اگر انسان چیزی را از دست بدهد، نشان می دهد که در ضمیر ناخودآگاه خود، اعتقاد به از دست دادن آن وجود دارد.
برای از بین بردن هر گونه ناراحتی و غصه باید ابتدا درون خود را آرام کنید.
بسیاری از چیزها به زمان نیاز دارند تا درست شوند و در شریط مناسب قرار گیرند.
اگر تصمیمی می گیرید که انجام دهید باید آن را انجام دهید، شایسته نیست که با خود پیمانی ببندید و بعد از مدتی آن را فراموش کنید.
بازی زندگی یک بازی هدفمند است، هرچه را که به آن بدهی، به همان شکل به خودت باز میگرداند.
ما طوری بزرگ شده ایم که دایما سعی می کنیم دیگران را راضی و خوشحال نگه داریم و با نگفتن “نه” فداکارانه یا شاید کمی ساده لوحانه با تصور اینکه داریم دیگران را خوشحال می کنیم خود را گرفتارِ عواقب و پیامدهای سنگین نگفتن نه یا همان گفتن بله نابجا، می کنیم.
در حالی که راه های دیگری برای راضی نگه داشتن و خوشحال کردن دیگران وجود دارد.
محبت کردن، درک کردن، مشورت دادن، راهنمایی کردن، در سختی ها همدم و یاور بودن، حتی یک لبخند و بسیاری راه های دیگر برای خوشحال کردن افراد وجود دارد و هیچ نیازی نیست با بله گفتنهای کاذب، علاقه و توجه دیگران را جلب کنیم.
نه شنیدن هیچ معنایی غیر از نه شنیدن ندارد! یعنی وقتی کسی به ما نه می گوید دشمن ما نیست، قصد بدی ندارد.
گاهی،
برای رهاشدن اززخم های زندگی باید بخشید وگذشت ….
میدانم که بخشیدن کسانی که ازآن زخم هاخورده ایم،سخت ترین کاردنیاست….
ولی،،
تازماتی که هرصبح چشمان خودرا باکینه بازکنیم
وآدمهای،خاطرات تلخ رازنده نگه داریم ودرذهن خود هرروزمحاکمه شان کنیم….رنگ آرامش رانخواهیم دید !!
گاه،،،
باید چشم ها رابست وازکنارتمام بد بودنها گذشت…
نقد شهید مطهری درباره دیگران
ممکن است برخی گمان کنند که انفاق تنها فلسفهاش پر شدن خلأهای اجتماعی است، و لذا میگویند اگر این مسئله را حکومت و دولت به عهده بگیرد و با سازمانهایی که تشکیل میدهد مشکلات فقر و مسکنت را حل نماید، دیگر نیازی نیست که به صورت انفاقهای فردی انجام گیرد.
ولی اینچنین نیست، یعنی انفاق فلسفهاش تنها پر شدن خلأها نیست، بلکه رابطهای با «ساخته شدن» دارد. اینکه انسان چیزی داشته باشد و از خود جدا کند و مظهر رحمانیت پروردگار بشود، نقش بزرگی در ساختن انسان دارد. عطوفت که از ماده عطف است -یعنی تمایل و توجه به دیگران، با دیگران یکی شدن و دل به جای دل آنها نهادن- خود هدف است، هدفی اساسی و قابل اهمیت. اگر چنین مفهومی در جامعه نباشد، عیناً مثل آن است که در محیط خانواده محبت و عطوفت مفقود گردد و به جایش مؤسسات تربیتی تشکیل شود.
استاد مطهری، آشنایی با قرآن، ج2، ص67