در مسیر شناخت عواطف و احساسات، گاه با احساساتی مواجه می شویم که یا دوستشان نداریم و یا انتظارشان را نداریم.
آنچه که بسیار اهمیت دارد، دانستن این مطلب است که ما همگی، هر کدام به عنوان یک انسان، با پک کاملی از احساسات همراه هستیم.
معمولا پذیرش احساسات، به ویژه در مورد احساسات منفی دشوارتر می شود. در واقع مهم نداشتن احساسات منفی (مثل خشم، شرم، حسادت، تنفر، و در کل هر احساس منفی دیگری که به ذهنتان می رسد) نیست، اینها مواردی هستند که به صورت بالقوه در تمامی انسانها وجود دارند: نه نیازی به انکار دارند و نه نگرانی از داشنشان، تنها کاری که برای این احساسات باید انجام داد، پذیرش و مدیریت صحیحشان است.
و احساسات تا زمانی که انکار می شوند، قابل کنترل شدن و مدیریت نیستند. به علاوه عدم شناخت صحیح احساسات خود، منجر به شناخت ناقص دیگران هم می شود و مانع از برقراری و ادامه ی ارتباطات اصیل و واقعی می گردد.
از روش های عالی برخورد با رفتار نامطلوب کودکان این است که در زمان انجام دادن کارهای نامطلوب و ناپسند، توجهی نشان ندهیم و بعد به ذکر کارهای خوب و مطلوب گذشته کودک بپردازیم.
به طور مثال: یادته هفته پیش تو کارهای خونه به من کمک کردی؟
چقدر اون کارت رو دوست داشتم.
وقتی کودک متوجه بشه که رفتارهای ناپسندش مورد توجه قرار نمیگیرد
و رفتارهای مثبت گذشته، هنوز در ذهن والدین است،
پس سعی می کند تا آن رفتارها را بیشتر انجام دهد.