1) زندگیتان را با هیچ کسی، مقایسه نکنید.
2) افکار منفی، نداشته باشید.
3) بیش از حد توان خود، کاری انجام ندهید.
4) خیلی خود را، جدی نگیرید.
5)انرژی خود را،صرف کنجکاوی در امور دیگران نکنید.
6) وقتی بیدار هستید، خیال پردازی کنید.
7) حسادت، یعنی اتلاف وقت.
8) گذشته را، فراموش کنید.
9) زندگی،کوتاهتر از آنست که؛از دیگران متنفرباشید.
10) هیچکس جز خود شما، مسئول خوشحال کردن شما نیست.
11) بیشتر، لبخند بزنید.
در زیارتنامه حضرت عباس سلام الله علیه که از امام صادق علیه السلام وارد شده است، چنین می خوانیم:
«… اَلْمُطِیعِ للهِ وَ لِرَسوُلِهِ وَ لِاَمِیرِالْمُؤْمِنینَ وَ الْحَسَنِ وَ الْحُسَینِ صلی الله علیه و آله؛ [سلام بر تو ای بنده صالح و] مطیع خدا و رسولش و پیرو امیرمؤمنان و حسن و حسین که درود خدا بر آنان باد» (مفاتیح الجنان، ص 715)
نکته: اطاعت، شرط اول عباس شدن است. وگرنه همه بلدند اظهار نظر بی موقع و بد موقع داشته باشند. اگر در نهایت، منجر به اطاعت محض نشود ارزش ندارد.
ابتدا باید مطمئن شوید که مشکل ساز اصلی خودتان نیستید. باید یقین کنید که اشتباه نمی کنید. سپس می توانید مطمئن باشید که طغیان شوهر پرخاشگر، ریشه در مشکلات خودش دارد و رفتار شما سبب پرخاشگری وی نیست.
پرخاشگری از هدف آسیب رساندن سرچشمه می گیرد. بر اساس تعریف عملیاتی ارائه شده، پرخاشگری تمایل به شرکت در اعمال آسیب زای فیزیکی و روان شناختی برای کنترل اعمال دیگران است. در ایران یکی از عمده ترین علت های مرگ و میر جوانان پرخاشگری آن ها به یکدیگر است. نگاهی کوتاه به اطراف نشان خواهد داد که همان گونه که الیوت ارونسون گفته است عصر ما عصر پرخاشگری است.
خانواده می تواند از جهات مختلف موجب بروز یا تشدید پرخاشگری شود که مهمترین این عوامل عبارتند از :
-نحوه برخورد والدین با نیازهای کودک
- وجود الگوهای نامناسب
- تاثیر رفتار پرخاشگرایانه
- تنبیه والدین و مربیان
➖ به خانمهایی که دارای همسر عصبانی و پرخاشگر هستند این توصیه ها را ارایه می دهیم :
_ ابتدا باید مطمئن شوید که مشکل ساز اصلی خودتان نیستید. باید یقین کنید که اشتباه نمی کنید. سپس می توانید مطمئن باشید که طغیان شوهر پرخاشگر، ریشه در مشکلات خودش دارد و رفتار شما سبب پرخاشگری وی نیست.
_اگر مطمئن شوید که بددهنی شریک زندگیتان ریشه در زندگی سخت گذشته ی او دارد و یا به مسایل ژنتیکی و وراثتی مربوط است، آرامش بیشتری خواهید یافت و آگاهی شما به اینکه عامل به وجود آمدن پرخاشگری همسرتان نبوده اید، سبب آرامش شما خواهد شد.
_ آگاهی دقیق از میزان و زمان بددهنی همسرتان، به شما کمک می کند از تهاجم او آسیب کمتری ببینید.
_فردى که از همسرش توجه، عاطفه و محبت مى خواهد باید توجه داشته باشد که دیگرى نیز این حق را دارد که چنین انتظارى داشته باشد. از سوى دیگر، درک نیازهاى واقعى و طبیعى همسر به دور از اینکه به آن اعتقاد داشته باشد یا نه، برآورده کردن آن موجب رضایت از زندگى مى شود و بى توجهى به آن خودخواهى است.
_ با قاطعیتی آمیخته با احترام، از او بخواهید عادت خویش در به کار بردن زور و قدرت مردانه را ترک کند، لازم است به او بگویید تا خواسته های شما را دقیقا ندانم نمی توانم کاری برای شما بکنم. خوب است تا در این مورد وارد مذاکره شویم و با مصالحه پیش ببریم. لذا وقتی که احساس پرخاشگری دارد بایستی به خودش زمان بدهد، قدم بزند تا بتواند ناراحتی حقیقی و گله هایی را که با شما دارد؛ از عصبانیت ناشی از مشکلاتی مانند مسائل مربوط به کارش را تشخیص داده و با هم قاطی نکند. آنگاه گفتگو را از سر بگیرد. حتی امکان دارد بخواهد به اتاقی دیگر برود و به بالش ضربه بزند.(اطاقش را خالی کند) تازمانی که از رفتار خود پشیمان شود و بتواند ناراحتی های بیرون از منزل را درمان کند. به او اجازه بدهید بداند علی رغم اینکه از او حمایت می کنید تا خودش را از شر خشم کهنه پاکسازی کند، نباید آن را به شما منتقل کند.
_همسر پرخاشگر شما، نیاز دارد از کمکهای تخصصی بهره مند شود تا خشم خود را بشناسد و درمان کند. شوهر شما وقتی با شما قهر می کند و یا احتمالا الفاظ رکیک به کار می برد به احتمال زیاد از خودش متنفر می شود، اما چون راه و روش دیگری نمی شناسد و نمی داند چطور باید عمل کند این گونه عمل می کند. شما می توانید به متخصص خبره ای مراجعه کنید تا همسرتان مدیریت خشم را فرا بگیرد و منشا اولیه عصبانیت او پیدا شود.
_ ضمن اینکه در مقابل شوهر خود که وجودش در زندگی شما مهم و مۆثر است، باید از موضع خود حمایت کنید برای تغییر اوضاع نیز باید طوری عمل کنید و قدم پیش بگذارید که پایه های اصلی زندگی تان استحکام خود را از دست ندهد. یکی از این راه ها، جلب حمایت اطرافیان است.
▫️می توانید برای تسکین احساسات برانگیخته ی خود:
1 - به دوستان دیگرتان توجه بیشتری کنید.
2 - برای انجام امور روزمره وقت بیشتری صرف کنید.
3 - در فعالیت اجتماعی شرکت کنید و بدین ترتیب برای به دست آوردن فرصت های طلایی و چگونگی بهبود بخشیدن به روابط خود با دیگران تلاش کنید
اگر کسی نتوانست به صورت طبیعی این دوره را بگذراند و دوره سوگش بیش از 6 ماه طول کشید، باید حتما به رواندرمانگر مراجعه کند چون این نوع سوگهای طول کشیده خیلی وقتها فقط سوگ نیستند و حسهای دیگری هم وجود دارند که یا باعث میشوند این سوگ طولانی شود یا ناخودآگاه فرد ناکامیها و سختیهای دیگر زندگی را به این سوگ چسبانده است.
گاهی هم اشتغال ذهنی طولانی مدت با یک فرد یا رابطه از دست رفته، یک واکنش دفاعی است و فرد از آن استفاده میکند تا به چیزهای دردناک مهمتر زندگیاش فکر نکند. چنین افرادی ناخودآگاه ذهن خود را با این سوگ مشغول میکنند چون دردش کمتر از چیزهای دیگر مثل مسوولیت پذیرفتن در زندگی، کار نکردن، تحصیل نکردن و زیر بار تعهدات نرفتن است.
آنها ناخودآگاه ترجیح میدهند ذهنشان را مدت طولانی درگیر دختر یا پسری کنند تا به موضوعات مهم و اساسی بپردازند و چنین اشخاصی می بایست به رواندرمانگر مراجعه کنند تا ریشههای مشکلشان پیدا شود و به حل و فصل آن اقدام کنند.
توجه به خواسته های کودک، مانع خلاقیت است.توجه به خواسته از ویژگی های والدین آزادی محور است این والدین هم به دلیل کمبود دانش و هم به دلیل قبول نداشتن سنت، بچه ها را رها کرده اند و نیازهای بچه ها را نمی شناسند. در نتیجه می روند سراغ خواسته های کودک.
بچه نیمه شب بلند میشه میگه من ساندویچ کالباس می خوام، پدر پامیشه و میره می گیره و میاره، بچه میگه نخیر من سوسیس می خوام!!! بعد می گیرن بچه را می زنن!!!.
➖ به نیازهای کودک اگر پاسخ ندهید تبدیل به خواسته می شود. برای تقویت خلاقیت در کودک باید نیازهای او را بشناسیم
استادسلطانی