روزمان را با قرآن آغاز کنیم
[سوره الأعراف (7): آيه 142]
وَ واعَدْنا مُوسى ثَلاثِينَ لَيْلَةً وَ أَتْمَمْناها بِعَشْرٍ فَتَمَّ مِيقاتُ رَبِّهِ أَرْبَعِينَ لَيْلَةً وَ قالَ مُوسى لِأَخِيهِ هارُونَ اخْلُفْنِي فِي قَوْمِي وَ أَصْلِحْ وَ لا تَتَّبِعْ سَبِيلَ الْمُفْسِدِينَ (142)
و ما با موسى، سى شب (در كوه طور، براى نزول تورات و آيات الهى) وعده گذاشتيم و آن را با (افزودن) ده شب كامل كرديم، پس ميعاد پروردگارش چهل شب كامل شد و موسى (پيش از رفتن به اين وعدهگاه) به برادرش هارون گفت: در ميان امّت من جانشين من باش (و كار مردم را) اصلاح كن و از راه و روش مفسدان پيروى مكن!
?پيامها:
1- مسئوليّتها حتّى در سطح رهبرى، نبايد مانع عبادت و اعتكاف و خلوت با خدا باشد. «وَ واعَدْنا مُوسى …»
2- رهبرى جديد بايد در فراز و نشيبهاى نهضت، در كنار رهبرى قديم تجربه ديده باشد. «قالَ مُوسى لِأَخِيهِ هارُونَ اخْلُفْنِي فِي قَوْمِي …»
3- جامعه هرگز نبايد بىرهبر باشد. «اخْلُفْنِي»
4- امامت و رهبرى مردم بايد به سفارش پيامبر، «اخْلُفْنِي فِي قَوْمِي» در مسير اصلاح جامعه، «أَصْلِحْ» و به دور از انحراف «وَ لا تَتَّبِعْ سَبِيلَ الْمُفْسِدِينَ» باشد.
5- وظيفهى كلّى رهبر، اصلاح امّت است. «أَصْلِحْ»
6- اگر مردم به فساد كشيده شدند و يا خواستار فساد بودند، رهبرى نبايد از موضع اصلاحگرى دست بردارد. «وَ لا تَتَّبِعْ سَبِيلَ الْمُفْسِدِينَ»
7- اصلاح جامعه، با عوامل فاسد و پيروى از مفسدان، امكانپذير نيست. «أَصْلِحْ وَ لا تَتَّبِعْ سَبِيلَ الْمُفْسِدِينَ»
8- جامعه نياز به رهبرى اصلاحگر دارد،اگر جامعه رهبری صالح نداشته باشد به فساد کشیده می شود. «وَ لا تَتَّبِعْ سَبِيلَ الْمُفْسِدِينَ»
تدوین : رجبعلی بازیاد
[سوره التوبة (9): آيه 91]
لَيْسَ عَلَى الضُّعَفاءِ وَ لا عَلَى الْمَرْضى وَ لا عَلَى الَّذِينَ لا يَجِدُونَ ما يُنْفِقُونَ حَرَجٌ إِذا نَصَحُوا لِلَّهِ وَ رَسُولِهِ (91)
بر ناتوانان و بيماران (كه نمىتوانند در جهاد شركت كنند) و تهيدستانى كه چيزى براى خرج كردن (در راه جهاد) نمىيابند، ايرادى نيست، به شرط آن كه خيرخواه خدا و پيامبرش باشند، (و از آنچه در توان دارند مضايقه نكنند.)
✅ نكتهها:
پير مردى نابينا خدمت پيامبر آمد و عرض كرد: كسى را ندارم كه دستم را گرفته و به جبهه ببرد. ناتوان و سالمندم. آيا عذرم پذيرفته است؟ پيامبر سكوت كرد، تا آنكه اين آيه نازل شد.
مومنان انقلابی با وجود اینکه عذر دارند ، باز هم وجدانشان آرام نيست و براى تركِ جبهه، از پيامبر اجازه می گیرند!
✅پيام ها:
1️⃣ تكاليف الهى به قدر توان بشر است. «لَيْسَ عَلَى الضُّعَفاءِ» … «حَرَجٌ» (ضعيفان وبيماران كه ناتوانى جسمى دارند، از جهاد با جان و فقيران كه ناتوانى مالى دارند، از جهاد با مال معافاند)
2️⃣ خیر خواهی و حمایت از ولی جامعه ازهیچکس ساقط نمىشود، ناتوانان نيز به نحوى كه مىتوانند حمايت كنند. حتّى نابيناى سالمند، با دعاى با زبان و قلب و خيرخواهى براى مومنان انقلابی، موظّفند. «إِذا نَصَحُوا»
✅درسها:
حمایت از ولی خدا در هیچ شرایطی از هیچ شخصی تعطیل بردار نیست
مومنان باید آمادگی داشته باشند جانی ؛ مالی و آبروی در حد وسع و توانشان ولی خدا را یاری نمایند
یک مومن انقلابی مامور به تکلیف است نه از گذشته اندوهناک است ؛و نه نسبت به آینده نگران
گر نگهدار من آن است كه من مىدانم
شيشه را در بغل سنگ نگه مىدارد
[سوره القصص (28): آيه 8]
وَ أَوْحَيْنا إِلى أُمِّ مُوسى أَنْ أَرْضِعِيهِ فَإِذا خِفْتِ عَلَيْهِ فَأَلْقِيهِ فِي الْيَمِّ وَ لا تَخافِي وَ لا تَحْزَنِي إِنَّا رَادُّوهُ إِلَيْكِ وَ جاعِلُوهُ مِنَ الْمُرْسَلِينَ (7) و ما به مادر موسى الهام كرديم كه او را شير بده، پس هر گاه (از فرعونيان) بر او بيمناك شدى، او را (در جعبهاى گذاشته و) بهدريا بيفكن و (از اين فرمان) مترس و (از دوريش) غمگين مباش، (زيرا) ما او را به تو بازمىگردانيم و او را از پيامبران قرار مىدهيم.
نكته ها:
به فرعون گفته شده بود كه امسال كودكى به دنيا مىآيد كه اگر بزرگ شود تو را سرنگون مىكند. او دستور داد تمام نوزادانى را كه به دنيا مىآيند بكشند، امّا همين كه موسى به دنيا آمد، خداوند به مادرش الهام كرد كه او را شير دهد، آن گاه در صندوقى گذارده و به دريا اندازد.
پيامها:
1- در اضطرابها و بنبستها، خداوند بهترين هادى و حامى مؤمنان انقلابی است. «أَوْحَيْنا»
2- زن نيز مىتواند هم در مسائل سیاسی و اجتماعی دخالت کند هم مورد الهام الهى قرار گيرد. «أَوْحَيْنا إِلى أُمِّ مُوسى»
3- در دستورات الهى اسرارى نهفته است كه شايد در نظر ابتدايى، معقول نيايد.«فَأَلْقِيهِ فِي الْيَمِّ»
4- در راه اجراى فرامين الهى، نه ازگذشته اندوهناک ؛ و نه نسبت به آینده نگران باشيم. «لا تَخافِي وَ لا تَحْزَنِي»
5- آنچه در راه خداوند داده شود، به بهترين وجه باز مىگردد. «فَأَلْقِيهِ … رَادُّوهُ … جاعِلُوهُ مِنَ الْمُرْسَلِينَ
[سوره آل عمران (3): آيه 28]
لا يَتَّخِذِ الْمُؤْمِنُونَ الْكافِرِينَ أَوْلِياءَ مِنْ دُونِ الْمُؤْمِنِينَ وَ مَنْ يَفْعَلْ ذلِكَ فَلَيْسَ مِنَ اللَّهِ فِي شَيْءٍ إِلاَّ أَنْ تَتَّقُوا مِنْهُمْ تُقاةً وَ يُحَذِّرُكُمُ اللَّهُ نَفْسَهُ وَ إِلَى اللَّهِ الْمَصِيرُ (28)
نبايد اهل ايمان، بجاى مؤمنان، كافران را دوست و سرپرست خود برگزينند و هر كس چنين كند نزد خدا هيچ ارزشى ندارد، مگر آنكه از كفّار پروا و تقيّه كنيد (و به خاطر هدفهاى مهمتر، موقّتاً با آنها مدارا كنيد) و خداوند شما را از (نافرمانى) خود هشدار مىدهد و بازگشت (شما) به سوى خداوند است.
نكته:
1- در اين آيه سيماى سياست خارجى، شيوهى برخورد با كفّار، شرايط تقيّه و جلوگيرى از سوء استفاده از تقيّه بيان شده است.
پيامها:
1- پذيرش ولايت كفّار از سوى مؤمنان انقلابی ، ممنوع است. «لا يَتَّخِذِ الْمُؤْمِنُونَ الْكافِرِينَ أَوْلِياءَ»
2- در جامعه اسلامى، ايمان شرط اصلى مديريّت و سرپرستى است. «لا يَتَّخِذِ الْمُؤْمِنُونَ الْكافِرِينَ أَوْلِياءَ»
3- ارتباط سياسى نبايد مُنجرّ به سلطه پذيرى يا پيوند قلبى با كفّار شود. «لا يَتَّخِذِ الْمُؤْمِنُونَ الْكافِرِينَ أَوْلِياءَ»
4- ارتباط يا قطع رابطه بايد بر اساس فكر و عقيده باشد، نه بر اساس پيوندهاى فاميلى، قومى و نژادى. «الْمُؤْمِنِينَ»، «الْكافِرِينَ»
5- هر كس به سراغ كفّار برود، خداوند او را به حال خود رها و از امدادهاى غيبى خود محروم مىسازد. «وَ مَنْ يَفْعَلْ ذلِكَ فَلَيْسَ مِنَ اللَّهِ فِي شَيْءٍ»
6- ارتباط ظاهرى با كفّار براى رسيدن به اهداف والاتر، در مواردى جايز است.«إِلَّا أَنْ تَتَّقُوا مِنْهُمْ تُقاةً»
7- تقيّه، براى حفظ دين و نظام اسلامی است. مبادا به بهانهى تقيّه، جذب كفّار شويد و از نام تقيّه سوء استفاده كنيد. «يُحَذِّرُكُمُ اللَّهُ نَفْسَهُ»
8- در مواردى كه اصل دين و نظام اسلامی در خطر باشد، بايد همه چيز را فدا كرد و فقط بايد از خدا ترسيد. «يُحَذِّرُكُمُ اللَّهُ نَفْسَهُ»
9- مبادا بخاطر كاميابى و رفاه چند روز دنيا، سلطهى كفّار را بپذيريد كه بازگشت همهى شما به سوى اوست. «وَ إِلَى اللَّهِ الْمَصِيرُ»
[سوره العنكبوت (29): آيه 69]
وَ الَّذِينَ جاهَدُوا فِينا لَنَهْدِيَنَّهُمْ سُبُلَنا وَ إِنَّ اللَّهَ لَمَعَ الْمُحْسِنِينَ (69)
و كسانى كه در راه ما (تلاش و) جهاد كردند، راههاى (قرب به) خود را به آنان نشان خواهيم داد و همانا خداوند با نيكوكاران است.
پيامها:
1- براى رسيدن به هدايت ويژهى الهى، تلاش لازم است و بايد گام اوّل را خود انسان بردارد. «جاهَدُوا … لَنَهْدِيَنَّهُمْ»، گاهى، يك گام و يك لحظه تلاش خالصانه، هدايت و نجات ابدى راى به دنبال دارد. ( «جاهَدُوا» به صورت ماضى و «لَنَهْدِيَنَّهُمْ» به صورت مضارع و مستمرّ آمده است.)
2- در مديريّت و رهبرى، لازم نيست تمام ابعاد كار از روز اوّل روشن باشد، همين كه گامى الهى بر داشته شد، در وسط راه، هدايتهاى غيبى مىآيد.«جاهَدُوا … لَنَهْدِيَنَّهُمْ»
3- آنچه به تلاشها ارزش مىدهد، خلوص است. «فِينا»
4- راههاى وصول به قرب الهى، محدوديّتى ندارد. «سُبُلَنا»
5- یکی از نشانهى نيكوكار بودن، تلاش در راه حقّ و اخلاص است. «جاهَدُوا فِينا … لَمَعَ الْمُحْسِنِينَ»
6- همراه بودن خداى بی نهایت با بندهاى ضعيف، يعنى رسيدن انسان به بی نهایت(بینهایت= 1+ بی نهایت).
«إِنَّ اللَّهَ لَمَعَ الْمُحْسِنِينَ»
✳️✳️بیانات امام خامنه ای در دیدار رئیس و اعضای مجلس خبرگان رهبری ۱۳۹۶/۱۲/۲۴
خب، حالا ما میخواهیم این معیّت را برای خودمان تأمین کنیم؛ راهش چیست؟ مهم این است. این معیّت وجود دارد، امّا شرط دارد؛ برای همه نیست. در قرآن چند شرط گذاشته است برای این معیّت. در آخر سورهی نحل [میفرماید]: اِنَّ اللهَ مَعَ الَّذینَ اتَّقَوا وَالَّذینَ هُم مُحسِنون؛ تقوا. «اِنَّ اللهَ مَعَ الصّبِرین» و «وَ اللهُ مَعَ الصّبِرین» و «اَنَّ اللهَ مَعَ المُتَّقین» و «اَنَّ اللهَ مَعَ المُؤمِنین» و «وَ اِنَّ اللهَ لَمَعَ المُحسِنین» در چند جای قرآن تکرار شده. ما وظیفهمان را از اینجا بفهمیم؛ من این را میخواهم عرض بکنم. هم دولت اسلامی ؛ هم علما، وظیفهشان این است که تربیت ایمانی کنند این ملّت را؛ تربیت تقوائی کنند این ملّت را؛ تربیت صبر، تربیت احسان بین مردم و بین مؤمنین؛ ما باید مردم را اینجوری تربیت کنیم.