودیت و اطاعت از دستورات الهی و صبر در ترک معصیت و گناه.
همچنین برخی از مؤمنین «شاکر»ند و برخی دیگر «شکور».
انسان مؤمنی که در تحمل مصیبت و انجام طاعت و ترک معصیت، صبّار باشد و صبرش نیز فقط برای کسب رضای خدا باشد و از همه بالاتر اینکه، نه تنها از دچار شدن به انواع سختی ها حتی اندکی هم در دلش احساس نارضایتی نمی کند، بلکه از خداوند بسیار هم شاکر باشد، آنگاه چشم دلش باز و فهمش از دین و منابع دینی، فهمش از زندگی، فهمش از موضوعات مختلف اجتماعی - سیاسی و فهمش از بسیاری مسائل دیگر، فهمی حکیمانه می شود. خداوند بندگان خاص خود را پس از طی کردن سختی هایی طاقت فرسا در زندگی، به فهمی حکیمانه نائل می سازد. و هرچه «صبر» و «شکر» انسان بیشتر باشد، فهمش نیز حکیمانه تر خواهد بود.
و این همان معنای این کریمه قرآن است که می فرماید تنها کسانی به فهم عمیق و حکیمانه از آیات الهی دست می یابند که هم «صبّار» باشند و هم «شکور»:
«إِنَّ فِي ذلِكَ لَآياتٍ لِكُلِّ صَبَّارٍ شَكُورٍ» (ابراهیم: 5، لقمان: 31، سبأ: 19، شوری: 33)
زینب (سلام الله علیها) یکی از بارزترین مصادیق عینی این آیه شریفه است. زن مؤمنی که پس از تحمّل سختی ها و مصائب فوق العاده سنگین، همه آنان را زیبا می بیند، یعنی هم «صبّار» است و هم «شکور». و در نتیجه طبق فرمایش این آیه کریمه، علم و فهم او نیز علم و فهمی خدادای خواهد بود؛ همانگونه که امام سجاد(ع) خطاب به ایشان فرمودند:
«وَ أَنْتِ بِحَمْدِ اللَّهِ عَالِمَةٌ غَيْرُ مُعَلَّمَةٍ فَهِمَةٌ غَيْرُ مُفَهَّمَة» (احتجاج طبرسی، ج2، ص305)