در مسیر شناخت عواطف و احساسات، گاه با احساساتی مواجه می شویم که یا دوستشان نداریم و یا انتظارشان را نداریم.
آنچه که بسیار اهمیت دارد، دانستن این مطلب است که ما همگی، هر کدام به عنوان یک انسان، با پک کاملی از احساسات همراه هستیم.
معمولا پذیرش احساسات، به ویژه در مورد احساسات منفی دشوارتر می شود. در واقع مهم نداشتن احساسات منفی (مثل خشم، شرم، حسادت، تنفر، و در کل هر احساس منفی دیگری که به ذهنتان می رسد) نیست، اینها مواردی هستند که به صورت بالقوه در تمامی انسانها وجود دارند: نه نیازی به انکار دارند و نه نگرانی از داشنشان، تنها کاری که برای این احساسات باید انجام داد، پذیرش و مدیریت صحیحشان است.
و احساسات تا زمانی که انکار می شوند، قابل کنترل شدن و مدیریت نیستند. به علاوه عدم شناخت صحیح احساسات خود، منجر به شناخت ناقص دیگران هم می شود و مانع از برقراری و ادامه ی ارتباطات اصیل و واقعی می گردد.
هرگاه افکار مثبت داشته باشید؛
استعدادهای ذهنی و نیروهای درونی شما فعال می شوند،
و هرگاه افکار منفی و مخرب بر شما چیره شود؛
نیروها و استعداهایتان سرکوب شده و باعث شکست شما می گردد.
وقتی می بینید که در احساسات منفی غرق شده اید؛
می توانید خیلی ساده از آن خارج شوید.
کافی است به یک چیز زیبا فکر کنید یا مشغول کاری زیبا شوید
و وقتی به این روش عادت کنید؛
زودتر از چیزی که فکر می کنید خالق زندگی خود خواهید شد.
"کانی مک” می گوید:
“در هیچ بازی برنده نمی شوید،
مگر آن که آماده ی بُرد باشید. “