كسی که زمانِ خود را بشناسد امر بر او مشتبه نمیشود
این حدیث نورانی به ما میگوید شما وقایع جهان را كاملاً باید رصد كنید، حق و باطل اینها را باید بشناسید، راه برونرفت از باطل و گرایش به حق را هم بشناسید و عمل كنید. این روایت به ما میگوید عمیق باشید و متزمّنها را خوب بشناسید تا از زمانه عقب نمانید.
دین برای هر حادثهای در جهان، راه برونرفت دارد
ما تا روز قیامت حرف برای گفتن داریم، این چون برای تمام زمان و زمین الی یوم القیامه هست، پس هر حادثهای در هر گوشه زمان و زمینی رخ بدهد دین، حرفی برای گفتن دارد. اگر دین راهی نشان نداده باشد كه اثری ندارد كسی بداند اینجا مار و عقرب است ولی راه برونرفت نداشته باشد كه راهنمایی نیست، پس معلوم میشود هر حادثهای در جهان رخ بدهد دین برای آن برونرفت دارد.
رهبر اگر علیبنابیطالب(ع) باشد مادام كه مردم در صحنه نباشند شكست قطعی است.
این جریان قدس یك كار كوچكی نیست كه قدس را فعلاً محور صهیونیستی قرار بدهند و دفتر خود را از جای دیگر به قدس منتقل كنند این ﴿لا تزال تطلع علی خائنة منهم﴾. الآن در جریان قدس وظیفه ما را از قرآن بپرسی چه میگوید، میگوید #قیام كنید و زیر بار نروید.
مسائل انسانی برای اینها اصلاً مطرح نیست، این را در چند جای قرآن تصریح میكند. فرمود با كفار بجنگید چون اینها به عهد و پیمان خود وفادار نیستند، اهل امضاء و #برجام و اینها نیستند، البته كفاری كه با شما كاری ندارند با آنها رابطه خوب داشته باشید.
بنابراین شما ناچارید بنیانمرصوص باشید، طرزی باشید كه آنها از شما بترسند، طرزی دقیق و رقیق باشید با جامعه و نظامتان بسازید، نه بیراهه بروید و نه راه كسی را ببندید، نه سر از اختلاس در بیارید نه نجومی تا مردم به شما گرایش پیدا كنند. حضرت امیر(ع) فرمود اگر كسی خدای ناكرده به بیتالمال دستدرازی كند، این آبروبر است.
آیتاللهالعظمی جوادی آملی در دیدار جمعی از دانشجویان دانشگاه امام صادق(ع)
همهی امتحانهائی که ما میشویم، در واقع نقطهی اصلیاش همین است؛ پای یک ایثار و یک گذشت به میان میآید. گاهی گذشت از جان است، از مال است؛ گاهی گذشت از یک حرفی است که کسی زده است، میخواهد با اصرار و لجاجت پای آن حرف بایستد؛ گاهی گذشت از عزیزان است؛ فرزندان، کسان. امتحان یعنی عبور از وادی محنت. یک محنتی را، یک شدتی را جلوی پای یک انسانی یا یک ملتی میگذارند؛ عبور از این محنت، امتحان است.
اگر توانست عبور کند، به آن منزل مقصود میرسد؛ اگر نتوانست میماند؛ امتحان این است. امتحان الهی برای این نیست که خدا ما را بشناسد، ببیند ما در چه وزنی، در چه حدی هستیم؛ خود امتحان در حقیقت یک گام است به سوی مقصد. من و شما که امتحان میشویم، معنایش این است که اگر توانستیم از این شدت و از این محنت عبور کنیم، یک وضع جدیدی، حیات جدیدی، مرحلهی جدیدی را به دست میآوریم. در این خصوص، یک ملت و یک شخص تفاوتی نمیکند.(۱۳۸۹/۰۸/۲۶)
درس اخلاق شماره ۱۰۹ نشریه خط حزبالله
آنچه میخوانید نوشتاری است کوتاه به قلم مرحوم علامه طباطبایی که در آن پیرامون مساله فلسطین و ماهیت رژیم جعلی و غاصب اسرائیل سخن گفتهاند.
علامه طباطبایی(ره)، فرد سیاسی به معنای رایج کلمه نبود اما هر جا نهال نهضت اسلامی در تهاجم بادهای ویرانگر بیداد و اختناق قرار میگرفت، به حمایت از این جریان میپرداخت. به عنوان مثال، یکی از موضوعاتی که رژیم پهلوی به شدت نسبت به آن احساس مسئولیت میکرد، جلوگیری از هرگونه مخالفت با اسرائیل از طرف ایرانیان بود. در چنین فضای آلوده ای که حق سخن گفتن علیه اسرائیل نیز وجود ندارد، علامه طباطبایی از لحاظ نظری اسرائیل را «دولت پوشالی و دست نشانده» خطاب می کنند.[1]
ما دو نوع نماز داریم:
1⃣ یکی نماز ملفوظ است. یعنی نمازی که انسان فقط الفاظ را می خواند و نمازش در محدوده الفاظ است.
2⃣دوم؛نماز مقبول است.یعنی نمازی که انسان را از گناه دور نگه می دارد ،چون قرآن فرمود :
“ان الصلاه تنهی عن الفحشاء والمنکر”
راه تشخیص نماز مقبول از نماز ملفوظ در این است که:
اگر نماز صبح توانست تا ظهر انسان را از گناه حفظ کند این نماز مقبول است،
اگر نماز ظهر وعصر توانست تا شب انسان را دور از گناه نگه دارد ،چنین نمازی ،نماز مقبول است.
وگرنه نمازی که بعدش گناه انجام شود،فقط نماز ملفوظ است..
از بیانات آیت الله جوادی_آملی