خطبه ی ۱۵۰
ره آورد حکومت مهدی (عج)
امیرمومنان فرمودند:
ألَا وَ إِنَّ مَنْ أَدْرَكَهَا مِنَّا يَسْرِي فِيهَا بِسِرَاجٍ مُنِيرٍ وَ يَحْذُو فِيهَا عَلَي مِثَالِ الصَّالِحِينَ لِيَحُلَّ فِيهَا رِبْقاً وَ يُعْتِقَ فِيهَا رِقّاً وَ …
بدانيد آن كس از ما (حضرت مهدي (عج)) كه فتنه هاي آينده را دريابد، با چراغي روشنگر در آن گام مي نهد، و بر همان سيره و روش پيامبر (ص) و امامان (ع) رفتار مي كند تا گره ها را بگشايد، بردگان و ملتهاي اسير را آزاد سازد، جمعيتهاي گمراه و ستمگر را پراكنده و حق جويان پراكنده را جمع آوري مي كند،
حضرت مهدي (عج) سالهاي طولاني در پنهاني از مردم به سر مي برد آنچنان كه اثرشناسان، اثرقدمش را نمي شناسند، گرچه در يافتن اثر و نشانه ها تلاش فراوان كنند. سپس گروهي براي درهم كوبيدن فتنه ها آماده مي گردند و چونان شمشيرها صيقل مي خورند، ديده هاشان با قرآن روشنايي گيرد، و در گوشهاشان تفسير طنين افكند، و در صبح گاهان و شام گاهان جامهاي حكمت سر مي كشند.
تدوین:مرتضوی نژاد
پیامبراکرم صلیاللهعلیهوآله:
أنا مُحَمَّدٌ، وأنا أحمَدُ، وأنا الماحي الَّذي يُمحى بيَ الكُفرُ، وأنا الحاشِرُ الَّذي يُحشَرُ النَّاسُ على عَقِبي، وأنا العاقِبُ وَالعاقِبُ الَّذي لَيسَ بَعدَهُ نَبِيٌّ.
من محمّد (ستوده شده در زمين) هستم. من، احمد (ستوده شده در آسمان) هستم. من، ماحى (از ميان برنده) هستم كه به واسطه من، كفرْ نابود مىشود. من حاشر هستم كه مردم به دنبال من محشور [جمع] مىشوند. من «عاقب» هستم و عاقب، كسى است كه بعد از او پيامبرى نباشد.
صحيح مسلم، ج۴، ص۱۸۲۸، ح۱۲۴
برگی از #تاریخ اسلام
پیامبر میان مسلمانان عقد اخوت ایجاد کرد
رهبرانقلاب:
یکی از کارهایی که پیامبر شاید در همان ماههای اولِ ورود به مدینه انجام دادند، ایجاد عقد اخوّت بین مسلمانها بود؛ یعنی مسلمانها را با هم #برادر کردند. اینکه میگوییم با هم برادر هستیم، در اسلام یک تعارف نیست؛ یعنی حقیقتاً مسلمین نسبت به یکدیگر، دارای حق برادری هستند و نسبت به هم طلبکارند؛ همچنان که برادران نسبت به هم، مدیون یکدیگر هستند و باید نسبت به هم، حقوق متقابلی را عمل کنند. پیامبر، این را عملی کرد.
او، مسلمانها را دو به دو با هم برادر کرد و طبقات و خانوادههای اینها و اشرفیگرىِ اشراف مدینه و قریش را رعایت نکرد. غلام سیاهی را با یک شخص بزرگ و آزادشدهیی را با یک آقازادهی معروف بنیهاشم یا قریش برادر کرد. بههرحال این برادری ابعاد مختلفی داشت که یکی از مهمترین ابعاد آن، همین بود که #مسلمانها نسبت به هم احساس #برادری بکنند. ۱۳۶۸/۰۷/۲۸
?شام غریبان
من هر چه فکر میکنم
غربت شام غریبان
در خیالم نمی گنجد.
شام غریبان را نمیشود باور کرد.
شام غریبان
اولین شبی که تو نبودی
علمدارت نبود
علی اکبر نبود
اولین شبی که گهواره خالی بود
و سینه چاکان حریمت
روی خاک افتاده بودند.
شام غریبان را نمیشود باور کرد.
تو نبودی
ولی دشمنت بود
مهربانی تو نبود
اما کینۀ دشمنانت بود.
چگونه شام غریبان به صبح رسید؟
و چرا قیامت همان شب به پا نشد؟
اسرافیل کجا بود که در صور بدمد؟
و چرا مردهها از قبور خویش به پانخاستند؟
#کربلا
?– دراثاث کشی خانه در یک مسافرت و اردو یا در موقعی که در منزل یک کار جدی و پرحجم مثل مهمانی هست، گاهی بحث هایی بین اعضاء خانواده می شود که ممکن است تند باشد، فشار کار هم بر این تندی می افزاید.
⚜امام حسین (ع) خانواده را به یکی از سخت ترین اردوها و میدان ها آوردند، نه تامین جانی هست نه آب و غذای درستی پیدا می شود، ولی همه تسلیم اند، خواهر و برادر و فرزندان و همسر، هیچ کس اعتراض ندارد، هر یکی می خواهد جانش را فدای دیگری کند.
?این در حالی است که ابوحنیفه در جنگ صفین به پدر خود(امام علی علیه السلام) انتقاد دارد، ولی در کربلا، فرزندان بقدری مؤدب و توجیه اند که هیچ مورد بحث و انتقاد و تردیدی نسبت به اقدام پدر از آنها در تاریخ ثبت نشده.
⚜نه تنها تردید و بحثی ندارند بلکه یکی می گوید اگر ما بر حقیم دیگر باکی از شهادت نداریم ، دیگری می گوید مرگ در راه خدا برای من از عسل شیرین تر است. به فرزندان مسلم بن عقیل می گویند لااقل شما که پدرتان شهید شده بروید تا بیشتر خانواده شما داغدار نشود ، آنها به امام می گویند ما در کنار شما مى مانیم و جان خویش را فداى شما مى کنیم!
?این همان اکسیری است که باید الگو قرار گیرد ، دین آمده تا زندگی را برای خانواده، مانند عسل شیرین کند. یک خانواده متحد و هماهنگ بوجود آورد که هر یک حاضر است جان را فدای دیگری کند! و این رابطه محبت آمیز و عاشقانه در هر شرایطی میسر است. خصوصا وقتی که در اوج تلاش و خدمت به خلق و اطاعت از دستور خداوند باشی.?
——?—–?——