روایت شده است که پس از ولادت حضرت زینب(س) ، امام حسین(ع) که در آن هنگام کودک سه چهار ساله بود، به محضر رسول خدا(ص) آمد و عرض کرد: خداوند به من خواهرى عطا کرده است .
پیامبر(ص) با شنیدن این سخن ، منقلب و اندوهگین شد و اشک از دیده فرو ریخت . حسین(ع) پرسید: براى چه اندوهگین و گریان شدى ؟
پیامبر(ص) فرمود: اى نور چشمم ، راز آن به زودى برایت آشکار شود.
تا اینکه روزى جبرائیل نزد رسول خدا(ص) آمد، در حالى که گریه مى کرد، رسول خدا(ص) از علت گریه او پرسید، جبرائیل عرض کرد: این دختر (زینب) از آغاز زندگى تا پایان عمر همواره با بلا و رنج و اندوه دست به گریبان خواهد بود؛ گاهى به درد مصیبت فراق تو مبتلا شود، زمانى دستخوش ماتم مادرش (و سپس پدرش امیر مومنان) و سپس ماتم مصیبت جانسوز برادرش امام حسن(ع) گردد و از این مصایب دردناک تر و افزون تر اینکه به مصایب جانسوز کربلا گرفتار شود، به طورى که قامتش خمیده شود و موى سرش سفید گردد.
پیامبر (ص) گریان شد و صورت پر اشکش را بر صورت زینب(س) نهاد و گریه سختى کرد، زهرا(س) از علت آن پرسید. پیامبر(ص) بخشى از بلاها و مصایبى را که بر زینب(س) وارد مى شود، براى زهرا(س) بیان کرد.
حضرت زهرا(س) پرسید: اى پدر! پاداش کسى که بر مصایب دخترم زینب(س) گریه کند چیست؟ پیامبر اکرم(ص) فرمود: پاداش او همچون پاداش کسى است که براى مصایب حسن و حسین (ع) گریه مى کند.
کتاب ۲۰۰ داستان از فضایل ، مصائب و کرامات حضرت زینب(ع)
گفتم از کوه بگویم قدمم می لرزد
از تو دم می زنم اما قلمم می لرزد
هیبت نام تو یک عمر تکانم داده ست
رسم مردانگی ات راه نشانم داده ست
پی نبردیم به یکتایی نامت #زینب
کار ما نیست شناسایی نامت #زینب
چه بگویم؟! به خدا از تو سرودن سخت است
هم علی بودن و هم فاطمه بودن سخت است
شاعر:حمید رضا برقعی
بخشی از #خطبه حضرت زینب علیها السّلام در شام
?فَكِدْ كَيْدَكَ، وَ اسْعَ سَعْيَكَ، وَ ناصِبْ جُهْدَكَ، فَوَاللهِ لا تَمْحُو ذِكْرَنا، وَ لا تُمِيتُ وَحْيَنا، وَ لا تُدْرِكُ أَمَدَنا، وَ لا تَرْحَضُ عَنْكَ عارَها، وَ هَلْ رَأيُكَ إِلاّ فَنَدٌ، وَ أَيّامُكَ إِلاّ عَدَدٌ، وَ جَمْعُكَ إِلاّ بَدَدٌ؟ يَوْمَ يُنادِي الْمُنادِي: أَلا لَعْنَةُ اللهِ عَلَى الظّالِمِينَ.
يزيد! هر كيد و مكر كه داري بكن، هر كوشش كه خواهي بنماي، هر جهد كه داري به كار گير،به خدا سوگند هرگز نتواني نام و ياد ما را محو كني، وحي ما را نتواني از بين ببري، به نهايت ما نتواني رسيد، هرگز ننگ اين ستم را از خود نتواني زدود، راي توست و روزهاي قدرت تو اندك و جمعيت تو رو به پراكندگي است،در روزي كه منادي حق ندا كند كه لعنت خدا بر ستمكاران باد.
حکمت اجتماعیِ میلاد معجزهآسای امیرالمؤمنین در خانۀ کعبه چه بود؟
چرا خود پیامبر (ص) بااینکه مقامشان از حضرت امیر بالاتر است، در کعبه به دنیا نیامدند؟ حکمت اجتماعی این است که در آینده که پیامبر(ص) میخواهند رسالت خود را علنی کنند، نیاز به کسانی دارند که این افراد شایستهای باشند که ایشان را تائید کنند. زمانی که افراد شایسته یک جامعه، پیامبر را قبول میکنند. این دلالت بر حقانیت نبوت او است. شهادت دادن امیرالمؤمنین به نبوت پیامبر، باید مثل یک اتفاق مهم، در بین مردم میپیچید و خبرساز میشد.
در شهر مذهبی مکه، باید این خبر دهانبهدهان میپیچید که آنکسی که کعبه برای مادرش شکافته شد و برای هیچکس اینگونه آغوش نگشود، به پیامبر ایمان آورده است! مکه شهر مقدسی است و کعبه محور مکه. علی بن ابیطالب (ع) باید سند حقانیت رسول خدا (ص) برای اهل مکه میشد.
علیرضا پناهیان
تاریخ تحلیلی اسلام، ج۷۲ و۷۳