آنچه میخوانید نوشتاری است کوتاه به قلم مرحوم علامه طباطبایی که در آن پیرامون مساله فلسطین و ماهیت رژیم جعلی و غاصب اسرائیل سخن گفتهاند.
علامه طباطبایی(ره)، فرد سیاسی به معنای رایج کلمه نبود اما هر جا نهال نهضت اسلامی در تهاجم بادهای ویرانگر بیداد و اختناق قرار میگرفت، به حمایت از این جریان میپرداخت. به عنوان مثال، یکی از موضوعاتی که رژیم پهلوی به شدت نسبت به آن احساس مسئولیت میکرد، جلوگیری از هرگونه مخالفت با اسرائیل از طرف ایرانیان بود. در چنین فضای آلوده ای که حق سخن گفتن علیه اسرائیل نیز وجود ندارد، علامه طباطبایی از لحاظ نظری اسرائیل را «دولت پوشالی و دست نشانده» خطاب می کنند.[1]
خبرت هست که آن طاق معلیٰ اُفتاد
ناگهان کُنگرهیِ سنگیِ کسریٰ اُفتاد
خبرت هست ستونهای یَهودا اُفتاد
خبرت هست هُبَل خورد شد عُزیٰ اُفتاد
خبر این است زمین پُر شده از آب حیات
آی بر احمد و بر آلِ محمد صلوات
یک نفر آمده تا بارِ جهان بردارد
پرده از منظرهی باغ جنان بردارد
تاکه از گُردیِ ما یوقِ گران بردارد
از کران تا به کران بانگِ اذان بردارد
آخر از سمتِ خدا آنکه نیامد آمد
چهارده تَن همه با نامِ محمد آمد
شب شکست و به زمین بارشِ مهتاب آمد
عشق برقی زد و بر هر دلِ بی تاب آمد
جبروت و ملکوتیست که در قاب آمد
فالِ حافظ زدم و این غزل ناب آمد
“گلعُزاری زِ گلستان جهان ما را بس
زین چمن سایهی آن سَروِ روان ما را بس”
حق بده دیدنِ این معجزه حیرت دارد
فقط این ابر به باریدنش عادت دارد
نفسش گرم خدایا چه حرارت دارد
سایهاش نیست و در سایه قیامت دارد
انبیا را بنویسید پیمبر این است
قبلهی روز و شبِ حضرت حیدر این است
کیستی ای نفَسَت پاکتر از پاکی ها
غرقِ تسبیحِ بزرگیِ تو افلاکی ها
اَشهَدُ اَنَّ که حیرانِ تو بی باکی ها
نوری و نورِ پراکنده بر این خاکی ها
ای نَفَسهای علی ای همه هستِ زهرا
عالمی دستِ تو بوسید و تو دستِ زهرا
تو درخشیدی و انوارِ حیات آوردی
سیزده رشته قنات از عرفات آوردی
سیزده چشمهی جوشان نجات آوردی
سیزده مرتبه بانگِ صلوات آوردی
آخرین بادهات از این همه خُم میآید
با دُعایت عَلَم چهاردهم میآید
ششمین آینهات آمد و پروانه شدیم
سر زلفیم که با مرحمتش شانه شدیم
مَردِ این راه نبودیم که مردانه شدیم
شیعهیِ جعفریِ خادم این خانه شدیم
آسمان را کلماتش سخنش پر کرده
و خداوند بر این جلوه تفاخر کرده
گرچه از عطر تو این دشت شقایق دارد
چقدر دور و برت شهر منافق دارد
چه غریبی که فقط چند تن عاشق دارد
دلِ زهراییِ تو صحبت صادق دارد
تو بشیری و به شور ازلی میآیی
سرِ هر صبح به دیدارِ علی میآیی
باز پیچیده در این شهر پیامت آقا
پشتِ یک خانه تو هستی و قیامت آقا
عادت صبح تو شد عرض سلامت آقا
و سلام است فقط تکه کلامت آقا
از تو داریم سلامی پُر عطر و برکات
باز بر احمد و بر آل محمد صلوات
در روزگاری که جهان دل زده از سیطره ی امپراطوری های مختلف روم، ایران و حاکمیت کلیسا بر جامعه انسانی بود و مستضعفان و فقرا از خودخواهی و بی اخلاقی های عصر جاهلیت به ستوه و رنج آمده بودند، و انسان های بسیاری وجود منجی واقعی را به نظاره نشسته بودند، گوهر و ستاره ای درخشان در منطقه ای بیابانی به نام جزیره العرب پا در عرصه گیتی گذاشت که با خود نوید روح بخش رحمت، سعادت و کمال را برای جهانیان به ارمغان آورده بود.
به مناسبت سال روز میلاد با سعادت رسول مهربانی ها محمد مصطفی(صلی الله و علیه وآله) بر آن شدیم که خوشه هایی از خرمن جاذبه های اخلاقی این پیامبر الهی را به رشته تحریر در آوریم.
پیامبری با خیر و برکت برای بشریت!
پیامبر اکرم(صلی الله علی و اله) در سیره و روش اخلاقی خود و همچنین در آیین وحیانی که برای بشریت به ارمغان آورد، شاخص های مهم اخلاقی را به ودیعه گذاشت که رعایت و به کار بستن آن مکارم و خوبی ها در زندگی می تواند برای تمام بشریت، سعادت و کمال را به همراه داشته باشد؛ از این رو باری تعالی در کلام وحیانی خود ایشان را مایه رحمت و برکت برای جهانیان معرفی می فرماید.[1]
چنانکه می دانیم به پیروان امیرالمومنین علی(علیه السلام) شیعه می گویند؛ با این وجود، جریان شیعه به شیعه جعفری معروف شده است. در این مقاله برآنیم در این باره بیشتر به کنکاش پرداخته و به دو دلیل برای نامیدن شیعه به شیعه جعفری اشاره کنیم.