افراد موفق هرگز دوباره…
۱- به کاری که جواب نداده باز نمیگردند. ما هرگز نباید به یک شغل یا یک ارتباط شکستخورده که به دلیلی خوب به پایان رسیده است بازگردیم و انتظار داشته باشیم که اینبار نتیجهای متفاوت بگیریم بدون اینکه چیزی در آن متفاوت باشد.
۲- کاری را که مستلزم این است که مجبور شوند شخصی باشند که نیستند انجام نمیدهند.
۳- هرگز سعی نمیکنند شخص مقابل را تغییر دهند. وقتی درمییابید که نمیتوانید کسی را مجبور به انجام کاری کنید، به او آزادی میدهید و اجازه میدهید که عواقب و نتایج را تجربه کند. با این کار، آزادی خود را هم بازخواهید یافت.
۴- باور نمیکنند که میتوانند رضایت همگان را جلب کنند. وقتی دریافتید که در حقیقت غیرممکن است که رضایت همگان را جلب کنید، زندگی هدفمند را آغاز میکنید و سعی میکنید افراد درست و مناسب را راضی نگه دارید.
۵- هرگز راحتی کوتاهمدت را به منفعت درازمدت ترجیح نمیدهند.
۶- به چیزی یا کسی که درظاهر بیعیب است، اعتماد نمیکنند. طبیعی است که به سمت افراد یا چیزهایی کشیده میشویم که «افسانهای» به نظر میرسند.
ما عاشق تعالی هستیم و همیشه باید درپی آن باشیم. ما باید به دنبال افرادی باشیم که در کاری که انجام میدهند عالی هستند، کارمندانی که کارشان را به بهترین شکل انجام میدهند، عشقهایی که استثنایی هستند، دوستانی که شخصیت درخشان دارند و شرکتهایی که پیشرو هستند. اما وقتی که کسی خیلی خوبتر از آن است که بتوان باور کرد، آیا چنین است؟ دنیا کامل نیست. دورهای است. هیچ کس و هیچ چیزی بیعیب نیست و اگر آنها چنین ظاهر میشوند، دکمه توقف را فشار دهید.
۷- آنها هرگز از تصویر بزرگ خود چشم برنمیدارند. وقتی که بتوانیم تصویری بزرگ را ببینیم در زندگی و کار خود بهتر عمل میکنیم. برای افراد موفق، هیچ اتفاق منفردی به معنی کل داستان نیست. برندهها این نکته را همیشه به خاطر دارند.
۸- هرگز تلاش و کوشش پیوسته را فراموش نمیکنند.
۹- هرگز از پرسیدن این پرسش سر باز نمیزنند که چرا در جای کنونی هستند.
۱۰- هرگز فراموش نمیکنند که زندگی درونیشان برای موفقیت بیرونی نقش تعیینکننده دارد.
نکته خوبی که باید به خاطر سپرد این است که: درد اجتنابناپذیر است، اما تکرار همان درد برای بار دوم در حالیکه میتوانیم از آن درس بگیریم و کار متفاوتی انجام دهیم، قابل اجتناب است. میخواهم بگویم، «ما نیاز به راههای جدید شکست نداریم…. راههای قدیمی به خوبی کار خود را انجام میدهند.»
بحث کردن ها در رابطه همیشه به معنی ناموفق بودن آن رابطه نیست و این از نظر علمی ثابت شده است.اخیرا مطالعه ای در هندوستان انجام شده که بر اساس آن تاثیر بحث ها بر رابطه را بررسی کرده اند.
در نتیجه ۴۴ درصد افراد ابراز داشتند بحث هایی که در زندگی دارند دلیل بر موفقیت رابطه شان است.
آن ها می گویند یک بار در هفته بحث کردن به محکم شدن روابطشان کمک زیادی می کند.
در تحقیق دیگری که به مدت ۱۴ سال به طول انجامیده است دریافتند زوج هایی که اغلب بحث های صلح آمیزی دارند کمتر کارشان به طلاق کشیده می شود.
در این تحقیق ۷۹ زوج در ایالات متحده مورد بررسی قرار گرفتند. بر اساس این تحقیق به این نتیجه رسیدند که محکم ترین پیوند بین قوی ترین زوج ها این است که آن ها بحث می کنند و صادقانه درباره موضوع بحث به گفتگو می نشینند.
بحث کردن برای یک رابطه سالم
جنگ کردن و بحث کردن دو مقوله کاملا متفاوت هستند.
بحث کردن برای این است که احساسات را به زبان بیاورید. در واقع یکی از سریع ترین عوامل مخرب در رابطه ها این است که احساسات خود را مخفی و کور کنید.
بنابراین شما تبدیل به بمب در حال انفجار می شوید. با مخفی کردن احساسات فقط پشیمانی به بار می آید.
بحث کردن در واقع بخشی از رابطه است که مانع کسل کنندگی آن می شود. در یکی از تحقیقات یکی از افرادی که مورد مطالعه قرار گرفته شده است می گوید:
ما بیشتر اوقات بحث می کنیم و خیلی چیزها هستند که در رابطه با آن ها با یکدیگر توافق نداریم. اگر توافق داشتیم زندگی بسیار کسل کننده می شد.
در رابطه با بچه ها هم باید بگویم که اگر هیچوقت شاهد بحث کردن پدر و مادرشان نباشند دیدگاه کاملا غلطی نسبت به ازدواج پیدا می کنند.
آن ها باید شاهد بحث هایتان باشند.
فریاد کشیدن ها و ناسزاگویی ها در کودکان تاثیرات بسیار بد و منفی می گذارد.
بحث هایی که برای دیدگاه کودکان نسبت به ازدواج خوب است این است که کاملا محترمانه باشد و حتی شاهد چهره خوشحال شما بعد از حل مساله نیز باشد.
نمی توانید فقط بنشینید و از کودکتان انتظار داشته باشید که مثبت رشد کند.
باید به او یاد بدهید که می تواند در زندگی مخالف باشد و این هیچ اشکالی نخواهد داشت.
خیلی راحت می توانید به او بفهمانید که می توان در کنار بحث و درگیری همدیگر را دوست داشت.
البته بحث کردن برای همه خوب است نه فقط برای زوج ها.
دلایل زیادی هست که نشان می دهد بحث کردن به دوام رابطه کمک زیادی می کند. از جمله این دلایل:
هیچ پشیمانی بین دو نفر باقی نمی ماند
اگر همیشه حرف را در دلتان نگه دارید بدون شک بعدا پشیمان می شوید. بهترین راه برای حل احساسات منفی این است که آن ها را به زبان بیاورید و بیان کنید و اجازه بدهید شنیده شوند.
زن و شوهرهایی که با یکدیگر رقابت می کنند با هم رشد می کنند
سریع ترین راه برای رشد یک انسان پیروز شدن او در چالش است از طرفی لازمه یک رابطه خوب این است که هر دو طرف باعث پیشرفت یکدیگر شوند. در بحث با همسرتان برد و باخت مهم نیست مهم این است که چیزهای زیادی درباره همدیگر و مهم تر از همه درباره خودتان می فهمید. یاد می گیرید باخت بهتری داشته باشید، یاد می گیرید برد شجاعانه ای داشته باشید و یاد می گیرید سازش داشته باشید. تمام این ها نشانه های مهم زندگی هستند.
اگر می خواهید رابطه سالمی داشته باشید نباید از بحث کردن خودداری کنید. البته باید متذکر شوم که بعد از خواندن این مطلب به جنگ با همسرتان نروید. همه آدم ها در زندگی بحث می کنند آنچه مهم است روش بحث کردن تان است.
بحث ها باید آرام و مصالحه آمیز باشد. باید با درک کامل به حرف های همسرتان گوش بدهید نه این که دنبال فرصت برای صحبت کردن باشید. این بار که با همسرتان بحث کردید یادتان بیاورید که قرار است با این بحث روابط تان را بهتر و محکم تر کنید پس آن را درست انجام دهید.
اینها شیرازی هستند، پس… هستند.
آنها شمالی هستند، پس… هستند.
همه مردها … هستند.
شما زن ها همتون …
همه آلمانی ها … هستند.
ایرانیها… هستند ولی خارجیها … هستند.
ما ایرانیها همیشه میخوایم آسون ترین راه رو انتخاب کنیم.
متولد ماه… هستی پس بی قید و بندی!
اهالی فلان شهر همه قاچاقچی هستن
طرف بنز داره پس…
و هزاران مثال دیگه
خطای استریوتایپ ترکیبی از نگرش و پیشداوریهاست که به گروهی خاص تعمیمیافته و اغلب هم نادرست است. به عبارتی کسانی تفکر قالبی دارند که فکر میکنند همه افراد یه گروه از یک ویژگی معین برخوردارند.
بیایید این داستان را با هم بخوانیم
یک روز پسری همراه پدر خود سوار ماشین در حال مسافرت توی مسیر تصادف می کنند و پدر درجا فوت میکنند. نیروهای امدادی پسر رو به بیمارستان منتقل می کنند. زمانی که رییس بیمارستان برای بررسی وضعیت جسمانی پسر به ملاقاتش می آيد با تعجب متوجه میشود که این فرد همان پسر خودش است.
اگر پدر فوت کرده، پس رییس بیمارستان چه کسی است؟ آیا ما این جا با یک معما و مساله پیچیده خانوادگی روبرو هستیم؟
اگر خطای استریوتایپ در مورد جنسیت وجود نداشت بیشتر ما جواب درست را می توانستیم حدس بزنیم. رئیس بیمارستان مادر پسر بود. اما ما این استریوتایپ را داریم که رئیس بیمارستان قاعدتاً یک مرد است و اصلاً ذهن ما اجازه حل این معما رو به ما نمیدهد.
گوردون آلپورت روانشناس معروف جمله ای دارد که بسیار جالب است
«هرگز با واقعیت مزاحم من نشوید، چون من تصمیم خود را گرفتهام.» این جمله مغز استریوتایپینگ را توضیح می دهد. یعنی آن که من به جای آن که با واقعیت سر و کار داشته باشم. از قبل و بر مبنای یکی دو تا نشانه/ويژگی تصمیمم را گرفتهام.
چه کنیم که از خطای استریوتایپینگ در امان بمانیم
سه ثانیه تعلیق
معمول آن است که میان قضاوت درباره یک شی/شخص/پدیده و به زبان آوردنِ آن قضاوت، تقریباً زمانی وجود ندارد و به همان سرعتی که در ذهنِمان قضاوت شکل می گیرد آن قضاوت را بیان می کنیم.
اگر چند روز تمرین کنیم که بین آنچه در ذهن مان می گذرد و آن چه می گوییم فقط سه ثانیه تاخیر بیاندازیم مغز ما فرصت پیدا می کند که در مورد آن نه به صورت خودکار که به صورت خودآگاه قضاوت فکر کند.
در آن سه ثانیه فقط یک سوال از خود بپرسیم: آیا برای آنچه می خواهم بگویم شواهد کافی دارم ؟
همین تاخیر سه ثانیهای و همان سوال ساده را میشود در در فوروارد کردن یک پیام یا به اشتراکگذاری مجدد آن پیام در شبکه های اجتماعی به کار برد.
منبع ؛دکتر_مجتبی_لشکربلوکی