از نظر روانشناسان انسان ها به دو گروه بزرگ قابل تقسيم هستند اهل موفقيت و اهل رضايت. کسانى که روانشناسان از آنان به اهل موفقيت تعبير مى کنند سه ويژگى دارند:
➖ هميشه در مفام فکر و نظر خودشان را در حال مسابقه و در مقام عمل در حال مقايسه با ديگران مى بينند.
➖ اهل موفقيت خود را در اين زمينه ها در حال مسابقه با ديگران مى بينند
ثروت ،قدرت ،حيثيت اجتماعى،جاه و مقام ، شهرت ، محبوبيت،علم
➖ اهل موفقيت ميزان پيشرفت و يا عقب ماندگى خود را در نسبت با ديگران مى سنجنند. اين ها نمى گويند من به کجا رسيده ام ؟ مى گويند از چند نفر جلوتر هستم ؟
نمى گويند من به کجا نرسيده ام ؟ مى گويند از چند نفر عقب افتاده ام؟
➖ برای فرزندتان وقت بگذارید.
➖ شنونده ی خوبی باشید. اطمینان از این نکته که شما کاملا به سخنان او گوش میدهید بسیار مهم است.
➖ او را برای رفتار مثبتش تشویق کنید.
➖ برای تنبیه فرزندتان جمع را انتخاب نکنید.
➖ برای تشکر از رفتار خوب و شایسته ی فرزندتان از عبارتها و کلمات دقیق استفاده کنید.
➖ دقیقا به او شرح بدهید که چه رفتاری را از او انتظار دارید.
➖ با شروع هر حرکت، بروز هرگونه رفتار و برقراری هر رابطهای نظر خود را واضح و دقیق بیان کنید تا از بروز مشکل جلوگیری شود.
➖ در مقابل کار مثبت یا رفتار شایسته، تشویقی در نظر بگیرید.
➖ اگر فرزندتان اشتباه شما را تذکر داد، عصبانی نشوید.
➖ رفتار شما بهترین آموزگار برای آنها است.
➖ اگر از شما سوالی میپرسد، حتما به او پاسخ دهید.
➖ به رفتارهای او اعتماد کنید. اعتماد و اطمینان سرمنشا ارتباط صمیمانه است.
۱. دلیل این امر اینست که آنها خودباوری و اعتماد به نفس پایینی دارند.
و احساس منفی درباره خود دارند که باید تلاش نمود تا اعتماد به نفس او را بالابرید.
۲. او را با خواهر و برادر و همسالانش مقایسه نکنید.
درباره برد و باخت و اینکه لازم نیست انسان همیشه برنده شود و برد و باخت نوبتی است به او توضیح دهید.
۳. هرگز به گونهای با کودک بازی نکنید که همیشه برنده شود بگذارید گاهی باختن را هم تجربه کند.
و در آن زمان برد قبلیش را به او یادآوری کنید.
۴. بیشتر بازیهای غیر رقابتی را در لیست بازیهایش قرار دهید.
۵. رفتار والدین در مسئله برد و باخت نیز بسیار تأثیرگذار است.مثل اظهار ناراحتی یا اعطای جایزه و … .
۶. بهتر است بیاهمیت بودن باختن را در روش الگویی بهصورت عملی به او بیاموزید.
بِسْم اللهِ الْرَّحْمنِ الْرحیم
«شهید ثانی» رضوان اللّه تعالی علیه در یک رؤیای صادقه، یکی از بزرگان را دید و احوالش را پرسید
? او گفت: «از وقتی که از دنیا رفتهام، تاکنون یک سال است، به علّت کاری که کردهام، گرفتار هستم.»
? شهید ثانی، ماجرا را پرسید. او ادامه داد: «روزی در راهی عبور میکردم که فردی یک بار کاه وارد شهر کرد
⚠️ من بدون اینکه به او اطلاع دهم و اجازه بگیرم، یک پر کاه از بارش برای تمیز کردن دندانهایم برداشتم و نزد خود گفتم که یک ذرّه کاه دیگر رضایت گرفتن نمیخواهد
✨ امّا به خاطر همین پر کاه یک سال است که در گرفتاری هستم.»
? اخلاق و احکام در داستانهای شهید آیةاللَّه دستغیب.
ج۴/ ۴۸۴